فروشگاه های زنجیره ای هایپرمی با ایجاد ارتباط موثر و شخصی سازی خدمات ، باشگاه مشتریان را توسعه داده است.
هایپرمی همواره در تلاش است با ارائه کالا و خدمات متنوع و با کیفیت انتخاب اول مشتریان تمایز جو باشد.
هایپرمی
اینجابهجایهمهجا
فروشگاه های زنجیره ای هایپرمی با ایجاد ارتباط موثر و شخصی سازی خدمات ، باشگاه مشتریان را توسعه داده است.
هایپرمی همواره در تلاش است با ارائه کالا و خدمات متنوع و با کیفیت انتخاب اول مشتریان تمایز جو باشد.
هایپرمی
اینجابهجایهمهجا
صنعت بستهبندی در سالهای اخیر، شاهد تحولی چشمگیر بوده است. علت اصلی این دگرگونی، افزایش تقاضای مصرفکنندگان برای راهکارهای پایدار (sustainable) است. دوران سلطهی پلاستیکهای یکبار مصرف و ضایعات بستهبندی رو به افول است و جای خود را به رویکردی نوین میدهد: “بستهبندی سازگار با محیط زیست”
امروزه، مصرفکنندگان آگاه به محیط زیست و مشکلات پیش رو، به دنبال برندهایی هستند که بر شیوههای دوستدار محیط زیست تأکید دارند. این امر، بستهبندی پایدار را به عاملی حیاتی برای موفقیت کسبوکارها تبدیل کرده است.
قابل ذکر است که بنده به عنوان رئیس و مدیر ارشد عملیات “سپلايکدی” (SupplyCaddy)، یک تولیدکننده و تأمینکننده جهانی راهکارهای بستهبندی سفارشی برای صنعت خدمات غذایی، مشغول به فعالیت هستم. بسیاری از بزرگترین و شناختهشدهترین رستورانزنجیرهای، خطوط هوایی و خردهفروشان جهان، از جمله مشتریان ما میباشند.
همکاری نزدیک با این زنجیرههای بزرگ و مشاهدهی تأثیر انتخابهای بستهبندی آنها بر عملکرد کسبوکار و محیط زیست، به من این امکان را داده است تا دانش ارزشمندی در حوزهی پایداری به دست آورم و درک کنم که چگونه میتوان برندها را به انتخاب راهکارهای بستهبندی سازگارتر با محیط زیست تشویق کرد.در حقیقت درک عمیقی از چالشهای ویژهی زنجیرههای تأمین در حوزهی پایداری پیدا کردهام. برقراری تعادل میان نیاز به راهکارهای بستهبندی کارآمد و با قیمت مناسب، با تقاضای روزافزون برای جایگزینهای سازگار با محیط زیست، وظیفهی چالش برانگیزی است. با این حال، برندها میتوانند از طریق استراتژیهای نوآورانه و تلاشهای مشترک، به سمت شیوههای پایدارتر حرکت کنند.

انتخاب مواد اولیهی سازگار با محیط زیست
با افزایش نگرانیها در مورد تغییرات آب و هوایی و آلودگی پلاستیکی، بستهبندی پایدار راهحلی قانعکننده ارائه میدهد. کسبوکارها میتوانند با استفاده از مواد قابل بازیافت، تجدیدپذیر یا ساخته شده از منابع تجدیدشونده، ردپای زیستمحیطی خود را به میزان قابل توجهی کاهش دهند.
مواد سنتی بستهبندی، مانند پلاستیک و استیروفوم، در حال جایگزینی با گزینههای سازگار با محیط زیست هستند، از جمله کاغذ بازیافتی، مقوا، پلاستیکهای گیاهی و مواد قابل کمپوست. این مواد نه تنها ردپای کربنی را کاهش میدهند، بلکه با بستن حلقهی مصرف از طریق فرایندهای بازیافت و کمپوستسازی، از اقتصاد چرخشی (دورانی)حمایت میکنند.
درواقع بستهبندی پایدار با ارزشهای مصرفکنندگان همسو است و مشتریانی را جذب میکند که به دنبال محصولاتی هستند که متعهد به آیندهای سبزتر باشند.
رویکردهای نوآورانه در طراحی بستهبندی پایدار
بستهبندی پایدار صرفاً به مواد اولیهی بهکار رفته محدود نمیشود، بلکه رویکردهای نوآورانه در طراحی را نیز در بر میگیرد که کارایی بستهبندی را بهینه میسازد. به عنوان مثال، بستهبندی مینیمالیستی، لایههای غیرضروری را حذف کرده و بر سادگی و کارایی تمرکز میکند. این امر نه تنها باعث کاهش ضایعات میشود، بلکه زیبایی کلی برند را نیز ارتقا میدهد.
علاوه بر این، شرکتها از فناوریهای بستهبندی هوشمند، مانند برچسبهای هوشمند و کدهای QR، برای ارائه اطلاعات محصول به مصرفکنندگان و ترویج شیوههای بازیافت استفاده میکنند. علاوه بر این، شرکتها از فناوریهای بستهبندی هوشمند، مانند برچسبهای هوشمند و کدهای QR، برای ارائه اطلاعات محصول به مصرفکنندگان و ترویج شیوههای بازیافت استفاده میکنند.
بهینهسازی زنجیرهی تأمین: فراتر از محصول نهایی
بستهبندی پایدار فراتر از محصول نهایی است و شامل بهینهسازی کل زنجیرهی تأمین نیز میشود. شرکتها در حال بررسی روشهایی برای به حداقل رساندن انتشار آلایندههای ناشی از حملونقل هستند که این امر از طریق بهینهسازی اندازه و شکل بستهبندی، کاهش مصرف سوختهای فسیلی و اتخاذ شیوههای لجستیکی پایدارتر قابل دستیابی است. این رویکرد جامع تضمین میکند که پایداری در تمامی جنبههای فرآیند بستهبندی نهادینه شده باشد.
بر اساس تجربهی من، هنگام بهینهسازی زنجیرهی تأمین برای ارتقای پایداری در بستهبندی، اقدامات زیر بسیار مؤثر هستند:
تمرکز بر همکاری و شفافیت: ایجاد مشارکتهای قوی و تقویت ارتباطات باز با تأمینکنندگان، تولیدکنندگان و شرکتهای لجستیکی امری کلیدی است. کسبوکارها میتوانند با به اشتراک گذاشتن اهداف و انتظارات پایداری در سراسر زنجیرهی تأمین، به طور مشترک برای شناسایی زمینههای بهبود و اجرای شیوههای دوستدار محیط زیست تلاش کنند. همکاری همچنین امکان تبادل ایدهها و بهترین شیوهها را فراهم میکند و به بررسی تمام اجزا با دیدگاههای مختلف و تخصصهای گوناگون منجر میشود.
بهینهسازی طراحی بستهبندی: کاهش ضایعات بستهبندی و بهینهسازی اندازه و شکل بستهها میتواند به طور قابل توجهی انتشار آلایندههای ناشی از حملونقل را به حداقل برساند. رهبران کسبوکار با ارزیابی مجدد مواد بستهبندی، میتوانند فرصتهای استفاده از مواد سبکتر یا جایگزینهایی با تأثیر کمتر بر محیط زیست را شناسایی کنند. علاوه بر این، طراحی بستهبندی که حداکثر استفاده از فضا را در طول حملونقل تضمین کند، میتواند تعداد محمولههای مورد نیاز را کاهش داده و در نتیجه انتشار کربن را پایین بیاورد.
در عین حال که به دنبال بهینهسازی زنجیرهی تأمین هستیم، برای اجتناب از موانع احتمالی، توجه به نکات کلیدی زیر ضروری است:
غفلت نکردن از فرصتهای تأمین داخلی: در حالی که تأمین جهانی ممکن است مزایای هزینهای به همراه داشته باشد، اغلب به معنای حملونقل مسافتهای طولانی و در نتیجه انتشار کربن بالاتر است. با تمرکز بر تأمینکنندگان محلی، کسبوکارها میتوانند ردپای زیستمحیطی خود را به میزان قابل توجهی کاهش دهند.
اجتناب از راهحلهای کوتاهمدت: هنگام بهینهسازی زنجیرهی تأمین برای پایداری، تفکر بلندمدت ضروری است. به جای راهحلهای مقطعی، بر اجرای راهکارهایی تمرکز کنید که منافع ماندگاری به همراه داشته باشند. رویکردهای کوتاهمدت ممکن است در آینده منجر به عواقب ناخواسته یا شیوههای غیرقابل دوام از لحاظ زیستمحیطی شوند.
با تکیه بر تجربهی مستقیم خود، شاهد تغییرات مثبت قابل توجهی در زنجیرهی تأمین به واسطهی این اقدامات بودهام که منجر به ارتقای پایداری در بستهبندی شده است.
غفلت نکردن از فرصتهای تأمین داخلی: در حالی که تأمین جهانی ممکن است مزایای هزینهای به همراه داشته باشد، اغلب به معنای حملونقل مسافتهای طولانی و در نتیجه انتشار کربن بالاتر است. با تمرکز بر تأمینکنندگان محلی، کسبوکارها میتوانند ردپای زیستمحیطی خود را به میزان قابل توجهی کاهش دهند.
اجتناب از راهحلهای کوتاهمدت: هنگام بهینهسازی زنجیرهی تأمین برای پایداری، تفکر بلندمدت ضروری است. به جای راهحلهای مقطعی، بر اجرای راهکارهایی تمرکز کنید که منافع ماندگاری به همراه داشته باشند. رویکردهای کوتاهمدت ممکن است در آینده منجر به عواقب ناخواسته یا شیوههای غیرقابل دوام از لحاظ زیستمحیطی شوند.

بستهبندی پایدار فراتر از مسئولیت اجتماعی برای فروشگاههای زنجیره ای و تامین کنندگان
بستهبندی پایدار نه تنها با ارزشهای مصرفکنندگان همسو است، بلکه مزایای ملموسی برای کسبوکارها نیز به همراه دارد. شرکتها با پذیرش رویکردهای پایدار میتوانند شهرت برند خود را ارتقا دهند، خود را از رقبا متمایز کنند و مشتریان دغدغهمند محیط زیست را جذب نمایند. علاوه بر این، شیوههای پایدار اغلب از طریق کاهش مصرف مواد اولیه، بهینهسازی لجستیک و بهبود کارایی عملیاتی، منجر به صرفهجویی در هزینهها میشوند.
برای مدیران شرکتهایی که به دنبال تغییر به سمت بستهبندی پایدار هستند، چندین عامل مهم برای گذر موفقآمیز از این مسیر وجود دارد:
ملاحظات مربوط به قیمت و هزینه: در حالی که ممکن است تصور شود بستهبندی پایدار گرانتر است، داشتن دیدگاهی بلندمدت ضروری است. با در نظر گرفتن عواملی مانند صرفهجویی در مواد، کارایی عملیاتی و مزایای بالقوه بازاریابی، به ارزیابی کل هزینه بپردازید.
مواد و طراحی: بازنگری مواد بستهبندی فعلی، گامی اساسی است. جایگزینهای سازگار با محیط زیست مانند مواد زیستتخریبپذیر یا قابل کمپوست، مواد بازیافتی یا قابل بازیافت، یا منابع تجدیدپذیر را در نظر بگیرید. علاوه بر این، بهینهسازی طراحی بستهبندی برای کاهش مصرف مواد و ضایعات میتواند تأثیر قابل توجهی بر پایداری داشته باشد.
چالشها و راهکارها: تغییر به سمت بستهبندی پایدار ممکن است با چالشهایی مانند پیچیدگیهای زنجیرهی تأمین، ملاحظات هزینهای یا اطمینان از سازگاری با فرآیندهای تولید موجود همراه باشد. برای غلبه بر این چالشها، اتخاذ رویکردی مرحلهای ضروری است. قبل از اجرای راهحلهای بستهبندی پایدار در مقیاس بزرگ، با پروژههای آزمایشی برای آزمایش و اصلاح این راهحلها آغاز کنید. کارکنان و ذینفعان را درگیر کنید و فرهنگ پایداری را در درون سازمان تقویت نمایید.
صنعت بستهبندی در حال گذراندن تحولی چشمگیر است که محرک اصلی آن نیاز به پایداری و تقاضای مصرفکنندگان برای راهحلهای سازگار با محیط زیست میباشد. شرکتها با اولویت دادن به پایداری، نه تنها میتوانند تأثیر زیستمحیطی خود را کاهش دهند، بلکه در بازاری که به سرعت در حال تغییر است، از مزیت رقابتی نیز برخوردار شوند.
اکنون زمان روی آوردن به بستهبندی پایدار است و آن دسته از شرکتهایی که این رویکرد را در پیش بگیرند، میتوانند در عین حال که از مزایای برخورداری از یک پایهی قوی از مصرفکنندگان آگاه و مسئول بهرهمند میشوند، آیندهای سبزتر را رقم بزنند.
Bradley Saveth,Jun 23, 2023
همانند فناوری، هر یک از شش نیروی محرکی که پیشتر شرح داده شد(مقاله پیشین)، به تنهایی قدرتی بهسزا دارند. لیکن، در همپیوستگی، آنها میتوانند به چیزی فراتر از مجموع خویش، پدیدهای غیرخطی بدل شوند که پیامدهای عمیقی بر بازارها، مدلها و سازوکارهای این صنعت برجای میگذارد.
