خرید درمانی، بررسی ابعاد روانی و عاطفی رفتار مصرف کننده

“آیا خرید، مرهمی بر زخم‌های روح است؟”

در دنیای پرهیاهوی امروز، پدیده “خرید درمانی” به عنوان راهکاری برای التیام دردها و رنج‌های روحی و روانی، رواج فزاینده‌ای یافته است. مقاله پیش رو به بررسی این پدیده از منظر روانشناختی و جامعه‌شناختی می‌پردازد.

اهداف این پژوهش عبارتند از

شناسایی دلایل عمیق و پیچیده‌ای که افراد را به سمت خرید درمانی سوق می‌دهد

ارزیابی تأثیرات خرید درمانی بر سلامت روان، روابط اجتماعی و سبک زندگی افراد

تحلیل نقش عواملی مانند همه‌گیری کرونا بر افزایش گرایش به خرید درمانی

 


مطالعات جدید شرکت دیلویت (  یک شبکهٔ خدمات حرفه‌ای چندملّیتی، که به‌همراه شرکت‌های پرایس واتر هاوس کوپرز، ارنست اند یانگ و کی‌پی‌ام‌جی به‌عنوان یکی از چهار مؤسسه بزرگ حسابرسی جهان شناخته می‌شود.) نشان می‌دهد که پدیده ولخرجی و افراط در هزینه‌ها  فراتر از مرزهای جغرافیایی و فارغ از سن، سطح درآمد و جنسیت، به یک معضل جهانی تبدیل شده است

بر اساس نظرسنجی این شرکت، حدود 80 درصد از پاسخگویان اذعان داشتند که حداقل یک بار برای بهبود خلق و خوی خود، اقدام به خریدی غیرضروری کرده‌اند. این در حالی است که تنها 42 درصد از آنها، خود را قادر به خرید چنین کالاهای لوکسی می‌دانند. جاستین کوک، مدیر پژوهش و تحقیقات محصولات مصرفی دیلویت در ایالات متحده، در این باره می‌گوید:”مردم معمولا برای تغییر حالات روحی خود و به منظور بهتر شدن حالشان اقدام به خرید می‌کنند. اما اینکه این اتفاق بصورت جهانی مرسوم باشد، کاملا شوکه کننده بود.”کوک معتقد است که خرید برای افزایش روحیه، تعریف دقیق تراپی و خرید درمانی است.

کریس گری، روانشناس و تحلیلگر رفتار مصرف‌کننده، در این باره می‌گوید:

“رفتار خریداری یا هدف یک فرد از خرید تنها برای بدست آوردن یک اشیا یا کالای خاص نیست، بلکه اغلب اوقات دربارهٔ برآورده کردن نیازهای عمیق احساسی است. نگاه کردن به الگوهای هزینه مصرف کنندگان برای من به مثابه لکه های جوهر رورشاخ عمل می‌کند، چرا که به ما بینشی عمیق تر درباره زندگی شخصی و دنیای درونی خریدار می‌دهند. این الگوها اغلب نیازهای احساسی افراد را برای ما آشکار می‌کنند. نیازهایی که حتی ممکن است خودشان از آنها آگاه نباشند”

 بررسی تمایل به خریدهای غیرضروری در سطوح مختلف درآمدی

اگرچه مصرف‌کنندگان با درآمد بالا توانایی بیشتری برای خرج کردن و خریدهای افراطی دارند، اما این تمایل در بین تمام سطوح درآمدی مشاهده می‌شود.یافته‌های دیلویت در مورد مصرف‌کنندگان آمریکایی نشان می‌دهد که نرخ بالای خریدهای غیرضروری در بین گروه‌های مختلف درآمدی به شرح زیر است:

71درصد در بین مصرف‌کنندگان با درآمد پایین (50 هزار دلار)

79 درصد در بین مصرف‌کنندگان با درآمد متوسط (50 هزار تا 99.9 هزار دلار)

84 درصد در بین مصرف‌کنندگان با درآمد بالا (بیش از 100 هزار دلار)

در حالی که هزینه مصرف‌کنندگان با درآمد بالا تقریباً دو برابر کسانی است که درآمد متوسط یا کم دارند، اما متوسط هزینه آنها (50 دلار) در مقایسه با 27 دلار برای درآمد متوسط و 20 دلار برای درآمد کم، تفاوت قابل توجهی در تمایل و ترجیحات آنها برای خرید ایجاد نمی‌کند.در این دسته از خریدها، غذا و نوشیدنی با 42% انتخاب اول خریداران ایالات متحده است.به گفته کریس گری، غذا و نوشیدنی فراتر از تأمین نیازهای تغذیه‌ای بدن عمل می‌کند:

“این دو عنصر در بخش مهمی از زندگی هیجانی ما نقش دارند. به عنوان مثال، زمانی که به دنبال آرامش پس از یک روز سخت کاری هستید یا حتی نیاز به لحظه‌ای سرگرمی برای رهایی از استرس را در خود احساس می‌کنید، به سراغ غذا و نوشیدنی می‌روید. همچنین امتحان و چشیدن طعم‌های جدید برای بدن شما مانند پاداش عمل می‌کند، همانند لحظه‌ای که طعم جدیدی از بستنی را امتحان می‌کنید”

گری، تأکید می‌کند که غذا و نوشیدنی از جمله لذت‌هایی هستند که ما معمولاً با خانواده و دوستان تجربه می‌کنیم. او این فعالیت را یک “فعالیت مشترک” می‌نامد که فرصتی برای برقراری ارتباط با دیگران را برای ما فراهم می‌کند.گری به عنوان مثال، به زمانی اشاره می‌کند که پس از گذراندن مدتی در تنهایی و انزوا، تنها راه نجات و درمان ما می‌تواند لذت بردن از غذا و نوشیدنی به همراه دوستان و عزیزانمان باشد.

ایوان شیهان، مدیر ارشد حوزه خرده فروشی و عمده فروشی شرکت دیلویت، نیز به این موضوع اشاره می‌کند که صنعت غذا و نوشیدنی یک دسته بندی بسیار تجربی است و “اثر لذت بخشی” آن حتی در شرایطی که رونق اقتصادی رو به کاهش باشد، کم نخواهد شد.به گفته‌ی او، تمایل مردم به صرف هزینه برای سفرهای تفریحی در سال‌های اخیر افزایش یافته است و میل به تجربه لذت غذا و نوشیدنی به همراه دوستان و عزیزان را می‌توان به عنوان نسخه‌ای کوچک از این تمایل در نظر گرفت.شیهان معتقد است که حتی اگر شرایط اقتصادی مردم را به صرفه جویی و کاهش هزینه‌ها ترغیب کند، باز هم تمایل به لذت بردن از غذا و نوشیدنی به همراه دیگران از بین نخواهد رفت. در چنین شرایطی، افراد ممکن است به جای سفرهای گرانقیمت، با دعوت دوستان خود و صرف غذا و نوشیدنی‌های مورد علاقه، این لذت را تجربه کنند.

بررسی میزان متفاوت هزینه ‌ها در دسته بندی‌های مختلف

اگرچه غذا و نوشیدنی به عنوان ترغیب‌کننده‌ترین موارد خرید شناخته می‌شوند و معمولاً در دسته بندی هزینه‌های پایین‌تر قرار می‌گیرند، اما نتایج نظرسنجی دیلویت نشان می‌دهد که در دسته بندی مد و مراقبت شخصی، بر اساس درآمد افراد  تفاوت‌های قابل ملاحظه‌ای در سطوح هزینه‌ها وجود دارد.به عنوان مثال، مشتریان با درآمد بالا به طور میانگین 70% بیشتر برای خریدهای مراقبت شخصی و 76% بیشتر برای لباس و لوازم جانبی نسبت به مشتریان با درآمد متوسط هزینه می‌کنند. در حوزه مراقبت شخصی، مشتریان با درآمد بالا به راحتی می‌توانند برای برندهای لوکس و پریمیوم مانند رژلب شنل هزینه کنند. در حالی که مشتریان با درآمد کمتر ممکن است برندهای رژ لبی را که در بازار به طور گسترده‌تر توزیع می‌شوند و قیمت خرده فروشی متوسط آن 10 دلار است را انتخاب کنند. این انتخاب نیز نوعی افراط و لذت از خرید محسوب می‌شود، اما در مقیاسی پایین‌تر.در مورد پوشاک و لوازم جانبی، مبلغ 100 دلار نقطه عطفی برای بروز اولویت‌های مختلف است. برای خریدهای زیر 100 دلار، مصرف‌کنندگان در اصل به دنبال کالای کاربردی و بادوامی برای کمد لباس خود هستند که بتوانند سال‌ها از آن استفاده کنند. اما در مبالغ بالاتر از 100 دلار، تمایل به دوام و عملکرد محصول کاهش پیدا می‌کند و جای خود را به خود بیانگری فرد می‌دهد، به طوری که افراد می‌خواهند با ظاهر خود دیگران را تحت تاثیر قرار دهند.

گری معتقد است که افراد برای خریدهای افراطی خود توجیهات متفاوتی دارند. به عنوان مثال، خرج کردن تا سقف 100 دلار به راحتی قابل توجیه است. اما منطقی جلوه دادن هزینه برای یک تیشرت که بیش از 100 دلار قیمت دارد کار آسانی نیست، آن هم زمانی که می‌توان تیشرتی با برندهای معتبر و با مبلغی کمتر از 100 دلار نیز خریداری کرد. در اینجاست که عوامل عاطفی به عنوان محرک اصلی برای این دسته از خریدها حاکم می‌شوند.

