در بلندترین شب سال، شبی که ایرانیان آن را گرامی داشته و در کنار عزیزانشان، به استقبال زمستان میروند، فروشگاههای زنجیرهای هایپرمی، جامهای از جشن و سرور بر تن کرده و افتخار میزبانی شما مشتریان عزیز را از آن خود کرد.
نویسنده: hmadmin
با این شاخصها، نبض برنامه وفاداری مشتریان خود را در دست بگیرید!
رصد و نظارت شاخصهای کلیدی عملکرد (KPIs) برنامهی وفاداری و بهینهسازی مستمر آن برای حفظ تازگی و ارتباط، برای موفقیت بلندمدت فروشگاه شما یک برنامه ضروری است. در واقع، راه اندازی یک برنامه وفاداری به خودی خود دستاوردی بزرگ است، اما توقف در این مرحله، جایز نیست. این تنها آغاز راه است.برای مثال، این برنامه با چه کیفیتی در حال استفاده است؟ اعضا از چه مزایایی و با چه تعداد دفعاتی ار ان استفاده میکنند؟ آیا اعضا در واقع تعامل بیشتری با برند شما برقرار میکنند؟
شاخصهای کلیدی عملکرد پیش رو، به شما کمک میکند تا نبض برنامه خود را در دست داشته باشید و بینشهایی را برای هدایت تلاشهای بهینهسازی آینده در اختیارتان قرار میدهد.
جذب اعضا
اعضای جدید، نیروی حیاتی هر برنامه وفاداری هستند، بنابراین جذب آنها بسیار مهم است. در حالی که این شاخص کلیدی عملکرد (KPI) برنامهی وفاداری، صرفاً تعداد اعضای جدیدی است که در یک دورهی خاص به برنامهی شما میپیوندند، اما پیامی که منتقل میکند، بسیار عمیقتر است. این KPI میتواند سرنخهایی در مورد چگونگی درک برنامهی شما توسط مشتریان در اختیارتان قرار دهد.
اگر این عدد شروع به کاهش کند یا از همان ابتدا پایین باشد، باید از خود بپرسید:
- آیا درک برنامهی وفاداری من آسان است؟
- آیا بازاریابی پیرامون برنامهی من با نیاز مشتریان همخوانی دارد؟
- آیا ثبتنام برای مشتریان آسان است؟
- آیا کارکنان فروشگاهی من دربارهی برنامه آموزش دیدهاند و آیا مشتریان را برای آن هیجانزده میکنند؟
- در یک برنامهی وفاداری ممتاز که مشتریان برای عضویت در آن هزینه پرداخت میکنند، آیا ارزش پیشنهادی برای مشتریان منطقی است؟
شما ممکن است بهترین برنامهی وفاداری باشگاه مشتریان در جهان را داشته باشید، اما اگر کسی از آن مطلع نباشد، فایدهای ندارد. اطمینان حاصل کنید که برنامهی شما و ارزشهایی که به همراه میآورد، با اجرای یک برنامهی بازاریابی جامع، قابل مشاهده باشند. برنامهی شما باید در وبسایت، صفحات رسانههای اجتماعی، خبرنامههای ایمیلی، نمایشگرهای درونفروشگاهی و سایر کانالها به خوبی دیده شود و همچنین، به همان اندازه مهم است که اطمینان حاصل کنید کارکنان فروشگاهی، برنامه را درک کرده و بتوانند مشتریان را برای آن هیجانزده کنند. حتی با وجود عالیترین برنامهی وفاداری، اگر کارکنانتان هیچ موقع آن را در زمان خروج از فروشگاه پیشنهاد ندهند و توضیح ندهند، ممکن است مشتریان شما هرگز از آن مطلع نشوند. بسیاری از برنامههای موجود گیجکننده هستند و به نظر میرسد برای فهمیدن آنها به یک صفحهی گسترده نیاز است. هرچه بیشتر بتوانید سطوح، محصولات واجد شرایط و جدول پاداشهای خود را ساده کنید، بهتر است.برای تأثیرگذاری مثبت بر جذب اعضا، مطمئن شوید که برنامهی شما قابل مشاهده، ثبتنام برای آن آسان و درک آن ساده باشد.
نرخ نگهداشت مشتری
تنها چیزی که از تبدیل مشتریان به عضو مهمتر است، حفظ آنها در برنامه است. نرخ نگهداشت، مدت زمانی است که اعضا در یک برنامه وفاداری باقی میمانند.