خرده فروشان بایستی بازارهای آیندهی خود را تعریف کنند. چه چیزهایی فروخته میشود، به چه کسانی فروخته میشود، و چه محصولات و خدماتی ارزش آفرینی میکنند. با وجود پایگاه مصرفکنندهی متنوعتر و متمایزتر و نوآوریهای فناورانهای که این امر را محقق میسازد، آیندهی مواد غذایی را به گونهای متصور میشویم که از انبوه به خرد (میکرو) گذر کند. افزون بر این، «مسئولیتپذیری» را لازمهی برقراری اعتماد، شکلگیری حس ارزشهای مشترک، و مشارکتهای مثبت اجتماعی میدانیم که بازار آن را مطالبه خواهد کرد.

فروش به «مصرفکنندهی متوسط(میانگین)» تا حدودی یک فریبِ کارآمد بود، اما تا همین اواخر، خرده فروشان چارهی دیگری نداشتند. آنها در دورهای به دنبال میانگینِ توزیع نرمال (منحنی زنگولهای) بودند که در آن زمان، مشتریانشان همگنتر بودند و دادههای اندکی دربارهی این مشتریان که عمدتاً با وجه نقد خرید میکردند، در دسترس بود. اما در آیندهی صنعت خرده فروشی، میانگین ممکن است از سهولت و کاربرد خود فاصله بگیرد.مصرفکنندگان در اینکه چه کسانی هستند و چه چیزی از خرده فروشان میخواهند، از یکدیگر متمایز میشوند و این امر صنعت را به سمت تغییر پارادایم خود از انبوه به خرد سوق میدهد.
این سوال که خرئه فروشان به «چه کسی» باید بفروشند، تبدیل به «فردیت» میشود .همانطور که تبلیغات و بازاریابی به طور فزایندهای هدفمند شدهاند، بسیاری از فرآیندهای دیگر (مانند چیدمان کالا، توزیع، مدلهای خدمات، خروج از صندوق و غیره) همچنان بر رویکرد انبوه متمرکز هستند. توجه داشته باشید که تجار مواد غذایی به طور سنتی بیش از 30000 واحد کالایی (SKU) را مدیریت میکنند، در حالی که متوسط مشتریان مواد غذایی تنها حدود 300 محصول خریداری میکنند. برخی بر این باورند که با ماندن مشتریان در فروشگاه برای مدت طولانیتر، ارزش آفریده میشود. اما چرا باید آنها را مجبور کرد هزاران محصول را رد کنند، در حالی که تنها به تعداد محدودی از آنها نیاز دارند؟
روی آوردن به رویکرد خرد، دربارهی خلق تجربهی مناسب برای هر مشتری و شیوهی خدمترسانی در هر کانال است. انتظار میرود که مجموعهی اقلام ارائه شده، ترکیبی از تجربیات دیجیتال و فیزیکی باشد که به طور دقیقتری با نیازهای فردی (و خانوادگی) مطابقت داشته باشد. راهروهای بیپایان اقلام موجود در بخش مرکزی فروشگاه میتوانند با رویکردی با حداقل تماس فیزیکی ارائه شوند، در حالی که کالاهای تازه و متمایزتر، به قلب تجربهی درون فروشگاهی تبدیل شوند. بدین ترتیب، فروشگاه به پلتفرم یا صحنهای تبدیل میشود که برای تطبیق سریع با نیازها و تجارب در حال تغییر، قابل بازآرایی است.
“گذر از انبوه به خرد” همچنین به این معناست که نباید فقط یک فرمت موفق وجود داشته باشد. آمیختهای از فرمتهای دیجیتال و فیزیکی، تحویل ازفروشگاه وخرید درون فروشگاهی، اقلام خاص و حجم بالا میتواند حول حداکثرهای محلی برای مصرفکنندگانی که اولویتهای متفاوتی برای کیفیت، ارزش، انتخاب و راحتی قائل هستند، پیکربندی شود. شاید بعضی از فروشگاهها، اما به احتمال زیاد همهی آنها، ظاهری آیندهنگرانه نداشته باشند. با این حال، حتی کمدرآمدترین مصرفکننده نیز همچنان خواهان همهچیز است، البته متناسب با شرایط خود، و میتواند به عنوان یک فرد، خدمات بهتر و شخصیتری از سوی خرده فروش دریافت کند.

تغییر اقلیم واقعیتی است که صنعت خرده فروشی باید با آن مقابله کند. این صرفاً به تعیین اهداف و مقابله با کاهش محصول و اختلالات خلاصه نمیشود. با بارزتر شدن اثرات تغییر اقلیم و تبدیل «پایداری» به عاملی محوریتر در تصمیمگیریهای خرید، این امر همچنین به معنای ایجاد پیشرفت اصیل و ادعاهای قابل دفاع است. مسئولیتپذیری اقلیمی به طور مداوم از یک عملکرد عمدتاً مجزا در حوزهی روابط عمومی و انطباق مقرراتی، به الزامی ناشی از مطالبات ذینفعان، سهامداران و کارکنان تبدیل میشود، الزامی که باید در فرآیند تصمیمگیری کلانِ کسبوکار گنجانده شود
با این حال، میتوانیم استدلال کنیم که پیامد این امر برای بازارهای خرده فروشان قابل تعمیمتر است. مصرفکنندگان مجموعهی بزرگتری از مسائل را در نظر میگیرند و از شرکتهایی که با آنها تجارت میکنند، میخواهند که مشارکت فعالانهای در حمایت از ارزشها و هویت آنها داشته باشند. کارکنان و سرمایهگذاران شما احتمالاً احساس مشابهی دارند و ممکن است سکوت و عدم اقدام را به منزلهی نوعی بیانیه تلقی کنند؛ به این معنا که شرکتها دیگر گزینهی ماندن در حاشیهی سکوت را نخواهند داشت. صرف نظر از اینکه رویکرد ارتباطی شما چقدر آرام یا پر سر و صدا باشد، پیامد این است که شرکتها همچنین باید ارزشها و حس هدف خود را به طور کلی در تمامی کارکردها درک کنند و به آنها وفادار باشند.
اجتناب از واکنش منفی و کاهش فروش، تنها یک روی سکهی این پیامد است. اما اگر مشتریان باور کنند که شما به دنبال منافع آنها هستید و ارزشهای مشترکی دارید، این امر میتواند فرصتهای جدیدی را ایجاد کند، از جمله رقابت بر سر جنبههایی فراتر از قیمت. بحثهای زیادی در مورد «حق بیمه پایداری» وجود دارد، اما به سلامت و تندرستی شخصیسازیشده، از جمله غذا به عنوان دارو، توجه کنید. از هر چهار مصرفکننده، سه نفر به طور فعال به دنبال تغذیهی شخصیسازیشدهتر هستند که این رقم نسبت به سال گذشته ۱۳ درصد افزایش یافته است. علاوه بر این، ۵۵ درصد از مصرفکنندگان میگویند که حاضرند برای غذاهای مناسب که به سلامتی و تندرستی آنها کمک میکند، حق بیمه پرداخت کنند.
به نظر میرسد شرایط برای صنعت خرده فروشی مهیا است تا از طریق اپلیکیشنهای دیجیتالی که به کمک آنها به سمت تصمیمات خرید سالم کمک میکند، با مصرفکنندگان تعامل داشته باشند.
اما برای اینکه چنین سیستمی به درستی کار کند، بهویژه به روشی فوقالعاده شخصیسازیشده، مصرفکنندگان باید به خرده فروش خود در مورد دادههای حساس بهداشتی و پزشکی (مانند وزن، وضعیت دیابت، آلرژی، داروهای تجویزی و غیره) اعتماد کنند. به احتمال زیاد، تنها خرده فروشانی که مسئول و قابل اعتماد تلقی میشوند، از جمله در حوزههای حریم خصوصی، امنیت سایبری و استفاده اخلاقی از فناوریهایی مانند هوش مصنوعی (AI)، میتوانند به دادههایی برای ارائه این نوع خدمات ترکیبی دیجیتال دست پیدا کنند و از وفاداری و فروش بیشتر بهرهمند شوند.
خرد ه فروشان باید برای اینکه کسبوکارشان چگونه سازماندهی و پیکربندی شود تصمیم گیری کنند و همچنین مشخص کنند که چگونه قابلیتهایشان تأمین خواهد شد و مدلهای جدیدی را برای خلق ارزش توسعه دهند. با توجه به تغییر تقاضای مصرفکنندگان و فشارهای رقابتی جدیدی که از طریق دگرگونی صنعت ایجاد شده است، ما شاهد یک «بازپیکربندی بنیادین صنعت» در خرده فروشی مواد غذایی هستیم، زیرا این صنعت با واقعیتهای رقابتی جدید مواجه میشود و مرزهای سنتی بازار قابل دسترس را تحت فشار قرار میدهد. کشیدگی و جداسازی روابط تجاری جهانی و نظام جهانی مواد غذایی که از تغییرات آب و هوایی رنج میبرد، به احتمال زیاد حاکی از یک «تحول لرزهآور در زنجیرهی تأمین» است که میتواند بخش بیشتری از زنجیرهی تأمین را به منابع محلی، از جمله تولید در محل، انتقال دهد.
بسیاری از موانع رقابتی سنتی در صنعت مصرفکننده در حال فرو پاشی هستند، چرا که قابلیتهای بیشتری را میتوان به عنوان یک سرویس ارائه داد. اینکه قبلاً پرسش «ساخت در مقابل خرید» مطرح بود، به احتمال زیاد دیگر پرسش درستی نیست. رقیب جدید صنعت خرده فروشی لزوماً نیازی به مالکیت فروشگاهها یا انبارها ندارد و حتی نیازی به داشتن کارمند هم نیست. رقابت میتواند از سوی بازیگران بیرونی حوزهی دیجیتال (مانند اپلیکیشنهای خرید شخص ثالث) یا از پویاییهای در حال تغییر درون زنجیرهی ارزش کنونی حاصل شود.
در مورد زنجیرهی تأمین، توجه داشته باشید که مدل غالب خرده فروشی امروز تا حدودی بر ستونهای برندهای ملی بنا شده است، و وابستگی زیادی به شرکتهای CPG برای شکلدهی و حمایت از استراتژیهای مجموعهی محصولات، قیمتگذاری و تبلیغات دارد و اعتبار نام این برندها و تخفیفهای مداوم آنها، انتخاب را برای مصرفکنندگان هدایت میکند. اما به نظر میرسد که این رابطه ممکن است نشانههایی از فشار رقابتی را نشان دهد. چندین شرکت CPG اقدامات مقدماتی را برای ورود به مدلهای مستقیم به مصرفکننده انجام دادهاند و در حال ساخت اپلیکیشنهای وفاداری مشتری شخص ثالث هستند یا با آنها همکاری میکنند که به طور مستقیم با خرده فروشان ارتباط ندارند. خرده فروشان نیز در حال ورود به قلمروی سنتی CPG هستند و در نظرسنجی مدیران ما، تقریباً نیمی از مدیران خرده فروشی مواد غذایی بر این باورند که مشارکت با CPG های برند ملی به مرور زمان کماهمیتتر میشود. خرده فروشان از روابط و دادههای مشتریان خود برای افزودن محصولات با نشان تجاری فروشگاه استفاده میکنند. این «برندهای اختصاصی» به فروشگاهها کمک میکند تا تمایز ایجاد کنند و سودآوری خود را افزایش دهند و ۹۲ درصد از مدیران خرده فروشی مواد غذایی در نظرسنجی ما فکر میکنند که این امر به یک منبع درآمد عمده و رو به رشد تبدیل خواهد شد. این پویاییها و بسیاری موارد دیگر به احتمال زیاد نحوهی مشارکت خرده فروشان و شرکتهای CPG برای برآوردن نیازهای جدید مصرفکنندگان را بازتعریف میکند و در نهایت، اینکه خرده فروشان در چه نقطهای از کل زنجیرهی ارزش خود باید به سود برسند.بازپیکربندی همچنین میتواند فرصتهای جدیدی ایجاد کند. طی قرن گذشته، خرده فروشان برای سهمی از سبد خرید مشتریان با یکدیگر رقابت میکردند. اما پایین آمدن موانع رقابتی و قابلیتهایی که به عنوان یک سرویس ارائه میشوند، از دو جهت عمل میکنند. آنها میتوانند به خرده فروشان کمک کنند تا بازارهای قابل دسترسی خود را برای دستیابی به «سهم بزرگتری از زندگی» گسترش دهند. خرده فروشان میتوانند با افزودن خدمات جدید، به نوعی «مرکز راهحلهای زندگی» تبدیل شوند و با نوید صرفهجویی در وقت و هزینه خریداران، همراه با طعم، سلامتی و تجربهی بهتر خرید، با حاشیهی سود بالاتر از مدل سنتی، به آنها خدمترسانی کنند. دیگر لزومی ندارد که مالکیت داشته باشند، بنابراین میتوانند فرآیند افزودن این قابلیتهای گستردهتر را تسریع بخشند.خرده فروشان همچنین میتوانند ارزشهایی را به کسبوکارهای دیگر ارائه دهند. به ظهور «رسانههای خردهفروشی» توجه کنید، جایی که فناوری خرده فروشی با دسترسی به مخاطبان بسیار هدفمند، درآمد هدفمند از بازاریابی را جذب میکند. برخی چشماندازهای غذا به عنوان دارو، شامل دریافت بیمهنامه یا یارانهی کارفرما برای وعدههای غذایی متناسب با نیازهای پزشکی است که اکوسیستم جدیدی از شرکای تجاری را معرفی میکند که قابلیتهای بخش خرده فروشی میتواند به آنها خدمات ارائه دهد. درآمد و سود آتی بخش این صنعت ممکن است از منابع جدیدی حاصل شود.