یکی از روایت‌های اشتباه رایج در مورد خریدهای افراطی، این است که زنان به عنوان اولین کسانی که این نوع خریدها را توجیه می‌کنند، در نظر گرفته می‌شوند. بارها اصطلاح “اثر رژ لب” به عنوان محرکی برای خریدهای افراطی زنان به کار رفته است. اما یافته‌های نظرسنجی دلوئیت نشان می‌دهد که این تصور اشتباه است.در واقع، مردان به اندازه زنان خریدهای افراطی و غیرضروری انجام می‌دهند و طبق گزارش شیهان ، به طور معمول 40% بیشتر از زنان برای این خریدها هزینه می‌کنند.

این موضوع زمانی منطقی به نظر می‌رسد که به مردان همانند زنان به عنوان کسانی که به قیمت حساس نیستند یا نسبت به قیمت آگاهی ندارند، نگاه کنیم

به عقیده گری،تمایل مردان به خرید افراطی بیشتر در دسته مشروبات الکلی جای گرفته است. او از اصطلاح “شاخص بوربن” (bourbon barometer) استفاده می‌کند. با این فرض که وقتی مصرف کننده از لحاظ مالی بی‌نیاز است، با خیال راحت برای خرید کالاهای لوکس مانند بوربن درجه یک (یک نوع ویسکی آمریکایی) هزینه می‌کند.

گری عوامل روانشناختی تمایل مردان به هدر دادن پولشان را اینگونه توضیح می‌دهد:

مردان از دیر زمان فرصت کمتری برای صحبت راجع به احساسات خود داشته‌اند، به ویژه احساساتی که فرد طی آن به شدت آسیب‌پذیر می‌شود، مانند غم، ترس و تنهایی.آنها مجبور به پیدا کردن راه‌های جایگزین برای بیان نیازهای خود هستند، مانند ورزش یا فعالیت‌های جسمانی مورد علاقه.اما زمانی که خرید می‌کنند، می‌توانند به طریقی به این دسته از نیازها و احساسات پاسخ بدهند. در واقع، خرید کردن برای آنها مانند یک محرک عمل می‌کند بدون اینکه نیاز به بیان صریح احساساتشان باشد.

گری می‌گوید معمولا این رفتار مردان را در مراکز خرید، برای ایجاد موقعیت‌های بهتر با خریدهای لوکس مشاهده کرده است که به آن “اثر پیکاسو” (به رفتاری که مردان یا زنان برای ایجاد تاثیر مثبت بر جنس مخالف خود انجام می‌دهند) گفته می‌شود. در واقع، اثر پیکاسو باعث می‌شود که مردان برای کالاهای گران قیمت با هدف جلب رضایت شریک زندگی خود هزینه کنند.

طبق مطالعات دیلویت ، در حالی که نسل میلنیال بیشترین هزینه را برای خریدهای افراطی خود دارند، اما نسبت خرید مردان به مراتب بیشتر از خرید زنان گزارش شده است.

 بررسی عوامل انگیزشی در خریدهای افراطی

جاستین کوک، مدیر پژوهش و تحقیقات محصولات مصرفی دیلویت ، معتقد است که فارغ از سطح درآمد و شخصیت افراد، عوامل انگیزشی و محرک‌های خرید آنها پایدار و مداوم هستند.افراد ثروتمند نیز به دنبال همان چیزهایی هستند که همه ما می‌خواهیم: آسایش در زندگی و کاهش استرس روزمره.

در نظرسنجی دیلویت در مورد افراطی‌ترین خریدهای افراد، عوامل محرک مختلفی مانند موارد زیر بررسی شد:

کاهش استرس و دستیابی به آرامش حتی برای مدت محدود،ارزش‌های بهره‌وری مانند خرید پایدار با محصولات باکیفیت،تقویت روابط اجتماعی و ارتباطات مفید با دیگران و اظهار وجود به نحوی که مورد تأیید دیگران واقع شود. به طور کلی، ایده فرار از واقعیت با خرید، چندان مورد توجه افراد قرار نگرفته بود، بلکه کاهش استرس و بهره‌وری امتیاز بالاتری در دسته‌های مختلف خریدهای افراطی و گرانقیمت کسب کردند.

اما گری، به عنوان یک روانشناس و تحلیلگر رفتار مصرف‌کننده، معتقد است که توجیهات افراد پس از خرید ممکن است این یافته‌ها را تحریف کند.او می‌گوید:

“برای من نظرسنجی درباره احساسات افراد چندان قابل قبول نیست، چرا که بسیاری از احساسات ما برای خودمان هم به طور کامل شناخته شده نیست. در واقع، وقتی از مردم می‌خواهیم در یک نظرسنجی گزینه A، B یا C را انتخاب کنند، قرار نیست که عوامل اساسی تحریک رفتار آنها را بررسی و یا حتی به طور کامل تشخیص دهیم. چنین چیزی غیرممکن است.” او به ایده فرار از واقعیت اشاره می‌کند که در نظرسنجی دیلویت به عنوان یک عامل محرک امتیاز بالایی نگرفته بود.

“من فرار از واقعیت را نادیده نمی‌گیرم. اما این اصطلاح بار معنایی منفی دارد، به طوری که انگار از مشکلات فرار می‌کنم و توانایی روبه‌رو شدن با آنها را در زندگی خود ندارم. اگر به جای فرار از واقعیت یا فرارموقت، واژه استراحت کردن ارائه شده بود، ممکن بود که امتیاز بیشتری نیز کسب ‌کند.” او می‌گوید:”هنگامی که صحبت بر سر احساسات افراد است، مهم است که حساس بودن این موضوع را برای افراد درک کنیم و روش‌های متفاوت‌تری را برای بیان احساساتشان به کار ببریم.”

استراحت دادن به جسم و روح خود، به همراه پاداشی برای تحمل تنش‌هایی که پشت سر گذاشته‌اید، لذتی است که با خرید کردن و به اصطلاح خرید درمانی به آن دست پیدا می‌کنید. بر اساس تحقیقات اخیر، زمانی که شما در حال خرید هستید، تصمیم‌گیری و کنترل محیط اطراف برای شما به مراتب راحت‌تر می‌شود. این عمل کاملاً متضاد با فرار از واقعیت است و به تنهایی به بهبود خلق و خو و آرامش شما کمک می‌کند.”

خرید به منظور انتقام یا لذت؟!

با پشت سر گذاشتن دوران پاندمی کرونا، مفهوم “خرید انتقامی” به دلیل بازگشت گسترده مصرف‌کنندگان به خرید،  بیش ازپیش مورد توجه قرار گرفته است. از نظر روانشناختی، این موضوع کاملاً منطقی است، مانند انتظار پاداش پس از تحمل یک رژیم غذایی سخت. چرا که اکثریت افراد پس از محرومیت از چیزی، انتظار پاداش دارند.اما در اینجا نیز، بار منفی عبارت “انتقام” باعث پیچیده‌تر شدن موضوع می‌شود. گری می‌گوید:

“وقتی شما دوره‌ای از محدودیت و ناامیدی را با تحمل سختی‌های آن پشت سر گذاشته‌اید، خرید کردن کالای خاص و گران قیمت باعث ایجاد حسی خوشایند در شما می‌شود. حسی که حتی باعث فراموش کردن آن لحظه‌های سخت می‌شود. به عقیده او، از لحاظ بیولوژیک، خرید کردن عوامل عصبی قدرتمندی را درون ما بیدار و تحریک می‌کند که باعث ایجاد لذت و احساس رضایت می‌شود”

بنابراین، شیهان، مدیر ارشد دیلویت، پیشنهاد می‌کند که رویکرد مثبت‌تری را در این اصطلاح ایجاد کنیم. او در پایان می‌گوید:

اگر خوب زندگی کردن بهترین انتقام است، این تنها دلیلی است که من این ولخرجی‌ها را “انتقام” می‌نامم. داده‌های ما نشان می‌دهد که مردم به دنبال آسایش و آرامش هستند و این به نظر من انتقام نیست

 

بازاریابی محتوا و نقش کلیدی آن در جذب و حفظ مشتریان

امروزه در دنیای دیجیتال، بازاریابی محتوا بیش از پیش نقش کلیدی در موفقیت برندها و کسب‌وکارها ایفا می‌کند. برای درک بهتر اهمیت برند بازاریابی محتوا و تأثیر آن بر جذب مشتری با محتوا، بیایید به مثال زیر توجه کنیم:

در نظر بگیرید که شما مدیر بازاریابی یک شرکت کوچک تولیدی لوازم خانگی هستید و محصول جدیدی، یک دستگاه تصفیه هوا، به بازار عرضه کرده‌اید. به منظور جذب مشتری و افزایش آگاهی در مورد این محصول جدید، شما تصمیم می‌گیرید یک کمپین بازاریابی محتوا را راه‌اندازی کنید که شامل تولید مقالات، اینفوگرافیک‌ها و ویدئوهای آموزشی درباره فواید استفاده از دستگاه‌های تصفیه هوا در خانه است.