به عنوان مثال، در یک برنامهی وفاداری رایگان سنتی، اگر اعضا از آن ارزشی دریافت نکنند، به سادگی استفاده از برنامه را متوقف خواهند کرد. همچنین در یک برنامهی وفاداری ممتاز و ویزه که اعضا برای آن هزینه پرداخت کردهاند ، به راحنی اشتراک خود را لغو کرده یا انتخاب میکنند که دیگر آن را تمدید نکنند. اگر نرخ نگهداری شما پایین است، از خود بپرسید:
- آیا برنامهی ما ارزش پیشنهادی شفافی دارد؟
- آیا مصرفکنندگان پس از پیوستن، انگیزهای برای ماندن در برنامه دارند؟
- آیا من واقعاً به نیازهای مشتریانم گوش میدهم؟
برای حفظ نرخ نگهداری در سطح بالا، باید دائماً ارزش ارائه دهید.با استفاده از دادههای مشتری، کمپینهای هدفمندی را حول یک رویداد خاص، تعطیلات و غیره ایجاد کنید. مزایای فوری ارائه دهید و سعی کنید هر بار که اعضا خرید میکنند، به آنها پاداش دهید. به آنها دلیلی برای حفظ تعامل با برنامهی خود بدهید.دستیابی به پاداشهایتان را آسان کنید. در غیر این صورت، اعضای خود را از دست خواهید داد.
نرخ ریزش مشتری (Churn Rate)
نرخ ریزش، به سادگی تعداد اعضایی است که در یک دورهی خاص، برنامهی وفاداری شما را ترک میکنند. به عبارتی، جذب یک مشتری جدید میتواند پنج برابر هزینه بر تر از نگهداری یک مشتری باشد؛ بنابراین، نرخ ریزش، شاخصی است که قطعا نمیخواهید افزایش یابد. این عامل، نقطهی مقابل نرخ نگهداشت است. همانطور که در بالا ذکر شد، اکثر اعضای برنامههای وفاداری رایگان، به جای لغو عضویت، به سادگی استفاده از برنامه را متوقف میکنند. این موضوع میتواند تعیین نرخ ریزش واقعی را دشوار کند اما در یک برنامهی وفاداری ممتاز، جایی که اعضا در ازای دریافت مزایای بیشتر، هزینهی دورهای پرداخت میکنند، نرخ ریزش بالا به معنای لغو عضویت توسط اعضا است و شما باید فوراً اقدام کنید.
اگر این عدد در حال افزایش است، از خود بپرسید:
- آیا اعضای من از برنامه ارزش به دست نمیآورند؟
- آیا آنها انواع درستی از مزایا را دریافت میکنند؟
- آیا از ارتباطات شخصیسازیشدهی کافی بهرهمند میشوند؟
اگر این KPI بالا باشد، باید از اعضای خود نظرسنجی کنید و دادههای خود را با دقت بررسی کنید تا ببینید از کدام مزایا بیشتر استفاده میکنند و در کدام بخشها میتوان ارزش بیشتری اضافه کرد. در واقع، برای اطمینان از پایین نگهداشتن نرخ ریزش، ضروری است که به طور مداوم به برنامهی وفاداری خود بیفزایید و آن را بهینهسازی کنید تا با انتظارات در حال تغییر مصرفکنندگان همگام شوید.
نرخ بازخرید پاداش (Reward Redemption Rate)
این شاخص کلیدی برای هر برنامهی وفاداری سنتی یا ممتاز(vip)، حیاتی است. اگر اعضا تعامل نداشته باشند، به ندرت از برنامهی شما استفاده خواهند کرد یا اینکه هرگز از آن استفاده نمیکنند. این KPI نشان میدهد که اعضای شما از کدام مزایای برنامه استفاده میکنند و با چه سرعتی از آنها بهرهمند میشوند. یک رقم بالا نشان میدهد که اعضا از مزایای برنامه به طور کامل لذت میبرند.