مصرفکنندگان عاشق این هستند که در تمام فصول سال و بدون توجه به فصل یا عرض جغرافیایی محل زندگی خود، به انواع تازهترین محصولات با کیفیت بالا، از جمله محصولات عجیب و غریب، دسترسی داشته باشند. آنها همچنین تمایل دارند برای مواد غذایی بستهبندیشده و لوازم خانگی ساختهشده از کالاهایی که از اقتصادیترین کشورهای جهان تهیه و تولید میشوند، قیمت پایینتری پرداخت کنند. اما سیستمی که از این رویکرد جهانی پشتیبانی میکند، پیچیدهتر میشود تنشهای سیاسی و تعرفهها، اغلب باعث میشوند تأمین جهانی پرمخاطرهتر و گرانتر شود. همهگیری، نقاط ضعف حملونقل و کشتیرانی در سراسر جهان را آشکار کرد. شرایط رشد و مسافت طیشدهی مواد غذایی تحت نظارت فزایندهای قرار میگیرد. در واقع، غذا میتواند قبل از مصرف هزاران مایل سفر کند، به همراه همهی کربنی که با خود حمل میکند. چنین مسافتهایی برای مشتریانی که علاقهمند به خرید محلی، آگاهی از منشأ غذای خود و چگونگی رسیدن آن به دستشان هستند، خوشایند نیست. «فرا-شخصیسازی» همچنین به معنای تطبیق موجودی با ترجیحات خاص هر جامعه است. به احتمال زیاد، همیشه یک زنجیرهی تأمین جهانی غذا وجود خواهد داشت، اما در نحوهی عملکرد تأمین مواد غذایی خرده فروشی، یک تغییر لرزهآور رخ خواهد داد. خوشبختانه، فناوریها و رویکردهای جدیدی برای تأمین بیشتر محصولات به صورت محلی وجود دارد. برای نمونه، ظهور کشاورزی در محیط کنترلشده (CEA) را در نظر بگیرید که میتواند از هوش مصنوعی برای تنظیم عوامل محیطی مانند دما، طیف نور، آب (H2O) و دیاکسید کربن (CO2) برای هدایت و مقیاسگذاری نوآوریهای جدید محصولاتی که در محیطهای کشتِ مزرعه امکانپذیر نیست، استفاده کند. تولید منطقهای بیشتر میتواند خرده فروشان را قادر سازد تا به زنجیرههای تأمین سریعتر با غذای تازهتر که بر اساس تقاضا تولید میشود، دسترسی داشته باشند و بدین ترتیب، مسافت طیشدهی مواد غذایی، ضایعات و منابع را محدود کنند. هفتاد درصد از مدیران خرده فروشی مواد غذایی در نظرسنجی ما میگویند که به احتمال زیاد، تأمین مواد غذایی را از سطح جهانی به محلی تغییر خواهند داد. گوشتهای گیاهی و کشتشده و سایر منابع جدید کالری و مواد مغذی ممکن است چشمانداز را بیشتر تغییر دهند. پیشرفتهای صورتگرفته در وسایل نقلیهی خودران نیز ممکن است نقشی ایفا کند، بهویژه از آنجایی که بیش از نیمی از مدیران این صنعت،انتظار تحویلهای مکررتر به فروشگاهها را در سالهای آینده دارند.
یک سیستم غذایی کاملاً شخصیسازیشده باید سیستمی کاملاً یکپارچه باشد که خطوط سنتی بین تولیدکننده و خرده فروش را محو میکند. برای مثال، یک مزرعهی عمودی که در کنار یک فروشگاه مواد غذایی قرار گرفته باشد، میتواند محلیترین منبع غذا تا به امروز باشد و قابلیتهای ارائهی «برند اختصاصی» را گسترش دهد. برای ایجاد شفافیت و ردیابی بیشتر در تمام بخشهای زنجیرهی تأمین، چه جهانی و چه محلی، یکپارچگی بیشتری نیز مورد نیاز است. شرکتهایی که در چشمانداز صنعت ۲۰۲۳ ما برای رشد سودآور آماده شدهاند، دو برابر بیشتر احتمال دارد که برای افزایش سطح شفافیت ارائهشده به مصرفکنندگان و سایر ذینفعان سرمایهگذاری کنند.
در واقع خرده فروشان باید نحوهی اجرا، بهکارگیری نیروی کار و اولویتبندی تصمیمات عملیاتی را برای خلق ارزش انتخاب کنند. فناوری به مراتب قدرتمندتر میتواند مزایای قابل توجه و فرصتهای جدیدی ایجاد کند، به اندازهای که نویدبخشِ «عصر الگوریتمها و اتوماسیون» باشد، حتی برای صنعت خرده فروشی که گاهی اوقات نسبت به فناوری بیمیل است. این فناوریها همچنین میتوانند تقاضا و اقتصاد نیروی کار را تغییر دهند. تغییرات اجتماعی و فرهنگی، خواستههای نیروی کار از کارفرمایان را تغییر میدهد. به احتمال زیاد «افراطهای جدیدی در نیروی کار» پدیدار خواهد شد.

درک زندگی مصرفکنندگان و بهترین راههای حمایت از نیازهای آنها، کلیدی برای افزایش سودآوری است. گذر از انبوه به خرد، به دادههای زیادی نیاز دارد، به احتمال زیاد حتی بیشتر از آنچه فروشگاهها در حال حاضر تولید میکنند. تقریباً هشتاد درصد از مدیران خرده فروشی مواد غذایی بر این باورند که برای شناخت بهتر مشتریان خود، باید دادههای بیشتری از طرف ثالث وارد شود. استفاده از تمام این دادهها نیازمند تجزیه و تحلیل پیشرفته و هوش مصنوعی است تا پیچیدگی آن را کاهش دهد. حتی در آن صورت، به احتمال زیاد تصمیمات زیادی وجود خواهد داشت که باید به سرعت گرفته شود و انجام آنها توسط انسان ممکن نخواهد بود. خردهن باید بخشهایی از دفاتر اداری و فروش خود را با رویکردی بدون دخالت مستقیم انسان اداره کنند. این بدان معناست که خرده فروشان باید بر الگوریتمها و اتوماسیون تکیه کنند.
آیندهی خرده فروشی به احتمال زیاد از دادهها، الگوریتمها و اتوماسیون برای هدایت کسبوکارهای جدید با کارایی بالا، دقت، چابکی و توانایی درک و پاسخ به نشانههای جزئی تغییر تقاضای مصرفکننده استفاده خواهد کرد.
این امر بر تجربهی خرید و مدلهای خاص فروشگاهها تأثیرگذار خواهد بود و میتوان آن را به نوسان یک آونگ تشبیه کرد. سالهاست که خرده فروشان از مشتریان میخواهند بیشتر کارهای مربوط به خرید را خودشان انجام دهند، از قفسهها خرید کنند، اجناس خود را اسکن کنند، کیسههای خریدشان را پر کنند و غیره. اما با ظهور الگوریتمها و اتوماسیون، این پتانسیل وجود دارد که فناوری به گونهای نامحسوس و یکپارچه عمل کند و بر اساس نیازها و ترجیحات فردی مصرفکنندگان، کارهای بیشتری را برای آنها انجام دهد. این رویکرد میتواند تجربهی خرید آنلاین یا تجربهی خرید با استفاده از ابزارهای دیجیتال، از جمله مواردی که توسط هوش مصنوعی نسل جدید تسهیل میشود، را با بهترین تجربههای خرید سنتی که بر لمس کردن کالاها تأکید داشت، ترکیب کند. مدیران خرده فروشی مواد غذایی در نظرسنجی ما انتظار دارند که برخی از این تغییرات در 5 تا 10 سال آینده رخ دهد.
الگوریتمها و اتوماسیون در پشت صحنه نیز نقش ایفا میکنند. انبارهای تاریک با عملیات برداشت و بستهبندی تحت کنترل رباتیک، و همچنین وظایف سادهتری مانند ارزیابی موجودی و تازگی کالاها. اکثر مدیران خرده فروشی مواد غذایی در نظرسنجی ما بر این باورند که فناوری در 5 تا 10 سال آینده، امکان داشتن موجودی لحظهای با دقت بالا را فراهم خواهد کرد (77٪). همچنین نمونههایی از خردهفروشان وجود دارد که از هوش مصنوعی برای مدیریت مذاکرات با تامینکنندگان خود استفاده میکنند.
خرده فروش آینده باید نیروی کاری داشته باشد که در آن همه، «سازنده» باشند. یعنی توانایی ایجاد راهحلهایی را داشته باشند که از نیازهای به سرعت در حال تغییرِ مصرفکننده پشتیبانی کند و در عین حال، تحویل کالا با هزینه کم و سود بالا را حفظ نماید. اما افرادی با چنین مجموعهمهارتهایی لزوماً به دنبال کار درفروشگاههای زنجیره ای خرده فروشی نیستند و اغلب شرکتهای فناوری بزرگ و مطرح را ترجیح میدهند. در عین حال، این صنعت وظایف کممهارت زیادی دارد که دستکم تا حدی میتوانند خودکار شوند یا با فناوری پشتیبانی شوند. خرده فروشی محلی به طور سنتی، کارفرمای قابل توجهی در جامعه بوده است، بنابراین استراتژیهای فناوری و استخدام باید تأثیرات بر حسن شهرت خرده فروش در بازار را در نظر بگیرند. در همین حال، کارکنان از هر نوعی به دنبال نقشهایی با انعطافپذیری و رضایت شغلی بیشتر هستند. این امر به معنای صنعتی است که به احتمال زیاد با «افراطهای نیروی کار» روبرو خواهد شد.
از برخی جهات، این چالش «آینده» هماکنون وجود دارد. مدیران خرده فروشی مواد غذایی در نظرسنجی ما میگویند که در حال حاضر مهمترین چالشهای نیروی کار آنها شامل در دسترس بودن نیروی کار بااستعداد (41٪)، حفظ نیروی کار بااستعداد (40٪) و جذب مهارتهای نوظهور و مورد تقاضا (36٪) است. تعداد مدیران این صنعت که میگویند تأمین و مدیریت نیروی کار جایگزین (مانند دورکاری، پروژهای) چالش مهمی است، تقریباً نسبت به سال ۲۰۲۱ چهار برابر شده است. این چالش همچنین در تغییر نحوهی ارزشگذاری خرده فروشان بر مهارتهای نیروی کار غیرمدیریتی آنها مشهود است. آنها میگویند مهارتهایی که به احتمال زیاد در طول سه سال آینده ارزش بیشتری پیدا میکنند، مهارتهای دیجیتال (۸۷٪)، انطباقپذیری (۸۵٪)، رهبری (۸۱٪) و تفکر انتقادی/حل مسئائل پیچیده (۷۹٪) هستند. در عین حال، مهارتهایی که به احتمال کمتری ارزش آنها افزایش مییابد، مهارتهای فیزیکی و دستی هستند. با تلاشخرده فروشان برای بازآفرینی تجربهی مشتری، آنها باید تجربهی کارکنان را نیز بازآفرینی کنند تا بر برخی از این موانع غلبه کنند. نیروی کار میخواهد فناوری از شغل آنها، که به احتمال زیاد شامل نقشهای متعددی است، پشتیبانی کند. برای مثال، از کارکنان درونفروشگاهی ممکن است خواسته شود تا از طریق تکمیل خدمات «چندکاناله» به خریداران آنلاین و حضوری کمک کنند. انعطافپذیری مورد نظر نیروی کار میتواند با سیستمهای زمانبندی شبیه کار پروژهای و مشوقهای بیشتر تأمین شود. همین سیستمها ممکن است به خرده فروشان کمک کند تا به جای صرفاً ساعت کاری، برای وظایف و بهرهوری پرداخت کنند. در حقیقت خرده فروشان باید برای کارکنانی که شغل خود را از دست دادهاند، نقشی فعال در بازآموزی و ارتقای مهارتها داشته باشند، چه برای اشتغال در فروشگاههایشان و چه برای کار در جای دیگری از جامعه.
آگاهی از نیروهایی که بر صنعتخرده فروشی تأثیر میگذارند و پیامدهای آنها برای بازارها، مدلها و سازوکارهای این بخش، نقطهی شروع است، اما آیندهی خرده فروشی مواد غذایی به احتمال زیاد به گفتگویی مستمر نیاز خواهد داشت. و این آینده میتواند برای شرکتهای مختلف، متفاوت رقم بخورد.
برخی از شرکتها برای ایجاد این تغییرات، شاید ابتدا نیاز داشته باشند تا با فرهنگ، مالکیت یا ساختار سازمانی خود دست و پنجه نرم کنند. برخی دیگر شاید نیاز داشته باشند تا با واقعیتِ ردپای فیزیکی فعلی خود مواجه شوند. چگونگی انجام سرمایهگذاریهای مورد نیاز با وجود حاشیهی سود کم، در عین حال پرداختن به اولویتهای کوتاهمدت، برای بسیاری بهعنوان یک مانع در نظر گرفته میشود.