به عنوان بخشی از این کمپین، شما یک سری ویدئو تهیه می‌کنید که در آن افراد واقعی که از این دستگاه استفاده کرده‌اند، به بیان تجربیات خود می‌پردازند. یکی از این ویدئوها داستان یک خانواده را نشان می‌دهد که فرزند کوچک آن‌ها از آلرژی هوایی رنج می‌برد. پس از استفاده از دستگاه تصفیه هوای شما، آنها تفاوت قابل توجهی در کیفیت خواب و سلامت کودک خود مشاهده کرده‌اند. این ویدئو به همراه توضیحات کارشناسی در مورد نحوه عملکرد دستگاه، به مخاطبین نشان می‌دهد که چگونه محصول شما می‌تواند به طور مستقیم بر بهبود کیفیت زندگی آنها تأثیر بگذارد.

در ادامه …

علاوه بر ویدئوها، شما مقالاتی را منتشر می‌کنید که داده‌های علمی و تحقیقاتی را ارائه می‌دهند تا اثبات کنند که استفاده مداوم از تصفیه‌کننده‌های هوا چگونه می‌تواند به کاهش مشکلات تنفسی و آلرژی‌ها کمک کند. این محتوا به خوانندگان اطمینان می‌دهد که شما نه تنها به فروش محصول خود علاقه‌مند هستید، بلکه در تلاشید تا اطلاعات مفید و قابل اعتمادی را برای حمایت از سلامت آنها فراهم آورید.

این کمپین بازاریابی محتوا به شما کمک می‌کند تا اعتماد و وفاداری مشتریان را جلب کنید، زیرا نشان می‌دهد که شما به دنبال راه‌هایی برای بهبود واقعی زندگی آنها هستید، نه فقط فروش یک محصول. در نتیجه، مخاطبین شما نه تنها به مشتریان تبدیل می‌شوند، بلکه به سفیرانی برای برند شما مبدل می‌شوند که تجربیات خود را با دیگران به اشتراک می‌گذارند و محصول شما را به خانواده، دوستان و همکاران خود توصیه می‌کنند.

تعریف ساده بازاریابی محتوا چیست؟

بازاریابی محتوا یا Content Marketing فرایندی است که طی آن محتواهای مرتبط، ارزشمند و هدفمند تولید و منتشر می‌شوند تا توجه مشتریان به محصولات و خدمات مورد نظر، جلب شود و تعاملات مؤثری با آنها برقرار گردد. هدف نهایی این نوع بازاریابی نه‌ تنها فروش محصول یا خدمات، بلکه ایجاد ارزش و اعتماد است. بازاریابی محتوا به مخاطبان نشان می‌دهد که شما تخصص و تعهد لازم برای کمک به رفع نیازهای آنها را از طریق ارائه محصول و خدمات خود دارید.

استراتژی بازاریابی محتوا چیست؟

استراتژی بازاریابی محتوا برنامه‌ای جامع است که شامل اهداف مشخص، نوع محتوای مورد نیاز، کانال‌های انتشار و نحوه تعامل با مخاطبان می‌شود. داشتن یک استراتژی مناسب به شما کمک می‌کند که به‌طور هدفمند با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید و محتوای خود را در راستای نیازها و خواسته‌های آنها تنظیم نمایید.

به عبارتی برای موفقیت در بازاریابی محتوا، داشتن یک استراتژی قوی ضروری است. استراتژی بازاریابی محتوا به معنای برنامه‌ریزی دقیق برای ایجاد، توزیع و مدیریت محتوا است.

استراتژی بازاریابی محتوا شامل مراحل زیر می‌شود:

1. تعیین هدف

مشخص کنید که هدف شما از بازاریابی محتوا چیست. آیا قصد دارید آگاهی از برند خود را افزایش دهید، مشتریان بیشتری جذب کنید یا وفاداری مشتریان فعلی را تقویت کنید؟  اهداف شما می‌تواند شامل ترافیک وبسایت، بهبود نرخ تبدیل، تقویت آگاهی از برند یا افزایش فروش باشد. این اهداف بایستی مشخص و قابل اندازه‌گیری باشند.

2. شناسایی مخاطب هدف

برای تولید محتوای مؤثر باید بدانید که مخاطبان شما چه کسانی هستند، چه نیازها و دغدغه‌هایی دارند و چگونه می‌توان به آنها کمک کرد. در‌واقع منظور از هدف این است که مشتریان هدفمند خود را باید مشخص کنید.  شناسایی مخاطبان هدف به شما کمک می‌کند تا محتوایی تولید کنید که دقیقاً متناسب با علایق و دغدغه های آن‌ها باشد.

3. تولید محتوای جذاب و مرتبط

محتوای شما باید نه‌تنها جذاب و خلاقانه باشد، بلکه ارزش افزوده‌ای برای مخاطب به همراه داشته باشد. توجه داشته باشید که با توجه به نیازهای مخاطبان و اهداف کسب و کار، می‌توانید انواع مختلف محتوا مانند مقالات، ویدئوها، پادکست‌ها، اینفوگرافیک‌ها یا پست های شبکه‌های اجتماعی را تولید کنید.

4. انتخاب کانال‌های انتشار

با توجه به نوع مخاطب و محتوای تولیدی، باید کانال‌های مناسب برای انتشار محتوا را شناسایی و استفاده کنید. برخورداری از یک تقویم محتوایی منظم، تضمین می‌کند که محتوای شما به‌موقع و با کیفیت بالا منتشر شود. همچنین این برنامه‌ریزی به انسجام پیام‌های برند هم کمک می‌کند.

 5. آنالیز و بهبود مداوم

بررسی نتایج و ارزیابی عملکرد استراتژی بازاریابی محتوا، امکان بهبود و بهینه‌سازی آن را فراهم می‌آورد. استفاده از ابزارهایی مانند Google Analytics به شما کمک می‌کند تا عمل‌کرد محتوای خود را ارزیابی کرده و نقاط ضعف  را بهبود بخشید.

از جمله مهم‌ترین مزایای بازاریابی محتوا می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

1. افزایش آگاهی از برند

تولید محتوای باکیفیت و انتشار آن در پلتفرم‌های مختلف، نام برند شما را در ذهن مخاطبان ثبت می‌کند. در‌واقع محتوای آموزنده، جذاب و مرتبط اطلاعات لازم را در اختیار مشتریان هدفمند قرار می‌دهد تا آن‌ها به خرید تشویق شده و احساس رضایت بیشتری را از انتخاب‌هایشان داشته باشند. بدین ترتیب جایگاه برند شما در اذهان مخاطبان شناخته‌تر و پر‌رنگ‌تر می‌شود.

2. ایجاد اعتماد و اعتبار

تولید محتوای با کیفیت و کاربردی، برند را به عنوان یک مرجع قابل اعتماد در ذهن مخاطبان تثبیت می‌کند. این اعتبار باعث می‌شود که مشتریان درآینده به خدمات یا محصولات شما اولویت دهند. به عبارتی مشتریان به‌طور طبیعی به سمت برندهایی جذب می‌شوند که اطلاعات مفید و ارزشمندی ارائه می‌دهند و به نیازهای آنها پاسخ می‌دهند.

3. تعامل بیشتر با مشتریان

محتوا ابزار اصلی برای برقراری ارتباط با مشتریان است. با ارائه اطلاعات مفید و آموزنده و حل مشکلات کاربران، اعتماد و تعامل مثبت بین برند و مخاطب شکل می‌گیرد. بدین ترتیب محتوای جذاب و مرتبط به کاربران انگیزه می‌دهد تا با برند شما تعامل بیشتری داشته باشند.

4. تبدیل مشتریان بالقوه به مشتریان وفادار

محتوای بهینه شده برای موتورهای جستجو با رعایت استانداردهای سئو باعث می‌شود که وبسایت شما در رتبه‌های بلاتر نتایج جستجو قرار بگیرد. این موضوع منجر به افزایش ترافیک ارگانیک و جذب مشتریان بالقوه می‌شود. بنابراین محتوای جذاب و ارزشمند می‌تواند مشتریان بالقوه را ترغیب به خرید و استفاده مداوم از محصولات و خدمات شما کند.

یک نمونه کیس استادی (case study) : اهمیت بازاریابی محتوا زمانی مشخص می‌شود که برندهایی مانند Airbnb توانسته‌اند ، مسیری تازه برای ارتباط با مخاطبان خود ایجاد کنند.

چگونه بازاریابی محتوا برند Airbnb را به یک غول جهانی تبدیل کرد؟

Airbnb، شرکتی که زمانی تنها با اجاره چند اتاق اضافی فعالیت خود را آغاز کرد، امروز یکی از بزرگ‌ترین نام‌ها در صنعت سفر و اقامت است. راز موفقیت این برند در چیست؟ پاسخ ساده است: بازاریابی محتوا.

Airbnb با تمرکز بر داستان‌سرایی و استفاده از محتوای خلاقانه، توانست به‌طور مؤثری مشتریان هدف خود را شناسایی و جذب کند. یکی از استراتژی‌های محتوایی برجسته این برند، استفاده از داستان‌های کاربران بود. آن‌ها بخشی از وب‌سایت خود را به داستان‌های واقعی از میزبان‌ها و مهمان‌ها اختصاص دادند. این داستان‌ها شامل تجربه‌های خاص، لحظات احساسی و حتی ماجراجویی‌هایی بود که از طریق خدمات Airbnb رخ داده بود.