اما اگر نرخ پایین است، زمان بازنگری فرا رسیده است:
- آیا اعضا اصلاً پاداشهایی را که ارائه میدهید، میخواهند؟
- آیا مزایای خاصی وجود دارد که بتوان آنها را حذف کرد و با موارد دیگری جایگزین نمود؟
- آیا اعضای شما احساس میکنند ارزش کافی از برنامه دریافت نمیکنند؟ آیا زمان زیادی برای کسب پاداش صرف میشود؟
- آیا ارزش پاداشها خیلی بالا است و بنابراین، اعضا هرگز نمیتوانند به آنها دست یابند؟
- آیا اعضای شما برای استفاده از پاداشها زمان کافی در اختیار دارند؟
همیشه در هر روز و هر زمانی، وضعیت امتیاز اعضای باشگاه مشتریان خود را به اطلاع آنها برسانید. دسترسی به آن را برایشان آسان کنید تا مجبور به جستجو نباشند. از مشتریان در مورد پاداشهایی که به آنها ارائه میدهید نظرسنجی کنید تا دریابید که آیا پاداشهایتان ارزشمند هستند، یا نیاز به ارائهی پاداشهای متفاوتی دارید. به سیاست انقضای امتیاز خود فکر کنید، زیرا اگر پاداشها قبل از اینکه اعضا بتوانند از آنها استفاده کنند، منقضی شوند، رابطه شما با مشتریانتان را دچار چالش میکند.
هر چه تعامل اعضا با برنامه شما بیشتر و مزایایی که دریافت میکنند معنادارتر باشد، وفاداری آنها به برند شما نیز بیشتر خواهد شد.
ادامه دارد…
ebbo™
پایداری در صنعت خرده فروشی
در سالهای اخیر، توجه به مقوله پایداری در صنعت خرده فروشی با رشدی فزاینده روبرو بوده است. این تمرکز نه تنها حفاظت از محیط زیست را به ارمغان میآورد، بلکه مزایای دیگری نظیر ارتقای اعتبار برند، افزایش رضایت مشتریان و بهبود کارایی را نیز به دنبال دارد. در این مقاله به بررسی موضوع پایداری در صنعت خرده فروشی پرداخته میشود. تمرکز مقاله بر چهار عامل محرک پایداری شامل بازار فروش مجدد، زنجیره تأمین پایدار، فناوری و قوانین و چارچوبها است. یکی از گرایشهای مهم در این صنعت، رشد چشمگیر بازار فروش مجدد است. این بازار شامل خرید و فروش کالاهای دستدوم و مستعمل میشود. در واقع،افزایش آگاهی مصرفکنندگان نسبت به اهمیت پایداری و همچنین افزایش هزینههای کالاهای نو، از جمله عوامل محرک رشد این بازار به شمار میآیند.
بر اساس گزارش پایداری سال ۲۰۲۳ موسسه دلویت، ۷۳ درصد از مدیران ارشد اجرایی (CXOs) صنایع مصرفی طی سال گذشته، سرمایهگذاری در حوزه پایداری را افزایش دادهاند. این آمار نشاندهنده رشد چشمگیر تعهد به پایداری در میان رهبران صنعت است.مشتریان، اعضای هیئتمدیره و نهادهای نظارتی از جمله ذینفعان کلیدی هستند که شرکتها را تحت فشار قرار میدهند تا در زمینه پایداری گامهای موثرتری بردارند.

بطورکلی، علاوه بر حفظ محیط زیست، مزایای دیگری نیز برای تلاش شرکتها در زمینه پایداری وجود دارد، از جمله:
افزایش اعتبار برند: تعهد به پایداری میتواند به ارتقای وجهه عمومی شرکت و جلب نظر مشتریان و سرمایهگذاران کمک کند.
افزایش رضایت مشتری: مصرفکنندگان به طور فزایندهای به دنبال خرید از شرکتهایی هستند که به پایداری و مسئولیت اجتماعی پایبند هستند.
بهبود کارایی: اتخاذ رویههای پایدار میتواند به کاهش ضایعات، افزایش بهرهوری و صرفهجویی در هزینهها کمک کند.
انعطافپذیری بیشتر زنجیره تأمین: تمرکز بر پایداری میتواند به شرکتها در ایجاد زنجیره تأمین انعطافپذیرتر و مقاومتر در برابر شوکهای ناگهانی کمک کند.گزارش دلویت نشان میدهد که پایداری به طور فزایندهای به یک اولویت برای شرکتهای مصرفی تبدیل شده است.