نمیتوانیم آینده را پیشبینی کنیم و رسیدن به آن آسان نخواهد بود. اما همه ما در ساختن آن نقش داریم. به احتمال زیاد ترکیبات مختلفی از عناصر مورد بحث در اینجا وجود دارد که به موفقیت میرسند، اما مهم است که بهترین موارد متناسب با خود و مشتریانتان را انتخاب کنید. همچنین، روی آیندهای که دوست دارید ببینید سرمایهگذاری کنید. این آینده میتواند بهتر و سودآورتر از آنچه امروز داریم باشد. درست مانند مصرفکنندگان، شما هم حق انتخاب دارید.
پایان
فروشگاه زنجیرهای هایپرمی، با هدف ارائه خدماتی شایسته به مشتریان وفادار خود، مفتخر است از برگزاری جشنواره “چهل دانه” خبر دهد. این رویداد استثنایی از تاریخ 15 آبان لغایت 15 دی ماه، فرصتی طلایی را برای شما فراهم میآورد تا با خرید از گسترهای وسیع از محصولات برندهای معتبر، از تخفیفات ویژه و جوایز ارزندهای بهرهمند گردید.
برندهای معتبر، محصولاتی متنوع
در این جشنواره، طیف گستردهای از برندهای معتبر و شناخته شده از جمله :
اوه -گلرنگ- سافتلن- مریدنت-گلدنت-پاستیل دکتر بن- آدامسهای بایودنت واکشن -لواشک مادلین-انرژی زا (تیرکس)- بهداشتی سافتکس-پوشک مرسی ) پلیمری (برند هوم پلاس- گلرنگ-HI)- حبوبات (برند آذوقه).مالشعیر (افس) سلولزی (دستمال کاغذی سافتلن- نوار
پلیمری یکبار مصرف کوالا
منجمدی تانیس
اسکلاره-نایس
بیول- هندولوژی-ژک ساف-بی بی لند-دارکوب-ویتیو-ریجوی-آلوایت-لاترات
منجمدی نوبر سبز
روغن اسکارلت و سلانترو
مولتی کافه
روغن توسکا
ناژوان
انرژی زا نایت ولف-کافی محمود
روغن کامجد
غزال پلاستیک
الیت-کوپا-آماده لذیذ
روغن سمن
پریل-پرسیل-تاژ-صاف
202
پرسیکا
الیو
شیر رضا
ونز
گلستان-هاتی کارا
می ماس
پرمیس
لادن-بهار-پچ پچ
خوشبخت -مکنزی-لایف استار
مانی-کاریز-رستنی
پپسی-هی جئ-استرانگ بر
نبات و زعفران و دمنوش نوین زعفران
شکلات و تنقلات فرمند
ایزی پیک
کافی و سرلاک و بیسکوییت نستله
گلشن
کینوفیت
عروس
هپی نس
گلنوش
کاردینال
مش مش
بارک
با محصولاتی باکیفیت و متنوع حضور خواهند داشت.
با هر 500 هزار تومان خرید از فروشگاههای هایپر می در طول مدت جشنواره، شما یک امتیاز ویژه کسب خواهید نمود. جمعآوری این امتیازات، شانس شما را برای برنده شدن به طور چشمگیری افزایش خواهد داد.
هایپرمی
اینجا بهجای همهجا
در ماههای ژوئن و جولای ۲۰۲۳، شرکت دیلویت از ۱۰۰ مدیر ارشد خرده فروشان زنجیرهای برتر ایالات متحده با بیش از ده هزارکارمند، در مورد آیندهی خرده فروشی نظرسنجی کرد.
صنعت خرده فروشی ، عرصهای به شدت رقابتی و به طور فزایندهای پیچیده است. فروشگاههای کوچک و ساده که برای رفع نیازهای یک جامعه محلی ساخته شده بودند، اکنون به زنجیرههای بینالمللی عظیم با بیش از ۳۰۰۰ فروشگاه تبدیل شدهاند که ۵۰ تا ۱۰۰ هزار محصول از سراسر جهان را عرضه میکنند و به میلیونها خانوار از طریق چندین کانال (فیزیکی و دیجیتال ) و همگی با حاشیه سود ناچیز، خدمات ارائه میدهند.
شکلگیری صنعت خردهفروشی به این شیوه دلایل خاص خود را دارد. این صنعت توانست از طریق موارد زیر به صرفهجویی در مقیاس دست پیدا کند:
صرفه جویی ناشی از مقیاس با تکیه بر یک پایگاه مصرفکننده نسبتاً همگون: با گسترش طبقه متوسط و مهاجرت به مناطق جغرافیایی در حال توسعه، پایگاه مصرفکنندگان نسبتاً یکسانی شکل گرفت. این موضوع، امکان صرفهجویی ناشی از مقیاس را برای صنعت خرده فروشی فراهم کرد.
پاسخگویی به تقاضای مصرفکنندگان برای کیفیت، ارزش و حق انتخاب: فروشگاههای بزرگ با برندهای معتبر که تمامی اقلام را زیر یک سقف ارائه میدادند، به خوبی توانستند نیاز مصرفکنندگان به کیفیت، ارزش و حق انتخاب را برآورده سازند. در چنین فضایی، رویکرد «یک سایز برای همه» کارآمد بود، چرا که فروشگاه همه چیز را در اختیار داشت.
سلطه توزیعکنندگان و تامینکنندگان: در دورهای که صنعت خواربار عمدتاً تحت کنترل عرضه بود، خردهفروشانی که توانایی توزیع و انبارداری گستردهتری داشتند، بر بازار حاکم بودند.
اما با افزایش چشمگیر تنوع مصرفکنندگان در ابعاد مختلف، دستیابی به رشد پایدار دشوارتر شده است. چرا که نیازها و ترجیحات مصرفکنندگان به طور فزایندهای خاص و متمایز شدهاند. فناوری و ظهور رقبای جدیدحق انتخاب بیشتری را برای مصرفکنندگان به ارمغان آورده است. صنعت خرده فروشی در تلاش برای پاسخ به این نیازها و دستیابی به رشد سودآور، خلاقیت به خرج داده و گاهی اوقات ابتکارات جالبی ارائه کرده است. با این حال، به نظر میرسد آینده خرده فروشی مواد غذایی، نیازمند تغییراتی اساسیتر باشد.

به عنوان مثال، یک فناوری به مراتب قدرتمند، از نیروهای اصلی تغییر شکل دهنده صنعت است. فروشگاههای کم نور (بدون نور طبیعی) با سیستمهای رباتیک برداشت و بستهبندی اجناس، خرید با راهنمایی اپلیکیشن و واقعیت مجازی و افزوده (VR/AR)، محتوای شخصیسازی شده با هوش مصنوعی تولیدکننده (Gen AI)، مزارع عمودی درون فروشگاهی، گوشت آزمایشگاهی، کامیونهای خودران، ردیابی و شناسایی پیشرفته، تحویل کالا در آخرین مرحله (مبدأ به مقصد) و صندوق بدون توقف، تنها تعداد محدودی از ابتکاراتی هستند که برای متحول کردن این صنعت و تجربه خرید با هم رقابت میکنند.
اما نباید آیندهنگری را با آینده اشتباه بگیریم. شيفته شدن به فناوری و تمرکز بر آن، امری آسان است. با این حال، علاوه بر چالشهای کوتاهمدت، مانند تورم، کمبود کارکنان و اختلالات زنجیره تأمین، ممکن است نیروهای وجودی دیگری وجود داشته باشند که درک آنها امروز دشوارتر است، اما به احتمال زیاد به همان اندازه ملموس خواهند شد. دامنه و مقیاس این نیروها رقابتی، جمعیتی، فرهنگی، سیاسی و حتی سیارهای است. بنابراین، با در نظر گرفتن این نیروهای عظیم، چه ترکیبی از تجربه خرید، کانالهای فروش، فرمتهای فروشگاه، برندها و مدلهای اعجاب انگیزخدمات فناوری، میتواند بهترین عملکرد را برای مشتریان شما داشته باشد و همچنان سودآور باشد؟ پاسخ به این سؤال آسان نیست و ترکیب مناسب به احتمال زیاد برای هر خرده فروشی متفاوت خواهد بود. امیدواریم با درک عمیقتر این مسائل، خرده فروشان بتوانند گزینههای پیش روی خود را بهتر درک کنند.
آنچه می دانیم، این است که در هر کسب و کار موفق، مشتری، به عنوان یک فرد، باید در قلب آن قرار گیرد.
با تغییر رویکرد صنعت از مدل عرضه محور به تقاضا محور، درک عمیق خواسته ها، نیازها و رفتارهای مصرف کننده، باید همچون ستاره ای راهنما عمل کند. ساختن آینده، مستلزم تصویری کامل از دنیای نوظهوری است که در حال شکل گیری است. بدین معنا که درک مجموعهای کامل از نیروهای محرک و پیامدهای آنها بر بازارها، مدلها و سازوکارهای صنعت، ضروری است. این پیامدها می توانند عمیق باشند، چرا که شش نیرویی که شناسایی کرده ایم، در صورت عمل همزمان، می توانند منجر به تغییراتی غیرخطی شوند. تلاقی این نیروها (و مشتقات دوم و سوم آنها) به احتمال زیاد جایی است که فرصت ها در آن نهفته است. شاید اساساً این امر مستلزم انتخاب هایی باشد، از جمله انتخاب هایی که ممکن است این صنعت را بازتعریف کند. هیچ آینده واحدی برای همه وجود نخواهد داشت. اما امیدواریم این گفتگوی مستمر، خرده فروشان را برای مدیریت تغییر و دستیابی به پیروزی مجهز سازد.
شش نیروی محرک تغییر
در طی 18 ماه گذشته، با بیش از 800 متخصص، کارشناس صنعت، مشتری و افراد مطلع در حوزه مصرف کننده برای کاوش در مورد آینده مصرف کننده همکاری داشته ایم. همچنین به منظور دستیابی به درکی جامع تر، با اقتصاددانان، جامعه شناسان، سیاست گذاران و سایر افراد با دیدگاه های منحصر به فرد و چشم انداز بلند مدت نیز مشورت کرده ایم. این تلاش ها منجر به شناسایی شش نیروی محرک شد که معتقدیم برای درک تحولات یک دهه آینده و زیربنای چشم انداز ما نسبت به آینده صنعت مصرف کننده، حائز اهمیت هستند.
این نیروها، ماهیت کسبوکار مواد غذایی را نیز دستخوش تحول قرار میدهند. به نکات زیر توجه کنید:
1.تغییر در الگوی مصرف کننده: همانطور که گفته میشود، سرنوشت در گرو عوامل جمعیتی است. الگوی خانوادهها همانند قبل، با محوریت مرکزی پدر، مادر و 2 تا 3 فرزند در حومه شهر، تردد به محل کار و خرید مواد غذایی در آخر هفته، معرف اکثر خانوارهای آمریکایی یا غربی نیست. ما به طور فزایندهای از نظر سن، اندازه خانواده، ترکیب خانوار، میراث قومی، و هویت جنسی، متنوعتر میشویم. دنیایی که به سمت آن حرکت میکنیم به احتمال زیاد از نظر نژادی و قومی متنوعتر و به دلیل کاهش نرخ زاد و ولد، مهاجرت، و افزایش طول عمر، سالخوردهتر خواهد شد. نابرابری درآمدی در حال افزایش است، همانطور که چاقی مفرط نیز رو به افزایش است. دیگرنمیتوان تنها یک فرمت خاص، ارزش پیشنهادی یکسان و کانالی واحد برای خدمت به مصرفکننده را در نظر گرفت. درک و هدف قرار دادن تغییرات در برنامهریزی وعدههای غذایی، مکانها، خرید و مأموریتهای مصرفکنندگان، به احتمال زیاد برای رشد صنعت مواد غذایی اهمیت خواهد داشت.
2.تکامل جامعه و فرهنگ:
مردم، نه تنها به عنوان یک فرد بلکه به صورت جمعی، در حال تجربه دگرگونی عظیم فرهنگی و اجتماعی هستند. دگرگونیای که میتواند نه تنها خرید مواد غذایی بلکه نیروی کار خردهفروشی را نیز تحتتأثیر قرار دهد. آن دستاوردهای اجتماعی که بسیاری از مردم بر اساس آنها رفتارهای خرید خود را شکل میدهند (مانند تحصیلات، ازدواج، فرزندآوری یا مالکیت خانه) دیگر یک روند قابل پیشبینی به شمار نمیروند. در عوض، شاهد ظهور مجموعهای پیچیدهتر از رفتارها، نیازها و مسیرهای متفاوت زندگی هستیم. مردم، به ویژه جوانان، به دنبال معنا و همسو شدن با کسبوکارهایی هستند که باورها و ارزشهای آنها را به اشتراک میگذارند. اما آنها با تردید و اعتمادی رو به کاهش نسبت به نهادها به این موضوعات نزدیک میشوند.