این نوع محتوا دو هدف اساسی را تأمین کرد:

  1. ایجاد اعتماد: مشتریان جدید با خواندن داستان‌های واقعی از تجربه‌های مثبت دیگران، احساس اطمینان بیشتری برای استفاده از خدمات این برند پیدا کردند.
  2. افزایش آگاهی از برند: این داستان‌ها به‌سرعت در شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست شدند و به تقویت حضور دیجیتال Airbnb کمک کردند.

علاوه بر این، Airbnb از محتوای بصری مانند تصاویر و ویدئوهای خیره‌کننده از اقامتگاه‌های خاص و محیط‌های محلی استفاده کرد تا حس کنجکاوی و علاقه به سفر را در مخاطبان برانگیزد. این استراتژی محتوایی موجب شد که نه‌تنها افراد بیشتری از خدمات Airbnb استفاده کنند، بلکه مشتریان به یک جامعه وفادار از کاربران این برند تبدیل شوند.

تولید محتوای جذاب چه نوع محتوایی است؟

تولید محتوای جذاب یکی از اصول اساسی در موفقیت بازاریابی محتوا به شمار می‌آید. محتوای جذاب باید بتواند مخاطبان را جلب و آنها را به تعامل وادار کند. دقت داشته باشید که محتوا باید هم از نظر بصری و هم از نظر اطلاعاتی برای کاربر جلب توجه کند.  شما میتوانید برای جذب ترافیک بیشتر، تولید محتواهای آموزنده و مرتبط با خدمات خود را در اولویت قرار دهید.

برای رسیدن به این هدف، به کارگیری نکات زیر ضروری است:

1. محتوای متناسب با نیازهای مخاطب

محتوایی که به دغدغه‌ها و نیازهای واقعی مخاطبان پاسخ دهد، همیشه تأثیرگذارتر خواهد بود. در‌واقع تمرکز بر نیازهای مشتری، اصلی‌ترین هدف تولید محتوای بازاریابی است. محتوا باید پاسخگوی سؤالات مشتریان باشد و نیازهای آنان را برطرف کند. توجه داشته باشید که مخاطبان به محتواهایی علاقمندند که ارزش افزوده برایشان داشته باشد.

2. استفاده از تصاویر و ویدئوهای خلاقانه

ظاهر محتوا به اندازه کیفیت آن اهمیت دارد. استفاده از تصاویر جذاب، اینفوگرافیک‌ها و طراحی‌های گرافیکی حرفه‌ای می‌تواند تأثیر محتوا را چندین برابر کند. در نتیجه ترکیب محتوای متنی با عناصر بصری را برای جذب بیشتر مخاطبان نادیده نگیرید.

3. داستان‌سرایی مؤثر

داستان‌سرایی یکی از روش‌های قدیمی و در عین حال مؤثر در جلب توجه مخاطبان است. با روایت داستان‌های مرتبط، احساسات و توجه مخاطبان را جلب کنید. داستان سرایی یک نوع پل ارتباطی میان شما و مخاطبان است. از طریق داستان سرایی می‌توانید پیام خود را به صورت ماندگار به مخاطبان انتقال دهید.

4. تنوع در نوع محتوا

از مقالات و وبلاگ‌ها گرفته تا پادکست‌ها و ویدئوها، استفاده از انواع مختلف محتوا می‌تواند تجربه جذاب‌تری برای مخاطبان ایجاد کند. همچنین محتوای شما باید به روز و مرتبط با خدمات شما باشد. استفاده از اطلاعات قدیمی و نامعتبر به اعتبار برند شما لطمه می‌زند.

یک مطالعه موردی (case study) : بازاریابی محتوا زمانی در جذب مشتری موفق است که برندهایی مانند کوکاکولا با کمپین‌های نوآورانه، پیوندی عاطفی و خاطره‌انگیز با مخاطبان خود می‌سازند.

کوکاکولا و راز تولید محتوای جذاب: وقتی نوشابه فراتر از محصول می‌رود.

کوکاکولا یکی از برندهایی است که از تولید محتوای جذاب برای ایجاد ارتباطی عمیق با مخاطبان استفاده کرده است. یکی از برجسته‌ترین مثال‌ها، کمپین معروف «Share a Coke» است.

در این کمپین، کوکاکولا بطری‌های خود را با نام‌های مختلف شخصی‌سازی کرد. ایده ساده اما تأثیرگذار بود: مخاطبان می‌توانستند بطری‌هایی با نام خود یا عزیزانشان پیدا کنند. این حرکت باعث شد تا محتواهایی از سوی کاربران تولید شود. مردم تصاویر خود را با بطری‌های شخصی‌سازی‌شده در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک می‌گذاشتند و احساس تعلق بیشتری به برند پیدا می‌کردند.

چرا این محتوا موفق بود؟

  1. ارتباط شخصی: کاربران احساس کردند که برند به آن‌ها اهمیت می‌دهد و یک تجربه اختصاصی برایشان ایجاد کرده است.
  2. ویروسی بودن محتوا: تصاویر و داستان‌های کاربران در فضای آنلاین منتشر شد و کمپین بدون نیاز به هزینه تبلیغاتی اضافی، به یک موفقیت جهانی تبدیل شد.

این کمپین نشان داد که محتوای جذاب، نیازی به پیچیدگی ندارد. گاهی یک ایده ساده، اگر با نیازها و احساسات مخاطبان هماهنگ باشد، می‌تواند به موفقیتی بی‌نظیر منجر شود. کوکاکولا با این رویکرد نشان داد که بازاریابی محتوا می‌تواند مصرف‌کنندگان عادی را به سفیران برند تبدیل کند.

بازاریابی محتوا و تاثیر آن در جذب مشتری

بازاریابی محتوا و نقش آن در جذب مشتری به عنوان یکی از پایه‌های اصلی در بازاریابی دیجیتال شناخته می‌شود. محتوای ارزشمند می‌تواند منجر به ایجاد تعاملات معنادار با مشتریان بالقوه شود و آنها را به مشتریان واقعی تبدیل کند. در این مسیر، محتوا به عنوان یک ابزار جذب عمل می‌کند که از طریق آن می‌توان اعتماد مخاطبان را جلب و آنها را به خرید ترغیب کرد.

برخی از روش‌های کلیدی برای جذب مشتری با محتوا عبارتند از:

1. جذب مشتری با محتوا

جذب مشتری با محتوا یکی از مهم‌ترین اهداف در بازاریابی محتوا است. محتوای باکیفیت و هدفمند می‌تواند باعث شود که مشتریان با برند شما ارتباط برقرار کنند و حتی به آن وفادار شوند. استفاده از تکنیک‌های سئو (SEO) برای بهبود رتبه‌بندی محتوا در موتورهای جستجو و همچنین تبلیغات محتوایی می‌تواند به جلب توجه مشتریان کمک کند.

در‌واقع بهینه سازی محتوا برای موتورهای جستجو، باعث می‌شود مشتریان بالقوه به راحتی شما را پیدا کنند. استفاده از کلمات کلیدی مرتبط و تولید محتوای ارزشمند به جذب ترافیک هدفمند کمک می‌کند.

2. حفظ مشتریان با بازاریابی محتوا

علاوه بر جذب مشتری، بازاریابی محتوا نقش کلیدی در حفظ مشتریان و ایجاد وفاداری ایفا می‌کند. محتوای مستمر و ارزشمند باعث می‌شود که مشتریان قدیمی همچنان به برند شما متصل بمانند و تجربه مثبتی از تعامل با برند شما داشته باشند. از جمله راهکارهای حفظ مشتریان از طریق محتوا می‌توان به ارسال خبرنامه‌های دوره‌ای، تولید محتوای آموزشی و برگزاری وبینارهای جذاب اشاره کرد.

در این خصوص ارائه محتوای رایگان مانند کتاب‌های الکترونیکی، وبینارها یا راهنماها، مشتریان را به تعامل با برند تشویق می‌کند. این روش اعتمادسازی و ایجاد رابطه میان شما و کاربران را ساده‌تر می‌کند.

برای حفظ بهتر مشتریان می‌توانید از راهکارهای زیر بهره ببرید:

1. ارسال خبرنامه‌های دوره‌ای

خبرنامه‌های ایمیلی با محتوای جذاب و مرتبط، به تقویت ارتباط با مشتریان و اطلاع رسانی درباره محصولات و خدمات جدید کمک می‌کند.

2. تولید محتوای آموزشی

آموزش مشتریان درباره نحوه استفاده از محصولات یا خدمات شما، باعث افزایش رضایت آن‌ها و کاهش احتمال قطع رابطه می‌شود.

3. ارائه تولید محتوای انحصاری

محتوای ویژه‌ای که فقط برای مشتریان وفادار قابل دسترسی است،  باعث تقویت حس ارزشمندی در آن‌ها می‌شود.

با تمرکز بر ارائه محتوای ارزشمند و هدفمند، شما می‌توانید اعتماد مشتریان را جلب کنید و با ایجاد تعاملات معنادار، آن‌ها را به بخشی از جامعه برندتان تبدیل کنید. دیگر محتوا تنها وسیله‌ای برای انتقال اطلاعات نیست؛ بلکه فرصتی است تا برند شما در ذهن مشتریان ماندگار شود و آن‌ها به سفیران وفادار کسب‌وکارتان تبدیل شوند.

هایپرمی، اینجا به‌جای همه‌جا

کوچینگ مدیران چیست؟ (مزیت کوچینگ مدیران و تاثیر آن در سازمان ها)

با کوچینگ درست و اصولی مدیران خود، به اوج کارآیی و عملکرد برسید.