رونق بازار فروش مجدد در صنعت خرده فروشی: گامی در راستای پایداری و خرید آگاهانه
در پیوند عمیقتر میان مفهوم پایداری و خرید آگاهانه، شاهد رونق و رواج روزافزون بازار فروش مجدد در صنعت خرده فروشی هستیم. شرکتهای متعددی با ورود یا گسترش فعالیت خود در حوزه کالاهای دستدوم، به استقبال این بازار رو به رشد رفتهاند.راهاندازی بازارچههای آنلاین و ارائه گزینههای متنوع برای خرید مجدد کالا، از جمله اقداماتی است که این شرکتها در جهت پاسخگویی به نیاز مشتریان و بهرهمندی از این فرصت مغتنم انجام دادهاند. در واقع، افزایش آگاهی مصرفکنندگان، بهویژه نسلهای میلنیال و زد، نسبت به شیوههای خرید پایدار، از جمله عوامل محرک رشد این بازار به شمار میآید. افزایش هزینههای کالاهای نو نیز مزید بر علت شده تا بسیاری از افراد به گزینههای دستدوم به عنوان گزینهای مقرون به صرفه و سازگار با محیط زیست تمایل نشان دهند. پیشبینی میشود در آینده، شاهد ترکیبی از مدلهای فروش اصلی، حراج و فروش مجدد، بهویژه در میان شرکتهای بزرگ باشیم. با توجه به افزایش مطالبات مصرفکنندگان در حوزه پایداری، منطقی است که برندها به دنبال کنترل کانالهای فروش مجدد خود باشند. این امر، امکان افزایش سود شرکتها و کاهش وابستگی به خطوط تولید را فراهم میآورد.برند lululemon به عنوان یکی از برندهای پیشرو در این زمینه، با راهاندازی بازاری اختصاصی، به فروش محصولات دستدوم با کیفیت بالا میپردازد. این اقدام، گامی مثبت در جهت ترویج فرهنگ خرید پایدار و حمایت از محیط زیست محسوب میشود.
زنجیره تأمین پایدار: ضرورتی انکارناپذیر در صنعت خرده فروشی
بر اساس دادههای موجود، زنجیره تأمین خرده فروشی سهمی معادل ۲۵ درصد از انتشار گازهای گلخانهای (GHG) در سطح جهان را به خود اختصاص داده است. این رقم تکاندهنده، ضرورت ادغام ابتکارات پایدار در عملیات زنجیره تأمین خرده فروشان را بیش از پیش آشکار میسازد. کاهش انتشار گازهای گلخانهای در زنجیره تأمین خرده فروشی، در صدر فهرست اولویتهای پایداری قرار دارد، با این حال، یکی از پیچیدهترین قطعات پازل کاهش ردپای کربن نیز محسوب میشود.
سایر حوزههای کلیدی تمرکز در زمینه پایداری زنجیره تأمین عبارتند از:
ردیابی محصولات: ردیابی دقیق محصولات در طول زنجیره تأمین، امکان شناسایی و کاهش ضایعات را فراهم میکند.
حذف ضایعات از زنجیره ارزش: با بهینهسازی فرآیندها و کاهش ضایعات، میتوان به طور قابلتوجهی تاثیرات زیستمحیطی زنجیره تأمین را کاهش داد.همچنین، تعیین اهداف مبتنی بر علم و پایش پیشرفت از طریق داشبوردها، حسابرسیهای مستقل و استفاده از چارچوبهایی مانند CDP (پیشتر با عنوان «پروژه افشای کربن») میتواند به خرده فروشان در تسریع روند دستیابی به پایداری کمک کند.
پیشرفت پایدار با اتکا به فناوری، گامی نوین در صنعت خرده فروشی
فناوریهای نوظهوری مانند بلاکچین و هوش مصنوعی، افقهای جدیدی را در زمینه پایداری به روی خرده فروشان گشودهاند. این فناوریها با ارائه ابزارها و راهحلهای نوین، به خرده فروشان کمک میکنند تا گامهای مؤثرتری در راستای تحقق اهداف پایداری خود بردارند.فناوری بلاکچین با افزایش سطح ردیابی و شفافیت در سراسر زنجیره تأمین، نقشی کلیدی در ارتقای پایداری ایفا میکند. این فناوری امکان ردیابی محصولات و قطعات آنها را در کل زنجیره ارزش، از تأمین مواد اولیه تا تولید، خرید و دفع، فراهم میکند. این امر به خرده فروشان کمک میکند تا از منابع پایدار استفاده کنند، ضایعات را به حداقل برسانند و مسئولیتپذیری خود را در قبال تأثیرات زیستمحیطی فعالیتهایشان افزایش دهند.