نحوهی اشتغال مردم نیز در حال تغییر و کارهای پروژهمحور در حال افزایش است و همچنین نقشهای سنتی کاری در حال تکامل هستند، این امر موجب میشود تا زنان بیشتری وارد نیروی کار شوند، در عین حال، شاهد خروج گروههای بزرگی از مردان از این عرصه هستیم. طبیعتاً، نحوهی سازماندهی فروش توسط خرده فروشان بر اساس مناسبتها و اینکه آنها برای خدمترسانی در این مناسبتها به چه افراد و مهارتهایی نیاز دارند، در حال تغییر است.
3.فناوریهای تصاعدی (xTech):
در حقیقت امروزه هر شرکتی در حال تبدیل شدن به یک شرکت فناوری است. تکرار این جمله، اهمیت یا صحت آن را کم نمیکند. در صنعت خرده فروشی، پردازش پیشرفتهی زبان طبیعی (NLP) و هوش مصنوعی مولد (Gen AI) به احتمال زیاد نحوهی توسعهی محتوای بازاریابی و جستجوی خریداران برای معاملات را تغییر خواهد داد. تحلیلهای پیشگویانه در صنعت خرده فروشی کاربرد دارند، از مدیریت زنجیره تأمین گرفته تا تعیین استراتژیهای موثر بازاریابی وقیمت گذاری. فناوریهای دیگر، مانند تشخیص چهره همراه با شبکههای پرسرعت، دنیای دیجیتال را به فروشگاه فیزیکی وارد کرده و امکاناتی مانند خروج بدون نیاز به صندوق را فراهم میسازند. کامیونهای خودران یا حتی پهپادها، نویدبخش بستن شکاف در مسیر نهایی (مشتری نهایی) هستند و کشاورزی عمودی درون فروشگاه ممکن است برخی از فروشندگان مواد غذایی را به تولیدکنندگان مواد غذایی به محلیترین شکل ممکن تبدیل کند.

4.دگرگونی بنیادین صنعت:
این روزها صنایع در حال همگرایی هستند و مصرفکنندگان طیف وسیعتری از شرکتها و محصولات را در اختیار دارند که برای سهم محدودی از بودجهی آنها رقابت میکنند. از یک نظر، صنعتخرده فروشی در وضعیتی ایدهآل قرار دارد، چرا که صرف نظر از اینکه خدمات دیجیتال یا سایر خدمات چقدر هیجانانگیز شوند، مردم همچنان به غذا خوردن نیاز دارند. با این حال، حتی در صنعت مواد غذایی، به دلیل کاهش موانع ورود، رقبای جدیدی در حال ظهور هستند. اولویت یافتن راحتی در کنار گزینههای تحویل کالا، به این معناست که موقعیت جغرافیایی اهمیت کمتری پیدا میکند، و این امر برتری سنتیِ مکان فروشگاه را تضعیف میکند. پلتفرمهایی که میتوانند با بهرهگیری از اقتصاد گیگ، منابع جدیدی از نیروی کار را تأمین کنند، به رقبای دیجیتال (مانند خدمات سفارش و تحویل آنلاین مواد غذایی از فروشگاههای دیگر) این امکان را میدهند تا قفسههای فروشگاه شما را خالی ، کسبوکار خود را راهاندازی و همزمان دادههای مشتری را به دست آورند. در حالی که بسیاری ازخرده فروشان با عرضه محصولات با برند اختصاصی، فرصتهایی پیدا میکنند و مرزهای صنعت را مخدوش میسازند، برندهای بزرگ کالاهای مصرفی بستهبندیشده (CPG) نیز میخواهند بر مصرفکننده تسلط داشته باشند و اقدام به فروش مستقیم میکنند. دوگانگی مالی نیز مشتریان را به سمتهای مختلف سوق میدهد. برای مثال، به نظر میرسد گروهی از مشتریان بر تجربه تمرکز دارند و خواهان این هستند که امور به سادگی و با رویکردی همهکانالهاي مشابه با کسبوکارهای دیجیتال مورد علاقهشان انجام شود. در همین حال، گروه دیگری که از نظر مالی در وضعیت نامطلوبی به سر میبرند، ممکن است برای به حداقل رساندن قیمت پرداختی به فروشگاههای تخفیفی و سایر فرمتها روی بیاورند.
5.سیارهای که به پایان خود نزدیک است!
حتی محیط زیست در حال تغییر است و اثرات آن هم اکنون نیز بر ما آشکار شده است. جولای ۲۰۲۳ گرمترین ماهی بود که در طول تاریخ ثبت شده است. گرمایش زمین و بالا آمدن سطح آب دریا ممکن است بر محل کشت مواد غذایی تأثیر بگذارد و زمینهای قابل کشت را کاهش دهد. افزایش وقوع بلایای طبیعی ناشی از رویدادهای آب و هوایی میتواند حملونقل را مختل کرده و کل محصولات را از بین ببرد؛ همینطور ویروسها، قارچها و آلودگیهایی که در محیطهای گرمتر مکانهای جدیدی برای خود پیدا میکنند، میتوانند تاثیرات مخربی داشته باشند. به طور کلی، صنعت خرده فروشی و مواد غذایی ممکن است مجبور شوند که سهم خود را در جنگلزدایی، مصرف انرژی و زبالههای مصرفکننده مورد بازنگری قرار دهند و به دنبال رویکردهای پایدارتری برای کسبوکار باشند.
6.دگرگونیهای اقتصادی، سیاسی و قدرت:
جهان از برخی جهات، در حال تکه تکه شدن است. تعرفهها، محدودیتهای حملونقل و جنگ، زنجیرههای تأمین بینالمللی مواد غذایی را مختل کردهاند. جرایم سایبری بینالمللی، خرده فروشانی را که عملیات آنها به طور فزایندهای به دادههای مصرفکننده وابسته است، تهدید میکند. تصمیمات بانکهای مرکزی در سراسر جهان، ممکن است پایان دورهای با نرخ بهره پایین و سرمایه ارزان را نشان دهد. در داخل کشور، برخی از کسبوکارها در تلاشند تا مسئولیت اجتماعی بیشتری را در محیط سیاسی جناحی ایالات متحده بر عهده بگیرند، جایی که هم اقدام و هم عدم اقدام ممکن است مورد انتقاد قرار گیرد. سیاستهای دولت ایالات متحده، مانند سیاستهای مرتبط با مهاجرت، با مسائل کشاورزی و کارگری تلاقی پیدا میکند.
ادامه دارد…
پس از برگزاری سه ماه جشنواره سبز هایپرمی در تابستان مراسم قرعه کشی جوایز این جشنواره عصر روز جمعه 20 مهرماه در محل فروشگاه هایپرمی شیراز بر گزار شد.
این مراسم قرعه کشی بصورت زنده از پیج اینستاگرام و صفحه آپارات هایپرمی پخش شد .
جایزه ویژه ویلای جنگلی به خانمی از مشتریان خوب فروشگاه لاله پارک تبریز رسید . 30 نفر نیز موتور برقی و 30 نفر نیز دوچرخه برنده شدند .


چشم انداز خرده فروشی در سال 2024 با پدیدهای جالب روبرو خواهد شد: “خریداران وسواسی”. این دسته از مشتریان خواهان بهترین نسخه ی ممکن از یک محصول به همراه خدمات شخصی سازی شده هستند، اما در عین حال برای حفظ اطلاعات شخصی
خود و تأمین چنین خدماتی احتیاط به خرج میدهند . گروهی دیگر از مشتریان، قیمت مناسب را عامل کلیدی میدانند، اما کیفیت را نیز قربانی نکرده و خواهان شیوه های پایدار با تحویل سریع کالا هستند.
به نظر میرسد انتظارات زیادی وجود دارد، اینطور نیست ؟
با در نظر گرفتن تغییر دائمی خواسته های مشتریان، پیشبینی ناپذیری رکود اقتصادی، تورم بالا همراه با نرخ بهره غیرقابل تحمل، درگیری های بیشتر و تغییرات آب و هوایی، عوامل متعددی وجود دارند که باید در عرصه ی خرده فروشی در نظر گرفته و با آنها سازگار شد . با وجود تمام ابهامات، به نظر میرسد 12 ماه آینده با دستیابی به تعادل میان عرضه و تقاضا پس از همه گیری و کاهش تورم در نیمه ی دوم سال، دوره ی نسبتاً خو شبینانه ای باشد. بر اساس گزارش فوربز، تورم در ایالات متحده از 3.2 درصد در سال 2023 به 2.4 درصد کاهش خواهد یافت و در اواسط سال در اروپا نیز تقریباً به 2.7 درصد خواهد رسید. با این حال، با وجود چشم انداز خوشبینانه، تحقیقات نشان میدهد که اولویت و حساسیت مصرفکنندگان همچنان به قیمت محصول پابرجاست. اگر به دنبال کسب برتری در رقابت و پیشتازی در عرصه خرده فروشی هستید، این مقاله میتواند کلید موفقیت شما باشد.

1.خرده فروشی فیزیتال -دیجیتال (Phygital Retail)
خرده فروشی فیزیتال-دیجیتال، که با عنوان خرید ترکیبی نیز شناخته میشود، یکی از مهمترین روندهای رو به رشدی است که عمدتاً به دلیل تفاوتهای چشمگیر رفتاری نسلهای مختلف در خرید کردن پدید آمده است. نسلهای میانی (Boomers) عموماً به تجارب سنتی خرید حضوری اهمیت میدهند و از جنبههای ملموس خرید لذت میبرند. در مقابل، نسل زد (Gen Z) که بومیان دیجیتال هستند، تمایل فراوانی به خرید آنلاین نشان میدهند. این اختلاف، نیازها و انتظارات منحصربهفرد هر نسل را برجسته میکند و خرده فروشان را بر آن میدارد تا میان دنیای ملموس فروشگاههای فیزیکی و آسودگی دنیای آنلاین، تعادل برقرار کنند . بر اساس نظرسنجی انجام شده توسط (Globenewswire) ، 95 درصد از مصرف کنندگان پیش از خرید یک محصول، نظرات ثیت شده راجع به آن محصول را به صورت آنلاین بررسی میکنند و 58 درصد از آنها تمایل دارند برای محصولاتی با نقد و بررسی مثبت ، قیمت بالاتری بپردازند.
در سال 2024 ، خرده فروشان موفق به طور یکپارچه، کانالهای فیزیکی و دیجیتال خود را ادغام میکنند و با بهرهگیری از سیستمهای مدیریت موجودی پیشرفته، ابزار مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) و تحلیلهای پیچیده برای هماهنگسازی عملیات در سراسر نقاط ارتباط با مشتری، تجربهای منسجم به مشتریان ارائه میدهند. به عبارت ساده، تصور کنید به صورت آنلاین در حال بررسی یک محصول هستید و سپس به یک فروشگاه فیزیکی میروید که درآنجا توصیههای شخصی سازی شده بر اساس عملکرد آنلاین شما، در انتظارتان است.