کوچینگ مدیران یکی از حیاتی‌ترین جنبه‌های هر کسب و کار موفقی است. یک مدیر قَدَر می‌تواند الهام‌بخش گروه باشد، بهره‌وری را بهبود بخشیده و موفقیت را رقم بزند. با این حال، مهارت‌های مدیریتی همیشه به طور ذاتی و طبیعی در افراد نیستند و حتّی با استعدادترین رهبران نیز می‌توانند از راهنمایی و مربیگری مدیری کاردان بهره‌مند شوند. از همین‌رو، ما بررسی خواهیم کرد که کوچینگ مدیران چیست، مزایای کوچینگ مدیران چیست و چگونه کوچینگ مدیران می‌تواند به کمک پیشرفت کسب و کارها بیاید.

آن‌چه که در این مقاله می‌خوانیم:

  • کوچینگ مدیران چیست؟
  • تاثیر کوچینگ مدیران بر سازمان‌ها
  • مزایای کوچینگ مدیران برای مشاغل
  • عیار یک کوچینگ مدیر خوب

کوچینگ مدیران چیست؟

مُراد از کوچینگ مدیران همان فرآیندی است که به افراد کمک می‌کند تا مهارت‌های رهبری خود را توسعه داده و به پتانسیل کامل خود دست بیابند. در این فرآیند ما با یک مربی کارآزموده که به ما راهنمایی، پشتیبانی و بازخورد ارائه می‌دهد برای بهبود توانایی های رهبری خود کار می‌کنیم. معمولاً، کوچینگ مدیران با افراد یا گروه ها کار می‌کنند تا نقاط قوت و ضعف‌شان شناسایی شود، در این راه، اهدافی تعیین شده و برنامه‌های عملی برای دستیابی به آن اهداف توسعه پیدا می‌کنند.

بهبود مهارت‌های ارتباطی

ارتباط مؤثر برای رهبری یک سازمان و گروه ضروری است. رهبران باید بتوانند به وضوح ارتباط برقرار کنند، فعالانه گوش دهند و بازخورد خودشان را ارائه دهند، آن هم به گونه‌ای که انگیزه و الهام بخش گروه‌شان باشند. اگر هر کدام از این مهارت‌های ناقص بماند، سازه مدیریتی نیز دچار بحران خواهد شد. این‌نقطه، جایی‌ست‌که مفهوم کوچینگ مدیران به میدان می‌آید تا مهارت‌های ارتباطی مدیران را بهبود بخشند و به آنها امکان دهد که با اعضای گروه / سازمان خود ارتباط حرفه‌ای بهتری برقرار کنند.

تقویت هوش هیجانی

درباره بهره هوشی یا IQ  زیاد شنیده‌ایم ولی برای موفقیت یک هوش دیگر هم لازم است و آن  هوش هیجانی است که به توانایی شناخت و مدیریت احساسات خود و دیگران اشاره دارد.رهبران با هوش هیجانی بالا برای مدیریت موقعیت‌های چالش برانگیز، ایجاد روابط قوی و الهام بخشیدن به اعضای گروه خود عملکرد بهتری خواهد داشت. خبر خوب این است که بر خلافِ هوش فضایی، هوش هیجانی تا حدّ زیادی اکتسابی است. کوچینگ مدیران در این‌جا هم می‌تواند به کمک افراد بیاید تا هوش هیجانی خود را بهبود بخشند و منجر به رهبری مؤثرتر و کسب نتایج حرفه‌ای بهتری شوند.

افزایش خودشناسی با کوچینگ مدیران:

خودشناسی توانایی شناخت نقاط قوت و ضعف شخصیت‌مان است. رهبرانی که خودشناس هستند بهتر می‌توانند از نقاط قوت خود برای مدیریت یک گروه / سازمان استفاده کنند و می‌دانند که چگونه باید نقاط ضعف خود را بهبود ببخشند. اگر ندانیم ضعف‌مان چیست، چطور می‌خواهیم، آن را اصلاح و بهبود ببخشیم؟ یکی دیگر از نقش‌های کوچینگ مدیریتی کمک به افراد است تا با ارائه بازخورد، کمک به شناسایی نقاط کور و کمک به خودشناسی کنند.

بهبود مهارت های تصمیم‌گیری:

رهبران باید بتوانند سریع و با اطمینان تصمیم بگیرند. چرا که بحران‌ها منتظر ما نخواهند ماند که تصمیم بگیریم. جهان امروز سریع‌السیر به پیش می‌رود! از همین‌رو داشتنِ کوچینگ مدیریتی می‌تواند مهارت‌های تصمیم گیری را با ارائه ابزارها و استراتژی‌هایی برای ارزیابی موقعیت‌ها، سنجش گزینه‌ها و در نهایت تصمیم گیری آگاهانه بهبود بخشند.

بهره وری و عملکرد بیشتر:

بعضی‌ها گمان می‌کنند نظام سرمایه‌داری یا کاپیتالیسم روی اصل سود سرمایه می‌چرخد امّا این‌طور نیست، این نظام روی یک اصل مهم‌تری صورت‌بندی شده و آن سود بیشتر است! اگر بخواهید در این دریا، ماهیگیر خوبی باشید باید بدانید که چطور سود بیشتری کسب کنید و این هم به جز با بهبود عملکرد حاصل نخواهد شد. کوچینگ رهبری می‌تواند به افراد کمک کند تا استراتژی‌هایی را برای بهبود بهره‌وری و عملکرد خود توسعه دهند. در این راه مربیان می‌توانند راهنمایی‌هایی را دربارهٔ مدیریت زمان، تعیین هدف و اوّلویّت‌بندی‌ها ارائه دهند و به رهبران کمک کنند تا از زمان و منابع خود بهترین استفاده را ببرند.

بهبود مهارت‌های حل تعارض:

تعارض منافع بخش طبیعیِ هر کسب و کاری است و رهبران موثر باید بتوانند به شیوه‌ای سازنده به تعارضات رسیدگی کنند. کوچینگ رهبری می‌توانند مهارت‌های حل تعارضات را در مدیران توسعه دهند تا  مدیران به حل تعارضات در سطح درونی و بیرونی سازمان خود بپردازند.

هبود محبوبیت نزد کارکنان:

اگر نزد کارکنان‌تان محبوب نباشید و یا به قولی آن چهره کاریزماتیک را بروز ندهید، اگر نگوییم کلاه‌تان پس معرکه است، می‌توانیم ادعا کنیم که با معضلات بسیاری روبه‌رو خواهید شد. برای مدیر موفق بودن مدیریت صمیمانه امّا حرفه‌ای یک عامل مهم در رضایت و حفظ کارکنان است. رهبرانی که قادر به الهام بخشیدن و ایجاد انگیزه در اعضای گروه خود هستند، به احتمال زیاد استعدادهای برتر را حفظ می‌کنند. یادتان است در بخش قبل چه گفتیم؟ محور سرمایه‌داری روی سود بیشتر می‌گردد، یکی از راه‌های افزایش این اصل «سود بیشتر» جذب و نگاه‌داری استعدادهای برتر است!

 

تاثیر کوچینگ مدیران بر سازمان‌ها

افزایش بهره‌وری و عملکرد:

کوچینگ مدیریتی به مدیران کمک می‌کند تا مهارت‌های رهبری خود را تقویت کنند که منجر به بهبود بهره‌وری و عملکرد کلی سازمان می‌شود.

  • مثال: فرض کنید مدیری در یک شرکت فناوری با مشکلاتی مانند تأخیر در تحویل پروژه‌ها و کاهش بهره‌وری تیم روبروست. با استفاده از کوچینگ، این مدیر یاد می‌گیرد چگونه زمان‌بندی موثرتری ایجاد کند، وظایف را به درستی اولویت‌بندی کند و تیم خود را به بهره‌وری بیشتری هدایت کند. به مرور زمان، این تغییرات باعث می‌شود پروژه‌ها به موقع تحویل داده شوند و عملکرد کلی تیم بهبود یابد.

افزایش تعامل و مشارکت کارکنان:

یکی از نتایج مهم کوچینگ، افزایش تعامل و مشارکت کارکنان است. مدیران با مهارت‌های بهبود یافته می‌توانند محیطی ایجاد کنند که در آن کارکنان احساس ارزشمندی و انگیزه کنند.

  • مثال: در یک سازمان خدماتی، مدیران پس از دریافت کوچینگ، یاد می‌گیرند چگونه با کارکنان خود به شیوه‌ای انگیزشی و حمایتگرانه تعامل داشته باشند. این تغییر باعث می‌شود کارکنان احساس کنند نظرات و نیازهایشان ارزشمند است و مشارکت بیشتری در فعالیت‌های سازمان داشته باشند. نتیجه این تغییر، افزایش رضایت شغلی و کاهش نرخ ترک خدمت است.

ارتقاء مهارت‌های ارتباطی:

کوچینگ به مدیران کمک می‌کند تا مهارت‌های ارتباطی خود را بهبود بخشند. این شامل بهبود گوش دادن فعال، ارائه بازخورد سازنده و تنظیم انتظارات واضح است.