هوش مصنوعی (AI) نیز کاربردهای متنوعی در حوزه طرحهای پایداری دارد. این فناوری میتواند در زمینههای زیر به خرده فروشان کمک کند:
طراحی محصولات چرخشی: هوش مصنوعی میتواند در طراحی محصولاتی با قابلیت بازیافت و استفاده مجدد، به خرده فروشان کمک کند.
بهبود ردیابی: هوش مصنوعی امکان ردیابی دقیقتر محصولات و مواد اولیه را در زنجیره تأمین فراهم میکند.
افزایش دقت در پیشبینی تقاضا: هوش مصنوعی با پیشبینی دقیقتر تقاضا، به خرده فروشان در کاهش ضایعات ناشی از اضافهبرداشت کالا کمک میکند.علاوه بر این، هوش مصنوعی با امکان حذف ضایعات از همان مرحله طراحی در چرخه عمر محصول، پتانسیل آزادسازی ارزشهای اقتصادی قابلتوجهی را در بخشهای مختلف، از جمله لوازم الکترونیکی مصرفی و مواد غذایی، داراست.به طور کلی، استفاده از فناوریهای نوین مانند بلاکچین و هوش مصنوعی میتواند به خرده فروشان در دستیابی به اهداف پایداری خود، از جمله:
کاهش انتشار گازهای گلخانهای،کاهش ضایعات،افزایش شفافیت،بهبود کارایی،صرفهجویی در هزینهها کمک کند.
قوانین و چارچوبها: ضرورتی برای پاسخگویی در قبال پایداری
افزایش توجه ذینفعان، اعم از مصرفکنندگان و سرمایهگذاران، به موضوع پایداری، خرده فروشان را در قبال تلاشهایشان در این زمینه تحت فشار فزایندهای قرار داده است. پایبندی به چارچوبها و قوانین و همچنین ارائه گزارشهای دقیق، به ابزاری ضروری برای پاسخگویی خرده فروشان به این مطالبات تبدیل شده است.بخش پایداری گزارش “قدرتهای جهانی خرده فروشی” به بررسی برخی از پرکاربردترین و مرتبطترین استانداردهای گزارشدهی برای خرده فروشان میپردازد. این استانداردها به خرده فروشان در ارائه اطلاعات شفاف و قابلمقایسه در مورد عملکرد پایداری خود به ذینفعان کمک میکنند.

برخی از این استانداردها عبارتند از:
GRI (ابتکار گزارشدهی جهانی) این استاندارد چارچوبی جامع برای گزارشدهی در مورد مسائل اقتصادی، زیستمحیطی و اجتماعی ارائه میدهد.
CDPپیشتر با عنوان (پروژه افشای کربن) این پلتفرم اطلاعات مربوط به انتشار گازهای گلخانهای و سایر اقدامات مرتبط با آب و هوا را جمعآوری و منتشر میکند.
) SASBهیئت استانداردهای حسابداری پایداری (این سازمان استانداردهایی برای گزارشدهی در مورد مسائل پایداری در 77 صنعت مختلف ارائه میدهد.
علاوه بر این، قوانین و مقررات متعددی در سطح ملی و بینالمللی در حال تدوین و اجرا هستند که بر فعالیتهای خرده فروشان در زمینه پایداری تأثیر میگذارند.
برخی از این قوانین و مقررات عبارتند از:
توافقنامه پاریس: این توافقنامه بینالمللی به دنبال محدود کردن افزایش دمای جهانی است و تعهداتی را برای کشورهای مختلف در زمینه کاهش انتشار گازهای گلخانهای تعیین میکند.
اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد: این اهداف شامل 17 هدف بلندپروازانه برای توسعه پایدار تا سال 2030 است که بسیاری از آنها به طور مستقیم یا غیرمستقیم با فعالیتهای خرده فروشان مرتبط هستند.
قوانین ملی و منطقهای مربوط به مصرف پایدار، بازیافت و مدیریت ضایعات: این قوانین به منظور تشویق خرده فروشان به اتخاذ رویههای پایدارتر تدوین شدهاند.