2.شخصی سازی مبتنی بر هوش مصنوعی (AI-Powered Personalization)
هوش مصنوعی (AI) همچنان یک عامل تغییر دهنده بازی در بخش خرده فروشی است . در سال 2024 ، خرده فروشان از قدرت هوش مصنوعی برای ارائه تجربههای خرید بسیار شخصی سازی شده استفاده میکنند . با وجود تصویرسازی منفی رسانهها از هوش مصنوعی و مدیریت دادههای شخصی، 65 درصد از افراد نسل زد با شور و اشتیاق در مورد پیشرفتهای هوش مصنوعی صحبت میکنند و آن را نیرویی مفید برای جامعه میدانند. احتمالاً فکر میکنید، پس هوش مصنوعی چگونه کار میکند؟ به عبارت ساده، الگوریتمهای یادگیری ماشین مقادیر عظیمی از دادههای مشتری را در پلتفرمهای مختلف مانند وبسایتهای تجارت الکترونیک، رسانههای اجتماعی و کانالهای بازاریابی تجزیه و تحلیل میکنند تا ترجیحات آنها را درک کنند، رفتار خاصی را پیشبینی نمایند و در نهایت مجموعههای منحصر به فردی از محصولات متناسب با سلیقههای فردی را توصیه کنند. برای مثال، اگر در حال جمعآوری امتیاز وفاداری در اپلیکیشن موبایل خود هستید، احتمالاً متوجه شدهاید که کافیشاپ مورد علاقهتان ممکن است محصول مکمل در خرید بعدی به شما ارائه دهد یا کد نخفیف تبلیغاتی برای استفاده در نوشیدنی بعدیتان ارسال کند. ردیابی ترجیحات مصرفکننده تا این حد ممکن است کمی ترسناک به نظر برسد، اما تنها راه برای ارائه دقیقاً همان چیزی است که مشتریان میخواهند. هوش مصنوعی هنوز به کالایی همگانی تبدیل نشده است و تنها شرکتهای بزرگ قادر به تأمین مالی چنین راهحلهای نوآورانه و پیچیدهای هستند. برای مثال، غولهای خرده فروشی مانند آمازون از هوش مصنوعی در چندین زمینه از جمله توصیههای محصول، همچنین چتباتها و تشخیص صدا استفاده میکنند. این پذیرش، تأثیر مستقیمی بر سود نهایی شرکتها دارد. بنابراین، آیا بازیِ هوش مصنوعی فقط برای شرکتهای بزرگ است؟ واقعیت این است که اجرای راهحلهای هوش مصنوعی/یادگیری ماشین بسیار پرهزینه است و ممکن است تنها برای شرکتهای ثروتمند مقرون به صرفه باشد. برخی بر این باورند که هوش مصنوعی ممکن است مشاغل کوچک را نابود کند، در حالی که بازگشت سرمایه (ROI) حاصل از به کارگیری این راهحلهای نوآورانه، نیازمند منابعی است که خردهفروشان کوچکتر از عهدهی آن برنمیآیند. مگر اینکه هوش مصنوعی در دسترس همه قرار گیرد، همانطور که با هر پیشرفت تکنولوژیکی ممکن است هر چیزی اتفاق بیفتد.(زمانی همه فکر میکردیم اینترنت فقط برای افراد خاص است)
3.ظهور تجارت مجدد کالا (The Emergence of Recommerce)
بر اساس گزارش (Insider Trends)، با ورود روزافزون خرده فروشان به عرصهی «تجارت مجدد» که با عنوان «بازار فروش مجدد» نیز شناخته میشود، انتظار میرود در سال 2024 شاهد «رونق فروش مجدد» باشیم.به عنوان طرفدار پروپا قرص خرید کالاهای قدیمی، هیجانزدهکننده است که تقاضا برای وبسایتهای بازار فروش مجدد مانند Vinted،Vestaire و Depop در حال افزایش است. از دیدگاه پایداری، دیدن اینکه خرده فروشان بزرگ به جمع طرفداران «فروش مجدد» میپیوندند، بسیار عالی است. برای مثال، Selfridges (بریتانیا) قصد دارد تا سال 2030، نیمی از فروش خود را از طریق فروش مجدد، تعمیر، اجاره یا پر کردن مجدد به دست آورد. سایر برندهای بزرگ مانند H&M و Uniqlo نیز فضای بیشتری را به ابتکارات اجاره و فروش مجدد اختصاص دادهاند.یکی از پیشگامان روند تجارت مجدد، برند Zalando است که از سال 2020 دستهبندی «لوازم دستدوم» را راهاندازی کرده است. موفقیت این اقدام نشان میدهد که دو عامل محرک اصلی در پس آن وجود داشته است: مشتریان چه به دلایل زیستمحیطی و چه برای خاصتر کردن ظاهر خود به دنبال اجناس دستدوم هستند و از طرف دیگر، تمایل مشتریان به سادهسازی و خلوت کردن فضای زندگی خود که آنها را به دور ریختن و خلاص شدن از برخی لوازم ترغیب میکند. اینکه انتظار میرود تجارت مجدد به جای صرفاً یک ابتکار مکمل برای پایداری (که دربارهی آن در روند شمارهی 8 بیشتر صحبت خواهیم کرد)، به عامل اصلی سودآوری تبدیل شود. ظهور این روند با محوریت نسلهای جوانتر پیش میرود، به طوری که 70 درصد از خریداران نسل Z، توجه به پایداری را به عنوان یک عامل کلیدی در خرید پوشاک عنوان میکنند.
4.تحویل بدون دردسر (Frictionless Delivery)
آیا روزهای «تحویل در روز بعد» به پایان رسیده است؟ به تدریج و با اطمینان، به سمت تحویل بدون اصطکاک وبی دردسرحرکت میکنیم که بر سرعت، راحتی و حداقل تلاش از سوی مشتری تأکید دارد. به عنوان مثال،آیا تا به حال پیش آمده است که صرفاً بر اساس زمان تحویل، غذای خود را از یک رستوران خاص سفارش دهید؟ من همیشه این کار را انجام میدهم. تحویل یک ساعته دیگر منسوخ شده است و حاضرم هزینه بیشتری بپردازم تا ناهار من حداکثر ظرف 20 تا 30 دقیقه (همچنان گرم) جلوی درِ خانهام تحویل داده شود. تحویل بدون اصطکاک در تجارت الکترونیک تنها از طریق ادغام فناوریهای پیشرفته و مشارکتهای راهبردی با شرکتهای لجستیکی قابل دستیابی است تا جریانی یکپارچه از ثبت سفارش تا تحویل درب منزل ایجاد شود. نمونهی کامل این موضوع، تحویل با پهپاد است که به مشتریان امکان میدهد به صورت آنلاین سفارش دهند و خریدهای خود را ظرف چند ساعت تحویل بگیرند. کل فرآیند خودکار است و نیازی به دخالت انسان ندارد و زمان تحویل را به کسری از زمان مورد نیاز روشهای سنتی کاهش میدهد. انتظار میرود در سال 2024، تحویل با پهپاد با ورود برندهایی مانند آمازون و والمارت به منظور برآوردن تقاضای مشتری و افتتاح مراکز تکمیل سفارش بیشتر، به امری فراگیر تبدیل شود. فقط کنجکاوم که آیا نوههای ما هرگز تعجب خواهند کرد که چرا نسل ما از یک وسیلهی نقلیهی چند تنی برای تحویل یک بستهی 2 کیلوگرمی استفاده میکردیم؟
5.واقعیت افزوده (Augmented Reality – AR)
ادغام واقعیت افزوده (AR) نحوهی تعامل مصرفکنندگان با محصولات را هم به صورت آنلاین و هم در فروشگاهها متحول میکند. این مورد، یکی دیگر از روندهایی است که تجربهی خرید را نه تنها برای علاقهمندان به فناوری، بلکه برای عموم مردم نیز ارتقا میدهد. بر اساس گزارش (Deloitte)71 درصد از خریداران با استفاده از اپلیکیشنهای مبتنی بر واقعیت افزوده، تمایل بیشتری به افزایش دفعات خرید خود نشان میدهند. علاوه بر این، 40 درصد از مصرفکنندگان در صورت داشتن امکان تست محصول با استفاده از واقعیت افزوده، اعلام کردهاند که حاضرند قیمت بالاتری بپردازند. اگر به دنبال اجتناب از ازدحام جمعیت و خرید آنلاین کفش هستید، میدانید که سفارش دادن سایز اشتباه (مخصوصاً در زمان حراج که ریسک از دست دادن کفش مورد نظر وجود دارد) چقدر میتواند ناامیدکننده باشد. شاید خرید بعدی من از طریق «نایک» انجام شود، زیرا این غول پوشاک ورزشی به کاربران این امکان را میدهد تا به صورت مجازی، یک جفت از کفشهای ورزشی «Nike Air Force» را شخصیسازی و امتحان کنند. این فیلتر که توسط اپلیکیشن این برند ارائه میشود، به شما امکان میدهد رنگ و بافت بخشهای مختلف کفشهای کتانی را شخصیسازی کنید و سپس نمای کلی 360 درجهی دیجیتالی از نحوهی قرارگیری این کفشها روی پای خود را به صورت مجازی مشاهده نمایید. به نظر میرسد این موضوع برای مشتریان بسیار سرگرمکننده باشد و در عین حال موجب صرفهجویی قابل توجهی در هزینههای مربوط به بازگشت کالا برای «نایک» شود. این روند بخشهای دیگری را نیز تحت تأثیر قرار داده است، از جمله برندهای لوازم آرایشی مانند BYX و Urban Decay با قابلیت امتحان مجازی آرایش از طریق واقعیت افزوده در اینستاگرام؛ یا مبلمان، که پیشگام آن شرکت خردهفروش سوئدی «ایکیا» است که به مشتریان امکان میدهد قبل از خرید، مبلمان را به صورت مجازی در خانهی خود قرار دهند.

6.تجارت مبتنی بر تولیدکنندگان محتوا (Creator Commerce)
این روند که پیشتر با عنوان «تجارت اجتماعی» شناخته میشد، به عنوان پیشتاز انکارناپذیر ظهور کرده است. با توجه به اینکه پلتفرمهای رسانههای اجتماعی، بهویژه یوتیوب، فیسبوک، اینستاگرام و تیکتاک، بر تعاملات روزمرهی ما تسهیلگری میکنند، خرید و فروش بر بستر شبکه های اجتماعی تمایل دارد با زندگی روزمرهی ما درآمیخته شود. گذار از کشف محصول تا خرید روان میشود، زیرا کاربران میتوانند بدون ترک شبکه اجتماعی مورد علاقهی خود (برای مثال خرید از طریق اینستاگرام)، محصولات را بررسی کنند، نظرات را بخوانند و خرید خود را انجام دهند. به خرده فروشان توصیه میشود که از تولیدکنندگان محتوا استقبال کنند و آنها را به عنوان اعضای جداییناپذیر جامعهی برند خود در نظر بگیرند. آنها با تأییدیههای واقعی، زمینهی تازهای برای معرفی محصولات ارائه میدهند و ارتباط بین افراد و محصولات را تقویت میکنند. این اصالت، انگیزهی قدرتمندی برای مصرفکنندگان است و اعتماد و تصمیمات خرید را تحت تأثیر قرار میدهد. شرکت «Goldman Sachs» پیشبینی میکند که بازار اقتصاد مبتنی بر تولیدکنندگان محتوا در پنج سال آینده دو برابر شده و تا سال 2027 به 480 میلیارد دلار برسد. علاوه بر این، انتظار میرود که 50 میلیون تولیدکنندهی محتوا در سطح جهانی طی پنج سال آینده با نرخ رشد مرکب سالانهی 10 تا 20 درصد افزایش یابند، بنابراین اگر طرفدار اینفلوئنسرمارکتینگ نیستید، خبر بدی برایتان دارم؛ چرا که این روند برای ماندن است. نمونهی عالی از برندی که بیشترین بهره را از دنبالکنندگان اینستاگرام و برندسازی شخصی برده است، « Kylie Cosmetics » توسط کایلی جنر است. او از طریق استفادهی راهبردی از پلتفرمهای رسانههای اجتماعی، نه تنها محصولات را به نمایش گذاشت، بلکه با مخاطبان خود نیز تعامل کرد و ارتباط مستقیمی ایجاد نمود که به فروشهای میلیونی منجر شد و طبق ادعای مجلهی «فوربس» در سال 2020، او را به جوانترین میلیاردر جهان تبدیل کرد.
7.پرداخت بدون ارتباط با مشتری و بصورت دیجیتال
با تبدیل شدن تراکنشهای دیجیتال به امری عادی، روشهای پرداخت بدون تماس و بدون اصطکاک در حال محبوب شدن هستند. در سال 2024، خرده فروشان راهحلهای نوآورانه پرداخت را اتخاذ میکنند که بر سرعت، امنیت و راحتی خریداران اولویت دارند.این راهحلها با استفاده از فناوریهایی مانند ارتباط نزدیک بین دو دستگاه الکترونیکی(NFC)، مانند Apple Pay یا Google Pay، تسهیل میشوند. آنها نیاز به تماس فیزیکی یا وارد کردن کارت را با این امکان که مشتریان به سادگی کارتهای بدون تماس، تلفنهای هوشمند یا دستگاههای پوشیدنی خود را به یک پایانه سازگار ضربه بزنند، از بین میبرند.خرده فروشان برای ارائه یک تجربه درون فروشگاهی بدون دردسربه مشتریان، از فناوری اسکن و رفتن(Scan-and-go) استقبال میکنند. این اختراعی است که مدتهاست مورد انتظار کسانی است که از خرید مواد غذایی در سوپرمارکتها متنفر هستند. خریدی که سالها با عنوان «خرید راحت» شناخته میشد، در واقع چندان راحت نبود، چرا که مجبور بودید قبل از خروج از فروشگاه، چندین بار سبد خرید خود را پر و خالی کنید.امروزه با فناوری “Just Walk Out” ، آمازون به خریداران اجازه میدهد مانند گذشته خرید کنند، در حالی که دوربینها و حسگرهای داخل فروشگاه، محصولاتی را که مصرفکنندگان از قفسه برمیدارند، ثبت میکنند و به آنها این امکان را میدهد که فروشگاه را ترک کنند در حالی که هزینه تمام اجناسی که برداشتهاند پرداخت شده است.در نهایت، پرداخت بدون دردسر در حال گسترش به سطوح جدیدی است و به کاربران این امکان را میدهد که با استفاده از روشهای تایید هویت بیومتریک مانند اسکن اثر انگشت یا تشخیص چهره، در فروشگاه خرید کنند که این امر یک لایه امنیتی اضافی به کل فرآیند میافزاید. این روند بحثبرانگیز مورد انتقاد قانونگذاران در چندین کشور قرار گرفته است، در حالی که تنها تعداد کمی از کشورها توانستهاند آن را اجرایی کنند. تاکنون، فروشگاههای زنجیرهای مواد غذایی Carrefour در امارات متحده عربی، این امکان را برای خریداران فراهم کرده است که “با لبخند” در صندوق پرداخت، هزینه خرید خود را پرداخت کنند. در اروپا، همانطور که پارلمان اتحادیه اروپا در ژوئن 2023 به ممنوعیت کامل تشخیص چهره زنده در اماکن عمومی رأی داد، ممکن است شاهد ظهور این روند نباشیم.