  • مثال: مدیر یک تیم فروش در یک شرکت بزرگ با چالش‌های ارتباطی روبروست و نمی‌تواند به درستی بازخوردهای سازنده‌ای به اعضای تیم خود بدهد. با کمک کوچینگ، این مدیر مهارت‌های گوش دادن فعال و ارائه بازخورد موثر را یاد می‌گیرد. این مهارت‌ها باعث می‌شود که اعضای تیم فروش احساس کنند که شنیده می‌شوند و بازخوردهای دریافتی به بهبود عملکرد آنها کمک می‌کند.

توسعه ذهنیت رشد:

کوچینگ به مدیران کمک می‌کند تا از یک ذهنیت ثابت به یک ذهنیت رشد منتقل شوند. این تغییر نگرش باعث می‌شود مدیران به جای دیدن مشکلات به عنوان موانع، آنها را به عنوان فرصت‌های رشد ببینند.

  • مثال: در یک سازمان تولیدی، مدیری که همیشه مشکلات را به عنوان موانع غیرقابل عبور می‌دید، با استفاده از کوچینگ، ذهنیت خود را تغییر می‌دهد و شروع به دیدن مشکلات به عنوان فرصت‌های رشد می‌کند. او یاد می‌گیرد که چگونه از شکست‌ها بیاموزد و تیم خود را به طور مداوم بهبود دهد. این نگرش جدید به بهبود فرآیندها و افزایش نوآوری در سازمان منجر می‌شود.

افزایش اعتماد به نفس و مسئولیت‌پذیری:

یکی از مزایای مهم کوچینگ، افزایش اعتماد به نفس مدیران و توانمندسازی آنها برای پذیرش مسئولیت‌های بیشتر است.

  • مثال: یک مدیر جدید در یک سازمان غیرانتفاعی با چالش‌های زیادی روبروست و احساس عدم اعتماد به نفس دارد. از طریق کوچینگ، او یاد می‌گیرد که چگونه به توانمندی‌های خود اعتماد کند و مسئولیت‌های جدیدی را بپذیرد. این مدیر با افزایش اعتماد به نفس خود، پروژه‌های بزرگتری را مدیریت می‌کند و به بهبود عملکرد تیم خود کمک می‌کند.

تفاوت کوچینگ مدیران و رهبران

در فرآیند کوچینگ، کوچینگ مدیران بر بهبود عملکرد مدیران و رهبران سازمانی متمرکز است و به مهارت‌های مدیریتی، تصمیم‌گیری و بهینه‌سازی فرآیندها می‌پردازد. این نوع کوچینگ به مدیران کمک می‌کند تا کارایی سازمان را افزایش دهند.

در مقابل، کوچینگ رهبری به توسعه مهارت‌های رهبری و توانمندی‌های فردی در افراد و تیم‌ها مربوط می‌شود. این نوع کوچینگ بر تقویت ارتباطات، ایجاد انگیزه و الهام‌بخشی تمرکز دارد و به رهبران کمک می‌کند تا فرهنگ سازمانی را بهبود بخشند و همکاری را در تیم‌ها افزایش دهند.

نقش مدیران به عنوان کوچ

در دنیای امروز، مدیران باید به عنوان کوچ‌های مؤثر عمل کنند. مهارت‌های مربیگری نه تنها به بهبود ارتباطات درون‌سازمانی کمک می‌کند، بلکه امکان شناسایی و حل مشکلات ریشه‌ای را نیز فراهم می آورد.

کوچینگ به توسعه خلاقیت و نوآوری در رهبری می‌انجامد. پس از این تجربه، رهبران باید تیم‌های خود را به اتخاذ رویکردهای خلاقانه و حل مسئله تشویق کنند. این کار نه‌تنها بهره‌وری را افزایش می‌دهد بلکه موجب شکل‌گیری یک فرهنگ سازمانی مثبت می‌شود.

تفکر خلاق و انعطاف‌پذیری از عوامل کلیدی موفقیت در بازار رقابتی امروز هستند. مدیرانی که به نقش کوچ روی می‌آورند، می‌توانند این ویژگی‌ها را در تیم‌های خود پرورش دهند و در نتیجه، سازمان‌های خلاق و سازگار به راحتی با چالش‌های جدید مقابله کرده و فرصت‌های جدیدی را خلق کنند.

هایپرمی، اینجا به‌جای همه جا

 

فروش ویژه لوازم‌التحریر در فروشگاه‌های زنجیره‌ای هایپرمی

فروشگاه‌های زنجیره‌ای هایپرمی به مناسبت فرارسیدن سال تحصیلی جدید و در راستای تأمین نیازهای دانش‌آموزان و خانواده‌ها، جشنواره فروش ویژه لوازم‌التحریر و سایر اقلام موردنیاز را آغاز کرده است.

 

 

 

 

 

 

 

در این طرح، مجموعه گسترده‌ای از لوازم‌التحریر و دیگر کالاهای فروشگاه با تخفیف‌های ویژه ۱۰ تا ۵۰ درصدی عرضه می‌شود. همچنین به‌منظور ایجاد تجربه‌ای لذت‌بخش و هیجان‌انگیز از خرید، مشتریانی که تا پایان روز پانزدهم مهرماه از کالاهای منتخب این جشنواره خرید کنند، در قرعه‌کشی ۷۰۷ جایزه ارزنده لوازم خانگی شرکت داده خواهند شد.

 

 

 

 

 

 

 

 

فروشگاه‌های هایپرمی با حذف واسطه‌ها و خرید مستقیم از تولیدکنندگان، توانسته‌اند کالاها را با قیمت تمام‌شده مناسب‌تر در اختیار مشتریان قرار دهند. افزون بر این، در راستای قدردانی از همراهی اعضای باشگاه مشتریان، حتی برای کالاهایی که شامل تخفیف نمی‌شوند، امکان بهره‌مندی از طرح «کش‌بک» در نظر گرفته شده است.

جشنواره آفتاب هایپرمی

لذت خرید با هیجان یک میلیارد ریال در روز

قرعه کشی جشنواره آفتاب هایپر‌می هر روز ساعت 17:00 به صورت زنده از صفحه رسمی اینستاگرام هایپرمی به آدرس hyperme.chainstores برگزار می‌شود.

برنده خوش‌شانس روز اول:

جناب آقای مجید رفیعی_ فروشگاه هایپرمی امیرمال (یزد)

برنده خوش شانس روز دوم:

جناب آقای سید مهرداد درویش_ فروشگاه هایپرمی طوبی(تهران)

برنده خوش شانس روز سوم:

جناب آقای یوسف فیروزی_ فروشگاه هایپرمی اطلس(تبریز)

برنده خوش شانس روز چهارم:

 سرکار خانم سیما سهرابی_ فروشگاه هایپرمی مگامال(تهران)

برنده خوش شانس روزپنجم:

سرکارخانم فهیمه یوسف پور_فروشگاه هایپرمی هاشمیه (مشهد)

برنده خوش شانس روز ششم:

سرکارخانم سیده صونا اسدی_ فروشگاه هایپرمی مگامال(تهران)

برنده خوش شانس روز هفتم:

جناب آقای علی اکبر بهرامی_ فروشگاه هایپرمی زنجان (زنجان)

برنده خوش شانس روز هشتم:

جناب آقای علی کریمی‌وند_ فروشگاه هایپرمی قزوین (قزوین)

برنده خوش شانس روز نهم:

جناب آقای یاور بابایی_ فروشگاه هایپرمی اردبیل (اردبیل)

برنده خوش شانس روز دهم:

جناب آقای علی طهماسب زاده _ هایپرمی لاله پارک (تبریز)

برنده خوش شانس روز یازدهم:

جناب آقای محمد خورشیدی_ فروشگاه هایپرمی انزل مال (انزلی)

برنده خوش شانس روز دوازدهم:

سرکارخانم آتنا قادری_فروشگاه هایپرمی پارسه (تهران)

برنده خوش شانس روز سیزدهم:

جناب آقای بهرام احسنی_ فروشگاه هایپرمی تنکابن

برنده خوش شانس روز چهاردهم:

سرکارخانم زهرا گودرزوند_ فروشگاه هایپرمی طوبی(تهران)

برنده خوش شانس روز پانزدهم:

سرکارخانم شادی مخلصی_فروشگاه هایپرمی آناهید(تهران)

برنده خوش شانس روز شانزدهم:

جناب آقای رهام آزاد_فروشگاه هایپرمی آجودانیه(تهران)

برنده خوش شانس روز هفدهم:

جناب آقای علیرضا خوانساری_ فروشگاه هایپرمی سبحان(تهران)

برنده خوش شانس روز هجدهم:

سرکار خانم مریم کریمی_ فروشگاه هایپرمی پاژ (مشهد)

برنده خوش شانس روز نوزدهم:

سرکارخانم ماهک ابراهیمی_فروشگاه هایپرمی رزمال(تهران)

برنده خوش شانس روز بیستم:

سرکارخانم مریم آذری منفرد_فروشگاه هایپرمی اطلس (تهران)

برنده خوش شانس روز بیست و یکم:

جناب آقای رامتین کاووسی_ فروشگاه هایپرمی (نمک آبرود)

برنده خوش شانس روز بیست و دوم:

جناب آقای امیر مشهدی_ فروشگاه هایپرمی پارسه(تهران)

برنده خوش شانس روز بیست وسوم:

جناب آقای نیما بری_ فروشگاه هایپرمی عظیمیه (کرج)

برنده خوش شانس روز بیست وچهارم:

جناب آقای محمد یزدانی_ فروشگاه هایپرمی مصلی  (اصفهان)

برنده خوش شانس روز بیست وپنجم:

جناب آقای محمد وجد_ فروشگاه هایپرمی (یزد)

برنده خوش شانس روز بیست و ششم:

جناب آقای امیر مهدی نوروزی_ فروشگاه هایپرمی (اردبیل)

برنده خوش شانس روز بیست و هفتم:

سرکارخانم میترا زندی_فوشگاه هایپرمی پاژ (مشهد)

برنده خوش شانس روز بیست و هشتم:

جناب آقای امیر محسن رونده_ فروشگاه هایپرمی مشیر (شیراز)

برنده خوش شانس روز بیست و نهم:

جناب آقای محمدعلی آزاذی_ فروشگاه هایپرمی پارسه (تهران)

برنده خوش شانس روز سی‌ام:

جنای آقای عادل الماسی_فروشگاه هایپرمی گوهردشت(کرج)

برنده خوش شانس روز سی‌و یکم:

سرکارخانم آرزوشهبندی_فوشگاه هایپرمی فردیس (کرج)

آخرین برنده خوش شانس در روز سی‌و یکم:

جنای آقای مهدی سرابیار_فروشگاه هایپرمی هاشمیه (مشهد)

 

هایپرمی، اینجا به جای همه جا

خرید درمانی، بررسی ابعاد روانی و عاطفی رفتار مصرف کننده

“آیا خرید، مرهمی بر زخم‌های روح است؟”

در دنیای پرهیاهوی امروز، پدیده “خرید درمانی” به عنوان راهکاری برای التیام دردها و رنج‌های روحی و روانی، رواج فزاینده‌ای یافته است. مقاله پیش رو به بررسی این پدیده از منظر روانشناختی و جامعه‌شناختی می‌پردازد.

اهداف این پژوهش عبارتند از

شناسایی دلایل عمیق و پیچیده‌ای که افراد را به سمت خرید درمانی سوق می‌دهد

ارزیابی تأثیرات خرید درمانی بر سلامت روان، روابط اجتماعی و سبک زندگی افراد

تحلیل نقش عواملی مانند همه‌گیری کرونا بر افزایش گرایش به خرید درمانی

 


مطالعات جدید شرکت دیلویت (  یک شبکهٔ خدمات حرفه‌ای چندملّیتی، که به‌همراه شرکت‌های پرایس واتر هاوس کوپرز، ارنست اند یانگ و کی‌پی‌ام‌جی به‌عنوان یکی از چهار مؤسسه بزرگ حسابرسی جهان شناخته می‌شود.) نشان می‌دهد که پدیده ولخرجی و افراط در هزینه‌ها  فراتر از مرزهای جغرافیایی و فارغ از سن، سطح درآمد و جنسیت، به یک معضل جهانی تبدیل شده است

بر اساس نظرسنجی این شرکت، حدود 80 درصد از پاسخگویان اذعان داشتند که حداقل یک بار برای بهبود خلق و خوی خود، اقدام به خریدی غیرضروری کرده‌اند. این در حالی است که تنها 42 درصد از آنها، خود را قادر به خرید چنین کالاهای لوکسی می‌دانند. جاستین کوک، مدیر پژوهش و تحقیقات محصولات مصرفی دیلویت در ایالات متحده، در این باره می‌گوید:”مردم معمولا برای تغییر حالات روحی خود و به منظور بهتر شدن حالشان اقدام به خرید می‌کنند. اما اینکه این اتفاق بصورت جهانی مرسوم باشد، کاملا شوکه کننده بود.”کوک معتقد است که خرید برای افزایش روحیه، تعریف دقیق تراپی و خرید درمانی است.

کریس گری، روانشناس و تحلیلگر رفتار مصرف‌کننده، در این باره می‌گوید:

“رفتار خریداری یا هدف یک فرد از خرید تنها برای بدست آوردن یک اشیا یا کالای خاص نیست، بلکه اغلب اوقات دربارهٔ برآورده کردن نیازهای عمیق احساسی است. نگاه کردن به الگوهای هزینه مصرف کنندگان برای من به مثابه لکه های جوهر رورشاخ عمل می‌کند، چرا که به ما بینشی عمیق تر درباره زندگی شخصی و دنیای درونی خریدار می‌دهند. این الگوها اغلب نیازهای احساسی افراد را برای ما آشکار می‌کنند. نیازهایی که حتی ممکن است خودشان از آنها آگاه نباشند”

 بررسی تمایل به خریدهای غیرضروری در سطوح مختلف درآمدی

اگرچه مصرف‌کنندگان با درآمد بالا توانایی بیشتری برای خرج کردن و خریدهای افراطی دارند، اما این تمایل در بین تمام سطوح درآمدی مشاهده می‌شود.یافته‌های دیلویت در مورد مصرف‌کنندگان آمریکایی نشان می‌دهد که نرخ بالای خریدهای غیرضروری در بین گروه‌های مختلف درآمدی به شرح زیر است:

71درصد در بین مصرف‌کنندگان با درآمد پایین (50 هزار دلار)

79 درصد در بین مصرف‌کنندگان با درآمد متوسط (50 هزار تا 99.9 هزار دلار)

84 درصد در بین مصرف‌کنندگان با درآمد بالا (بیش از 100 هزار دلار)

در حالی که هزینه مصرف‌کنندگان با درآمد بالا تقریباً دو برابر کسانی است که درآمد متوسط یا کم دارند، اما متوسط هزینه آنها (50 دلار) در مقایسه با 27 دلار برای درآمد متوسط و 20 دلار برای درآمد کم، تفاوت قابل توجهی در تمایل و ترجیحات آنها برای خرید ایجاد نمی‌کند.در این دسته از خریدها، غذا و نوشیدنی با 42% انتخاب اول خریداران ایالات متحده است.به گفته کریس گری، غذا و نوشیدنی فراتر از تأمین نیازهای تغذیه‌ای بدن عمل می‌کند:

“این دو عنصر در بخش مهمی از زندگی هیجانی ما نقش دارند. به عنوان مثال، زمانی که به دنبال آرامش پس از یک روز سخت کاری هستید یا حتی نیاز به لحظه‌ای سرگرمی برای رهایی از استرس را در خود احساس می‌کنید، به سراغ غذا و نوشیدنی می‌روید. همچنین امتحان و چشیدن طعم‌های جدید برای بدن شما مانند پاداش عمل می‌کند، همانند لحظه‌ای که طعم جدیدی از بستنی را امتحان می‌کنید”

گری، تأکید می‌کند که غذا و نوشیدنی از جمله لذت‌هایی هستند که ما معمولاً با خانواده و دوستان تجربه می‌کنیم. او این فعالیت را یک “فعالیت مشترک” می‌نامد که فرصتی برای برقراری ارتباط با دیگران را برای ما فراهم می‌کند.گری به عنوان مثال، به زمانی اشاره می‌کند که پس از گذراندن مدتی در تنهایی و انزوا، تنها راه نجات و درمان ما می‌تواند لذت بردن از غذا و نوشیدنی به همراه دوستان و عزیزانمان باشد.

ایوان شیهان، مدیر ارشد حوزه خرده فروشی و عمده فروشی شرکت دیلویت، نیز به این موضوع اشاره می‌کند که صنعت غذا و نوشیدنی یک دسته بندی بسیار تجربی است و “اثر لذت بخشی” آن حتی در شرایطی که رونق اقتصادی رو به کاهش باشد، کم نخواهد شد.به گفته‌ی او، تمایل مردم به صرف هزینه برای سفرهای تفریحی در سال‌های اخیر افزایش یافته است و میل به تجربه لذت غذا و نوشیدنی به همراه دوستان و عزیزان را می‌توان به عنوان نسخه‌ای کوچک از این تمایل در نظر گرفت.شیهان معتقد است که حتی اگر شرایط اقتصادی مردم را به صرفه جویی و کاهش هزینه‌ها ترغیب کند، باز هم تمایل به لذت بردن از غذا و نوشیدنی به همراه دیگران از بین نخواهد رفت. در چنین شرایطی، افراد ممکن است به جای سفرهای گرانقیمت، با دعوت دوستان خود و صرف غذا و نوشیدنی‌های مورد علاقه، این لذت را تجربه کنند.

بررسی میزان متفاوت هزینه ‌ها در دسته بندی‌های مختلف

اگرچه غذا و نوشیدنی به عنوان ترغیب‌کننده‌ترین موارد خرید شناخته می‌شوند و معمولاً در دسته بندی هزینه‌های پایین‌تر قرار می‌گیرند، اما نتایج نظرسنجی دیلویت نشان می‌دهد که در دسته بندی مد و مراقبت شخصی، بر اساس درآمد افراد  تفاوت‌های قابل ملاحظه‌ای در سطوح هزینه‌ها وجود دارد.به عنوان مثال، مشتریان با درآمد بالا به طور میانگین 70% بیشتر برای خریدهای مراقبت شخصی و 76% بیشتر برای لباس و لوازم جانبی نسبت به مشتریان با درآمد متوسط هزینه می‌کنند. در حوزه مراقبت شخصی، مشتریان با درآمد بالا به راحتی می‌توانند برای برندهای لوکس و پریمیوم مانند رژلب شنل هزینه کنند. در حالی که مشتریان با درآمد کمتر ممکن است برندهای رژ لبی را که در بازار به طور گسترده‌تر توزیع می‌شوند و قیمت خرده فروشی متوسط آن 10 دلار است را انتخاب کنند. این انتخاب نیز نوعی افراط و لذت از خرید محسوب می‌شود، اما در مقیاسی پایین‌تر.در مورد پوشاک و لوازم جانبی، مبلغ 100 دلار نقطه عطفی برای بروز اولویت‌های مختلف است. برای خریدهای زیر 100 دلار، مصرف‌کنندگان در اصل به دنبال کالای کاربردی و بادوامی برای کمد لباس خود هستند که بتوانند سال‌ها از آن استفاده کنند. اما در مبالغ بالاتر از 100 دلار، تمایل به دوام و عملکرد محصول کاهش پیدا می‌کند و جای خود را به خود بیانگری فرد می‌دهد، به طوری که افراد می‌خواهند با ظاهر خود دیگران را تحت تاثیر قرار دهند.