8.خرید پایدار و اخلاقی
خوشبختانه شاهد آن هستیم که مصرفکنندگان به طور فزایندهای نسبت به تأثیر زیستمحیطی و اخلاقی خریدهای خود آگاهتر میشوند. خردهفروشان نیز با پذیرفتن پایداری در عملیات خود، از شیوههای زنجیره تأمین تا بستهبندی محصولات، به این روندها پاسخ میدهند. دیدن تغییرات قابل توجهی که توسط قانونگذاران تحت عنوان “گذرنامهی دیجیتال محصول” (Digital Product Passport) پیشنهاد شده است، هیجانانگیز است. این گذرنامه در صنایع مد، پوشاک و لوازم الکترونیکی که ردیابی مواد و بازده انرژی را ترویج میکند، یک تغییر اساسی ایجاد خواهد کرد.در میان شرکتهای فناوری B2B، فروشندگان بیشتری نرمافزار ردیابی را ارائه میدهند که تأثیر ملموسی بر استانداردهای پایداری و همچنین راهحلهای مدیریت اطلاعات محصول (PIM) مانند Bluestone PIM دارد که خرده فروشان از طریق دادههای متمرکز میتوانند تصمیمات آگاهانهای در مورد پیشبینی، به حداقل رساندن مازاد موجودی و در نهایت کاهش تأثیر زیستمحیطی بگیرند. علاوه بر این، نرمافزار PIM ارتباط کارآمد ویژگیهای سازگار با محیط زیست محصولات را تسهیل میکند و مصرفکنندگان را قادر میسازد تا انتخابهای پایدار داشته باشند.لازم به ذکر است که شیوههای پایداری دیگر به عنوان «یک اقدام پسندیده» در نظر گرفته نمیشوند، بلکه ابتکاری با برنامهریزی استراتژیک هستند که تحت نظارت دقیق مصرفکنندگان به طور کامل اجرا میشوند. نمونهای از چگونگی سرمایهگذاری مردم در چنین ابتکاراتی، شکایت اخیر علیه برند برجستهی فستفشن H&M به دلیل گمراهکردن مصرفکنندگان دربارهی تأثیر واقعی زیستمحیطی محصولاتش است. این دعوی دستهجمعی بعداً توسط دادگاهها رد شد، اما نشاندهندهی جدیت در ادعاهای اینچنینی در این روزها است.
درک و بهکارگیری ترندهای روز، خردهفروشان را قادر میسازد تا تجربهی مشتریان را بهبود بخشند، عملیات را بهینهسازی کنند و استراتژیهای نوآورانه را معرفی نمایند. خردهفروشانی که به دقت روندها را رصد کرده و به آنها پاسخ میدهند، در موقعیت بهتری برای بهرهمندی از فرصتهای نوظهور، متمایز ساختن خود و دستیابی به موفقیت بلندمدت قرار دارند.برای جمعبندی، بیایید به سه نکته کلیدی بپردازیم که چرا برای دستیابی به رشد پایدار و رقابتپذیری، همگام بودن با ترندهای خرده فروشی حیاتی است:
قابلیت انطباق: به خردهفروشان این امکان را میدهد تا به سرعت با تغییر ترجیحات مصرفکنندگان سازگار شوند و اطمینان حاصل کنند که محصولاتشان همچنان مرتبط و جذاب باقی میمانند.
مزیت رقابتی: با پذیرفتن ترندهای کنونی خرده فروشی، کسبوکارها میتوانند خود را در یک بازار شلوغ متمایز کنند و مشتریانی را به خود جلب کنند که به دنبال تجربیات نوآورانه و بهروز هستند.
رضایت مشتری: درک و بهکارگیری ترندهای خرده فروشی، تجربهی کلی خرید را بهبود میبخشد، رضایت مصرفکنندگان را جلب میکند و وفاداری آنها را تقویت میکند.
پذیرفتن ترندها و همگام شدن با انتظارات در حال تغییر خریداران به شما در بهبود تجربهی مشتری کمک خواهد کرد.
Bluestone PIM
با حمایت هایپرمی، رالی خزر تا خلیج فارس، از ساحل زیبای دریای خزر به سوی کرانههای نیلگون خلیج فارس آغاز شد.

هشتاد راننده حرفهای با 30 دستگاه خودرو دو دیفرانسیل، دومین رالی خانوادگی خزر تا خلیج فارس را از مقابل فروشگاههای هایپرمی انزلی آغاز نمودند.
شرکتکنندگان در این رویداد خانوادگی طی یک هفته با گذر از فروشگاههای هایپرمی قزوین، اکباتان، اصفهان، شیراز و یزد به استانهای کرمان و هرمزگان عزیمت خواهند کرد.
هدف از برگزاری این رالی، ترویج گردشگری داخلی، معرفی جاذبههای فرهنگی کشور و همچنین ارتقای فرهنگ رانندگی ایمن میباشد. شرکتکنندگان ضمن طی مسیر، از جاذبههای فرهنگی و گردشگری مناطق مختلف نیز بازدید خواهند نمود.
فروشگاههای هایپرمی مستقر در مسیر، میزبان شرکتکنندگان و علاقهمندان به این رویداد خواهند بود.
مراسم افتتاحیه این رالی با حضور مدیران، جمعی از مشتریان فروشگاه هایپرمی انزلی و هنرنمایی هنرمند برجسته کشورمان، جناب آقای سالار عقیلی برگزار گردید. همچنین، با هدف غنابخشی به این رویداد، ایشان در شهرهای اصفهان، شیراز و بندرعباس نیز به اجرای برنامه میپردازند.
در دنیای رقابتی امروز، جایی که مشتریان انتخابهای بسیاری پیش رو دارند، ایجاد یک تجربه خرید منحصربهفرد و لذتبخش، کلید موفقیت هر کسبوکاری است. تجربهای که نه تنها مشتری را به وفاداری وادار میکند، بلکه او را به سفیر برند شما تبدیل کرده و موجی از تبلیغات دهانبهدهان مثبت را به راه میاندازد.
هرچند رسیدن به چنین هدفی، نیازمند برنامهریزی دقیق، توجه به جزئیات و تعهد به بهبود مستمر است. به همین دلیل، تدوین یک استراتژی جامع برای بهینهسازی تجربه مشتری، امری ضروری است.
در ادامه، به سه نکته کلیدی اشاره خواهیم کرد که به سادگی در هر کسبوکاری قابل اجرا بوده و به شما کمک میکند تا تجربهای فراموشنشدنی برای مشتریان خود خلق کنید.

1. با پیشنهاداتی متناسب با سلیقهی هر مشتری، در ذهن آنها برای همیشه ماندگار شوید.
از دیدگاه مشتری، کمبود در انتخاب پیشنهادات ارائه شده یا مقایسه محصولات وجود ندارد. با این حال، یک دارایی کمیاب وجود دارد : زمان
ارائه یک پیشنهاد شخصی سازی شده به مشتری، نشان میدهد که شما به وقت محدود او احترام میگذارید.با قرار دادن مشتری زیر بار انبوهی از پیشنهادات یا گزینهها ، تجربهی کاربری (CX) نامطلوبی برای او رقم میزنید ، اما در حقیقت، ایجاد یک تجربه ایده آل برای مشتری ، ارسال تعداد کمتر اما باکیفیتتر پیشنهاداتی است که مطابق با انتظارات آنها باشد . یک پیشنهاد با هدفگذاری دقیق و متمرکز بر تجربهی مشتری، چیزی است که میتواند یک برند را از رقبا متمایز کند.
2 . همیشه به خاطر بسپارید که تجربهی بد مشتری، قابل اشتراکگذاری است!
عدم شکایت و انتقاد، نشانهی رضایت نیست، بلکه بیتفاوتی و ناامیدی از برند شماست! در واقع دشمن واقعی شما انتقاد نیست،فقدان بازخورد یا بیتفاوتی است. به ندرت پیش میآید که یک مشتری تجربهی بد خود را به شما گزارش دهد . درحقیقت، طبق گفتهی استبان کولسکی، کارشناس حوزهی تجربهی مشتری، تنها 3.8 درصد از مشتریان ناراضی زحمت برقراری ارتباط با شرکت را به خود میدهند. اکثریت قریب به اتفاق، یعنی 96.2 درصد، به سادگی سکوت میکنند و جای دیگری را برای رفع نیازهای خود انتخاب میکنند.
این رفتار مشتری را “فرسایش خاموش” مینامند. یک محصول یا خدمات عالی میتواند در زیر لایهای از نظرات منفی مشتریان ناراضی، ازجمله: یک وبسایت باگدار، یک اپلیکیشن موبایل کند یا یک فروشندهی بیکفایت، مدفون شود. حتی مشهورترین برندها هم ممکن است دچار اشتباه شوند و باعث نارضایتی مشتری بشوند.
اگر میخواهید اعتماد مشتریان را دوباره به دست آورید، باید بهطور پیشفرض به دنبال بازخورد آنها باشید، اشتباهات خود را بپذیرید و در اسرع وقت آنها را اصلاح کنید.

3. درک سفر مشتری، از ابتدا تا انتها
از نظر مشتری، مهم نیست و نباید هم مهم باشد که یک پیشنهاد خرید از چه طریق به او میرسد. اینکه کدام کانال بازاریابی برای ارائهی پیشنهاد استفاده میشود، یک لندینگ پیج، یک بازاریابی آنلاین، یک کاتالوگ چاپی، یا هر چیز دیگری، باید در درجهی دوم اهمیت قرار داشته باشد، اولویت اصلی محتوا ، پیشنهاد است.
برای بهبود تجربهی مشتری (CX) در تمامی کانالها، کلِ سفر خرید مشتری را در نظر بگیرید و مطمئن شوید که پیشنهادخرید شما در همه جا یکسان است. تعامل با مشتری، چه به صورت آنلاین و چه آفلاین، نیازمند یکپارچهسازی کامل تجربهی 36۰ درجهای خرید مشتری است. ارائهی یک تجربهی برندِ یکپارچه، بخشی از موانع غیرضروری را که مشتریان برای خرید با آن مواجه میشوند، برطرف میکند.
بازاریابی چندکاناله نیز با چالشهایی روبرو است. برای بستن این شکافها باید مطمئن شوید که یک نقطهی مرجع در کل شرکت برای اطلاعات محصول ایجاد شود .برای نمونه: (دیتابیس مرکزی محصولات)، همچنین تمام کانالهای بازاریابی و فروش با آن همگامسازی شوند.
همواره بهخاطر داشته باشید که یک تجربهی مثبت برای مشتری یادآور تعاملات خوشایند است، جایی که مشتریان احساس نمیکنند بخشی از یک تراکنش، بلکه در یک رابطهی بلندمدت هستند.همانطور که جف بیزوس، مدیرعامل آمازون، میگوید :
“ما مشتریان خود را مهمانان دعوتشده به یک مهمانی میدانیم و خود را میزبان. وظیفهی ما هر روز این است که هر جنبهی مهم از تجربهی مشتری را کمی بهتر کنیم . “
در دنیای پرهیاهوی امروز، پدیده “خرید درمانی” به عنوان راهکاری برای التیام دردها و رنجهای روحی و روانی، رواج فزایندهای یافته است. مقاله پیش رو به بررسی این پدیده از منظر روانشناختی و جامعهشناختی میپردازد.
اهداف این پژوهش عبارتند از
شناسایی دلایل عمیق و پیچیدهای که افراد را به سمت خرید درمانی سوق میدهد
ارزیابی تأثیرات خرید درمانی بر سلامت روان، روابط اجتماعی و سبک زندگی افراد
تحلیل نقش عواملی مانند همهگیری کرونا بر افزایش گرایش به خرید درمانی
مطالعات جدید شرکت دیلویت ( یک شبکهٔ خدمات حرفهای چندملّیتی، که بههمراه شرکتهای پرایس واتر هاوس کوپرز، ارنست اند یانگ و کیپیامجی بهعنوان یکی از چهار مؤسسه بزرگ حسابرسی جهان شناخته میشود.) نشان میدهد که پدیده ولخرجی و افراط در هزینهها فراتر از مرزهای جغرافیایی و فارغ از سن، سطح درآمد و جنسیت، به یک معضل جهانی تبدیل شده است
بر اساس نظرسنجی این شرکت، حدود 80 درصد از پاسخگویان اذعان داشتند که حداقل یک بار برای بهبود خلق و خوی خود، اقدام به خریدی غیرضروری کردهاند. این در حالی است که تنها 42 درصد از آنها، خود را قادر به خرید چنین کالاهای لوکسی میدانند. جاستین کوک، مدیر پژوهش و تحقیقات محصولات مصرفی دیلویت در ایالات متحده، در این باره میگوید:”مردم معمولا برای تغییر حالات روحی خود و به منظور بهتر شدن حالشان اقدام به خرید میکنند. اما اینکه این اتفاق بصورت جهانی مرسوم باشد، کاملا شوکه کننده بود.”کوک معتقد است که خرید برای افزایش روحیه، تعریف دقیق تراپی و خرید درمانی است.