گری معتقد است که افراد برای خریدهای افراطی خود توجیهات متفاوتی دارند. به عنوان مثال، خرج کردن تا سقف 100 دلار به راحتی قابل توجیه است. اما منطقی جلوه دادن هزینه برای یک تیشرت که بیش از 100 دلار قیمت دارد کار آسانی نیست، آن هم زمانی که می‌توان تیشرتی با برندهای معتبر و با مبلغی کمتر از 100 دلار نیز خریداری کرد. در اینجاست که عوامل عاطفی به عنوان محرک اصلی برای این دسته از خریدها حاکم می‌شوند.

یکی از روایت‌های اشتباه رایج در مورد خریدهای افراطی، این است که زنان به عنوان اولین کسانی که این نوع خریدها را توجیه می‌کنند، در نظر گرفته می‌شوند. بارها اصطلاح “اثر رژ لب” به عنوان محرکی برای خریدهای افراطی زنان به کار رفته است. اما یافته‌های نظرسنجی دلوئیت نشان می‌دهد که این تصور اشتباه است.در واقع، مردان به اندازه زنان خریدهای افراطی و غیرضروری انجام می‌دهند و طبق گزارش شیهان ، به طور معمول 40% بیشتر از زنان برای این خریدها هزینه می‌کنند.

این موضوع زمانی منطقی به نظر می‌رسد که به مردان همانند زنان به عنوان کسانی که به قیمت حساس نیستند یا نسبت به قیمت آگاهی ندارند، نگاه کنیم

به عقیده گری،تمایل مردان به خرید افراطی بیشتر در دسته مشروبات الکلی جای گرفته است. او از اصطلاح “شاخص بوربن” (bourbon barometer) استفاده می‌کند. با این فرض که وقتی مصرف کننده از لحاظ مالی بی‌نیاز است، با خیال راحت برای خرید کالاهای لوکس مانند بوربن درجه یک (یک نوع ویسکی آمریکایی) هزینه می‌کند.

گری عوامل روانشناختی تمایل مردان به هدر دادن پولشان را اینگونه توضیح می‌دهد:

مردان از دیر زمان فرصت کمتری برای صحبت راجع به احساسات خود داشته‌اند، به ویژه احساساتی که فرد طی آن به شدت آسیب‌پذیر می‌شود، مانند غم، ترس و تنهایی.آنها مجبور به پیدا کردن راه‌های جایگزین برای بیان نیازهای خود هستند، مانند ورزش یا فعالیت‌های جسمانی مورد علاقه.اما زمانی که خرید می‌کنند، می‌توانند به طریقی به این دسته از نیازها و احساسات پاسخ بدهند. در واقع، خرید کردن برای آنها مانند یک محرک عمل می‌کند بدون اینکه نیاز به بیان صریح احساساتشان باشد.

گری می‌گوید معمولا این رفتار مردان را در مراکز خرید، برای ایجاد موقعیت‌های بهتر با خریدهای لوکس مشاهده کرده است که به آن “اثر پیکاسو” (به رفتاری که مردان یا زنان برای ایجاد تاثیر مثبت بر جنس مخالف خود انجام می‌دهند) گفته می‌شود. در واقع، اثر پیکاسو باعث می‌شود که مردان برای کالاهای گران قیمت با هدف جلب رضایت شریک زندگی خود هزینه کنند.

طبق مطالعات دیلویت ، در حالی که نسل میلنیال بیشترین هزینه را برای خریدهای افراطی خود دارند، اما نسبت خرید مردان به مراتب بیشتر از خرید زنان گزارش شده است.

 بررسی عوامل انگیزشی در خریدهای افراطی

جاستین کوک، مدیر پژوهش و تحقیقات محصولات مصرفی دیلویت ، معتقد است که فارغ از سطح درآمد و شخصیت افراد، عوامل انگیزشی و محرک‌های خرید آنها پایدار و مداوم هستند.افراد ثروتمند نیز به دنبال همان چیزهایی هستند که همه ما می‌خواهیم: آسایش در زندگی و کاهش استرس روزمره.

در نظرسنجی دیلویت در مورد افراطی‌ترین خریدهای افراد، عوامل محرک مختلفی مانند موارد زیر بررسی شد:

کاهش استرس و دستیابی به آرامش حتی برای مدت محدود،ارزش‌های بهره‌وری مانند خرید پایدار با محصولات باکیفیت،تقویت روابط اجتماعی و ارتباطات مفید با دیگران و اظهار وجود به نحوی که مورد تأیید دیگران واقع شود. به طور کلی، ایده فرار از واقعیت با خرید، چندان مورد توجه افراد قرار نگرفته بود، بلکه کاهش استرس و بهره‌وری امتیاز بالاتری در دسته‌های مختلف خریدهای افراطی و گرانقیمت کسب کردند.

اما گری، به عنوان یک روانشناس و تحلیلگر رفتار مصرف‌کننده، معتقد است که توجیهات افراد پس از خرید ممکن است این یافته‌ها را تحریف کند.او می‌گوید:

“برای من نظرسنجی درباره احساسات افراد چندان قابل قبول نیست، چرا که بسیاری از احساسات ما برای خودمان هم به طور کامل شناخته شده نیست. در واقع، وقتی از مردم می‌خواهیم در یک نظرسنجی گزینه A، B یا C را انتخاب کنند، قرار نیست که عوامل اساسی تحریک رفتار آنها را بررسی و یا حتی به طور کامل تشخیص دهیم. چنین چیزی غیرممکن است.” او به ایده فرار از واقعیت اشاره می‌کند که در نظرسنجی دیلویت به عنوان یک عامل محرک امتیاز بالایی نگرفته بود.

“من فرار از واقعیت را نادیده نمی‌گیرم. اما این اصطلاح بار معنایی منفی دارد، به طوری که انگار از مشکلات فرار می‌کنم و توانایی روبه‌رو شدن با آنها را در زندگی خود ندارم. اگر به جای فرار از واقعیت یا فرارموقت، واژه استراحت کردن ارائه شده بود، ممکن بود که امتیاز بیشتری نیز کسب ‌کند.” او می‌گوید:”هنگامی که صحبت بر سر احساسات افراد است، مهم است که حساس بودن این موضوع را برای افراد درک کنیم و روش‌های متفاوت‌تری را برای بیان احساساتشان به کار ببریم.”

استراحت دادن به جسم و روح خود، به همراه پاداشی برای تحمل تنش‌هایی که پشت سر گذاشته‌اید، لذتی است که با خرید کردن و به اصطلاح خرید درمانی به آن دست پیدا می‌کنید. بر اساس تحقیقات اخیر، زمانی که شما در حال خرید هستید، تصمیم‌گیری و کنترل محیط اطراف برای شما به مراتب راحت‌تر می‌شود. این عمل کاملاً متضاد با فرار از واقعیت است و به تنهایی به بهبود خلق و خو و آرامش شما کمک می‌کند.”

 

خرید به منظور انتقام یا لذت؟!

با پشت سر گذاشتن دوران پاندمی کرونا، مفهوم “خرید انتقامی” به دلیل بازگشت گسترده مصرف‌کنندگان به خرید،  بیش ازپیش مورد توجه قرار گرفته است. از نظر روانشناختی، این موضوع کاملاً منطقی است، مانند انتظار پاداش پس از تحمل یک رژیم غذایی سخت. چرا که اکثریت افراد پس از محرومیت از چیزی، انتظار پاداش دارند.اما در اینجا نیز، بار منفی عبارت “انتقام” باعث پیچیده‌تر شدن موضوع می‌شود. گری می‌گوید:

“وقتی شما دوره‌ای از محدودیت و ناامیدی را با تحمل سختی‌های آن پشت سر گذاشته‌اید، خرید کردن کالای خاص و گران قیمت باعث ایجاد حسی خوشایند در شما می‌شود. حسی که حتی باعث فراموش کردن آن لحظه‌های سخت می‌شود. به عقیده او، از لحاظ بیولوژیک، خرید کردن عوامل عصبی قدرتمندی را درون ما بیدار و تحریک می‌کند که باعث ایجاد لذت و احساس رضایت می‌شود”

بنابراین، شیهان، مدیر ارشد دیلویت، پیشنهاد می‌کند که رویکرد مثبت‌تری را در این اصطلاح ایجاد کنیم. او در پایان می‌گوید:

اگر خوب زندگی کردن بهترین انتقام است، این تنها دلیلی است که من این ولخرجی‌ها را “انتقام” می‌نامم. داده‌های ما نشان می‌دهد که مردم به دنبال آسایش و آرامش هستند و این به نظر من انتقام نیست

 

Forbes, May 15, 2023