کریس گری، روانشناس و تحلیلگر رفتار مصرفکننده، در این باره میگوید:
“رفتار خریداری یا هدف یک فرد از خرید تنها برای بدست آوردن یک اشیا یا کالای خاص نیست، بلکه اغلب اوقات دربارهٔ برآورده کردن نیازهای عمیق احساسی است. نگاه کردن به الگوهای هزینه مصرف کنندگان برای من به مثابه لکه های جوهر رورشاخ عمل میکند، چرا که به ما بینشی عمیق تر درباره زندگی شخصی و دنیای درونی خریدار میدهند. این الگوها اغلب نیازهای احساسی افراد را برای ما آشکار میکنند. نیازهایی که حتی ممکن است خودشان از آنها آگاه نباشند”
اگرچه مصرفکنندگان با درآمد بالا توانایی بیشتری برای خرج کردن و خریدهای افراطی دارند، اما این تمایل در بین تمام سطوح درآمدی مشاهده میشود.یافتههای دیلویت در مورد مصرفکنندگان آمریکایی نشان میدهد که نرخ بالای خریدهای غیرضروری در بین گروههای مختلف درآمدی به شرح زیر است:
71درصد در بین مصرفکنندگان با درآمد پایین (50 هزار دلار)
79 درصد در بین مصرفکنندگان با درآمد متوسط (50 هزار تا 99.9 هزار دلار)
84 درصد در بین مصرفکنندگان با درآمد بالا (بیش از 100 هزار دلار)
در حالی که هزینه مصرفکنندگان با درآمد بالا تقریباً دو برابر کسانی است که درآمد متوسط یا کم دارند، اما متوسط هزینه آنها (50 دلار) در مقایسه با 27 دلار برای درآمد متوسط و 20 دلار برای درآمد کم، تفاوت قابل توجهی در تمایل و ترجیحات آنها برای خرید ایجاد نمیکند.در این دسته از خریدها، غذا و نوشیدنی با 42% انتخاب اول خریداران ایالات متحده است.به گفته کریس گری، غذا و نوشیدنی فراتر از تأمین نیازهای تغذیهای بدن عمل میکند:
“این دو عنصر در بخش مهمی از زندگی هیجانی ما نقش دارند. به عنوان مثال، زمانی که به دنبال آرامش پس از یک روز سخت کاری هستید یا حتی نیاز به لحظهای سرگرمی برای رهایی از استرس را در خود احساس میکنید، به سراغ غذا و نوشیدنی میروید. همچنین امتحان و چشیدن طعمهای جدید برای بدن شما مانند پاداش عمل میکند، همانند لحظهای که طعم جدیدی از بستنی را امتحان میکنید”
گری، تأکید میکند که غذا و نوشیدنی از جمله لذتهایی هستند که ما معمولاً با خانواده و دوستان تجربه میکنیم. او این فعالیت را یک “فعالیت مشترک” مینامد که فرصتی برای برقراری ارتباط با دیگران را برای ما فراهم میکند.گری به عنوان مثال، به زمانی اشاره میکند که پس از گذراندن مدتی در تنهایی و انزوا، تنها راه نجات و درمان ما میتواند لذت بردن از غذا و نوشیدنی به همراه دوستان و عزیزانمان باشد.
ایوان شیهان، مدیر ارشد حوزه خرده فروشی و عمده فروشی شرکت دیلویت، نیز به این موضوع اشاره میکند که صنعت غذا و نوشیدنی یک دسته بندی بسیار تجربی است و “اثر لذت بخشی” آن حتی در شرایطی که رونق اقتصادی رو به کاهش باشد، کم نخواهد شد.به گفتهی او، تمایل مردم به صرف هزینه برای سفرهای تفریحی در سالهای اخیر افزایش یافته است و میل به تجربه لذت غذا و نوشیدنی به همراه دوستان و عزیزان را میتوان به عنوان نسخهای کوچک از این تمایل در نظر گرفت.شیهان معتقد است که حتی اگر شرایط اقتصادی مردم را به صرفه جویی و کاهش هزینهها ترغیب کند، باز هم تمایل به لذت بردن از غذا و نوشیدنی به همراه دیگران از بین نخواهد رفت. در چنین شرایطی، افراد ممکن است به جای سفرهای گرانقیمت، با دعوت دوستان خود و صرف غذا و نوشیدنیهای مورد علاقه، این لذت را تجربه کنند.
اگرچه غذا و نوشیدنی به عنوان ترغیبکنندهترین موارد خرید شناخته میشوند و معمولاً در دسته بندی هزینههای پایینتر قرار میگیرند، اما نتایج نظرسنجی دیلویت نشان میدهد که در دسته بندی مد و مراقبت شخصی، بر اساس درآمد افراد تفاوتهای قابل ملاحظهای در سطوح هزینهها وجود دارد.به عنوان مثال، مشتریان با درآمد بالا به طور میانگین 70% بیشتر برای خریدهای مراقبت شخصی و 76% بیشتر برای لباس و لوازم جانبی نسبت به مشتریان با درآمد متوسط هزینه میکنند. در حوزه مراقبت شخصی، مشتریان با درآمد بالا به راحتی میتوانند برای برندهای لوکس و پریمیوم مانند رژلب شنل هزینه کنند. در حالی که مشتریان با درآمد کمتر ممکن است برندهای رژ لبی را که در بازار به طور گستردهتر توزیع میشوند و قیمت خرده فروشی متوسط آن 10 دلار است را انتخاب کنند. این انتخاب نیز نوعی افراط و لذت از خرید محسوب میشود، اما در مقیاسی پایینتر.در مورد پوشاک و لوازم جانبی، مبلغ 100 دلار نقطه عطفی برای بروز اولویتهای مختلف است. برای خریدهای زیر 100 دلار، مصرفکنندگان در اصل به دنبال کالای کاربردی و بادوامی برای کمد لباس خود هستند که بتوانند سالها از آن استفاده کنند. اما در مبالغ بالاتر از 100 دلار، تمایل به دوام و عملکرد محصول کاهش پیدا میکند و جای خود را به خود بیانگری فرد میدهد، به طوری که افراد میخواهند با ظاهر خود دیگران را تحت تاثیر قرار دهند.
گری معتقد است که افراد برای خریدهای افراطی خود توجیهات متفاوتی دارند. به عنوان مثال، خرج کردن تا سقف 100 دلار به راحتی قابل توجیه است. اما منطقی جلوه دادن هزینه برای یک تیشرت که بیش از 100 دلار قیمت دارد کار آسانی نیست، آن هم زمانی که میتوان تیشرتی با برندهای معتبر و با مبلغی کمتر از 100 دلار نیز خریداری کرد. در اینجاست که عوامل عاطفی به عنوان محرک اصلی برای این دسته از خریدها حاکم میشوند.
یکی از روایتهای اشتباه رایج در مورد خریدهای افراطی، این است که زنان به عنوان اولین کسانی که این نوع خریدها را توجیه میکنند، در نظر گرفته میشوند. بارها اصطلاح “اثر رژ لب” به عنوان محرکی برای خریدهای افراطی زنان به کار رفته است. اما یافتههای نظرسنجی دلوئیت نشان میدهد که این تصور اشتباه است.در واقع، مردان به اندازه زنان خریدهای افراطی و غیرضروری انجام میدهند و طبق گزارش شیهان ، به طور معمول 40% بیشتر از زنان برای این خریدها هزینه میکنند.
این موضوع زمانی منطقی به نظر میرسد که به مردان همانند زنان به عنوان کسانی که به قیمت حساس نیستند یا نسبت به قیمت آگاهی ندارند، نگاه کنیم
به عقیده گری،تمایل مردان به خرید افراطی بیشتر در دسته مشروبات الکلی جای گرفته است. او از اصطلاح “شاخص بوربن” (bourbon barometer) استفاده میکند. با این فرض که وقتی مصرف کننده از لحاظ مالی بینیاز است، با خیال راحت برای خرید کالاهای لوکس مانند بوربن درجه یک (یک نوع ویسکی آمریکایی) هزینه میکند.
گری عوامل روانشناختی تمایل مردان به هدر دادن پولشان را اینگونه توضیح میدهد:
مردان از دیر زمان فرصت کمتری برای صحبت راجع به احساسات خود داشتهاند، به ویژه احساساتی که فرد طی آن به شدت آسیبپذیر میشود، مانند غم، ترس و تنهایی.آنها مجبور به پیدا کردن راههای جایگزین برای بیان نیازهای خود هستند، مانند ورزش یا فعالیتهای جسمانی مورد علاقه.اما زمانی که خرید میکنند، میتوانند به طریقی به این دسته از نیازها و احساسات پاسخ بدهند. در واقع، خرید کردن برای آنها مانند یک محرک عمل میکند بدون اینکه نیاز به بیان صریح احساساتشان باشد.
گری میگوید معمولا این رفتار مردان را در مراکز خرید، برای ایجاد موقعیتهای بهتر با خریدهای لوکس مشاهده کرده است که به آن “اثر پیکاسو” (به رفتاری که مردان یا زنان برای ایجاد تاثیر مثبت بر جنس مخالف خود انجام میدهند) گفته میشود. در واقع، اثر پیکاسو باعث میشود که مردان برای کالاهای گران قیمت با هدف جلب رضایت شریک زندگی خود هزینه کنند.
طبق مطالعات دیلویت ، در حالی که نسل میلنیال بیشترین هزینه را برای خریدهای افراطی خود دارند، اما نسبت خرید مردان به مراتب بیشتر از خرید زنان گزارش شده است.
جاستین کوک، مدیر پژوهش و تحقیقات محصولات مصرفی دیلویت ، معتقد است که فارغ از سطح درآمد و شخصیت افراد، عوامل انگیزشی و محرکهای خرید آنها پایدار و مداوم هستند.افراد ثروتمند نیز به دنبال همان چیزهایی هستند که همه ما میخواهیم: آسایش در زندگی و کاهش استرس روزمره.
در نظرسنجی دیلویت در مورد افراطیترین خریدهای افراد، عوامل محرک مختلفی مانند موارد زیر بررسی شد:
کاهش استرس و دستیابی به آرامش حتی برای مدت محدود،ارزشهای بهرهوری مانند خرید پایدار با محصولات باکیفیت،تقویت روابط اجتماعی و ارتباطات مفید با دیگران و اظهار وجود به نحوی که مورد تأیید دیگران واقع شود. به طور کلی، ایده فرار از واقعیت با خرید، چندان مورد توجه افراد قرار نگرفته بود، بلکه کاهش استرس و بهرهوری امتیاز بالاتری در دستههای مختلف خریدهای افراطی و گرانقیمت کسب کردند.
اما گری، به عنوان یک روانشناس و تحلیلگر رفتار مصرفکننده، معتقد است که توجیهات افراد پس از خرید ممکن است این یافتهها را تحریف کند.او میگوید:
“برای من نظرسنجی درباره احساسات افراد چندان قابل قبول نیست، چرا که بسیاری از احساسات ما برای خودمان هم به طور کامل شناخته شده نیست. در واقع، وقتی از مردم میخواهیم در یک نظرسنجی گزینه A، B یا C را انتخاب کنند، قرار نیست که عوامل اساسی تحریک رفتار آنها را بررسی و یا حتی به طور کامل تشخیص دهیم. چنین چیزی غیرممکن است.” او به ایده فرار از واقعیت اشاره میکند که در نظرسنجی دیلویت به عنوان یک عامل محرک امتیاز بالایی نگرفته بود.
“من فرار از واقعیت را نادیده نمیگیرم. اما این اصطلاح بار معنایی منفی دارد، به طوری که انگار از مشکلات فرار میکنم و توانایی روبهرو شدن با آنها را در زندگی خود ندارم. اگر به جای فرار از واقعیت یا فرارموقت، واژه استراحت کردن ارائه شده بود، ممکن بود که امتیاز بیشتری نیز کسب کند.” او میگوید:”هنگامی که صحبت بر سر احساسات افراد است، مهم است که حساس بودن این موضوع را برای افراد درک کنیم و روشهای متفاوتتری را برای بیان احساساتشان به کار ببریم.”
استراحت دادن به جسم و روح خود، به همراه پاداشی برای تحمل تنشهایی که پشت سر گذاشتهاید، لذتی است که با خرید کردن و به اصطلاح خرید درمانی به آن دست پیدا میکنید. بر اساس تحقیقات اخیر، زمانی که شما در حال خرید هستید، تصمیمگیری و کنترل محیط اطراف برای شما به مراتب راحتتر میشود. این عمل کاملاً متضاد با فرار از واقعیت است و به تنهایی به بهبود خلق و خو و آرامش شما کمک میکند.”
با پشت سر گذاشتن دوران پاندمی کرونا، مفهوم “خرید انتقامی” به دلیل بازگشت گسترده مصرفکنندگان به خرید، بیش ازپیش مورد توجه قرار گرفته است. از نظر روانشناختی، این موضوع کاملاً منطقی است، مانند انتظار پاداش پس از تحمل یک رژیم غذایی سخت. چرا که اکثریت افراد پس از محرومیت از چیزی، انتظار پاداش دارند.اما در اینجا نیز، بار منفی عبارت “انتقام” باعث پیچیدهتر شدن موضوع میشود. گری میگوید:
“وقتی شما دورهای از محدودیت و ناامیدی را با تحمل سختیهای آن پشت سر گذاشتهاید، خرید کردن کالای خاص و گران قیمت باعث ایجاد حسی خوشایند در شما میشود. حسی که حتی باعث فراموش کردن آن لحظههای سخت میشود. به عقیده او، از لحاظ بیولوژیک، خرید کردن عوامل عصبی قدرتمندی را درون ما بیدار و تحریک میکند که باعث ایجاد لذت و احساس رضایت میشود”
بنابراین، شیهان، مدیر ارشد دیلویت، پیشنهاد میکند که رویکرد مثبتتری را در این اصطلاح ایجاد کنیم. او در پایان میگوید:
“اگر خوب زندگی کردن بهترین انتقام است، این تنها دلیلی است که من این ولخرجیها را “انتقام” مینامم. دادههای ما نشان میدهد که مردم به دنبال آسایش و آرامش هستند و این به نظر من انتقام نیست“
Forbes, May 15, 2023