پایبندی به چارچوبها و قوانین و ارائه گزارشهای دقیق، نه تنها به خرده فروشان در پاسخگویی به ذینفعان کمک میکند، بلکه مزایای متعددی از جمله افزایش اعتبار برند، ارتقای رضایت مشتری، بهبود کارایی و انعطافپذیری بیشتر زنجیره تأمین را نیز به ارمغان میآورد.
آینده خردهفروشی، شخصیسازی فوقالعاده برای مشتریان است
امروزه مشتریان انتظار تجربیاتی سفارشی و گزینش شده را دارند و برندها باید در راستای ارائه خریدی باشند که شامل شخصی سازی فوق العاده و تجربیات مبتنی بر هوش مصنوعی است. در یک نظرسنجی سال 2022، Salesforce گزارش داد که 73 درصد از مشارکت کنندگان انتظار دارند که شرکت ها نیازها و انتظارات منحصر به فرد آنها را درک کنند و بیش از نیمی از آنها فکر می کنند که شرکت ها باید حتی آنها را پیش بینی کنند. نویسنده در این مقاله، سه مرحله تجارت الکترونیکی را معرفی می کند:
تجارت الکترونیک 1.0: افراد به دنبال کالا هستند
تجارت الکترونیک 2.0: کالاها به دنبال افراد هستند
تجارت الکترونیک 3.0: اتصال و ارتباط کالا با مردم
در تجارت الکترونیک 1. ، تجربه خرید عمدتاً تراکنش محور است و مصرف کنندگان تنها به دنبال خرید محصول مورد نیاز و کالای روزمره خود هستند. در تجارت الکترونیک 2. ، موتورهای توصیه و فید محصول شخصی سازی شده به مصرف کنندگان کمک می کنند تا محصولات مورد علاقه خود را کشف کنند. اما در تجارت الکترونیک نوع 3. ،که به عقیده نویسنده هنوز در مراحل اولیه خود قرار دارد و آینده خرید به این روش بستگی دارد. خالقان و تولید کنندگان نقش اصلی را در اتصال و ارتباط کالا با مردم ایفا خواهند کرد.
مشتریان امروزی انتظارات بالایی از تجربه خرید دارند. آنها می خواهند تجربه ای سفارشی و شخصی سازی شده ای تجربه کنند. به طوری که نیازها و ترجیحات آنها را برآورده کند. این امر برندها را ملزم می کند تا به سمت ارائه تجربهی خریدی متفاوت که شامل شخصی سازی فوق العاده و تجربیات مبتنی بر هوش مصنوعی است گام بردارند.
در یک نظرسنجی سال 2022،طبق گزارش Salesforce 73 درصد از مشارکت کنندگان انتظار دارند که شرکت ها نیازها و انتظارات منحصر به فرد آنها را درک کنند و بیش از نیمی از آنها حتی انتظار دارند که شرکتها بتواننند نیازهای آنها را پیش بینی کنند. برای رسیدن به یک دنیای واقعاً شخصی سازی شده، جایی که برندها، افراد و کالاها در تعامل نزدیک با یکدیگرهستند ، سه مرحله تجارت الکترونیکی وجود دارد که قبل از رسیدن به تجربه خرید نهایی باید آنها را بررسی کنیم.

تجارت الکترونیکی 1.0: در این نوع تجارت، افراد به دنبال کالا هستند
در حال حاضر جهان غرب در مرحله تجارت الکترونیکی 1.0 است که با تجربه خریدی تراکنش محور مشخص می شود که در آن مصرف کنندگان به دنبال محصولی هستند که تنها نیاز به خرید آن را دارند. خواه انتخاب شیر از فروشگاه مواد غذایی باشد یا یک جفت کفش ورزشی آنلاین. عمل جستجوی محصول در هر دو روش یکسان است. در حالی که وب سایت ها در طول زمان پیچیدگی و روش خرید بصورت آنلاین را توسعه داده اند، تجربه خرید اساسی تجارت الکترونیکی در دو دهه گذشته عمدتاً تغییر نکرده است.
تجارت الکترونیک 2.0: کالایی که به دنبال شماست
در مرحله دوم تجارت الکترونیک، شاهد ظهور موتورهای خودکار پیشنهاد، توصیه محصولات مشابه و فیدهای محصول فوق العاده شخصیسازیشده هستیم. تصور کنید میخواهید برای خرید یک محصول خاص وارد سایت شوید، اما به جای آن با انبوه توصیه های متنوع محصولات روبرو میشوید که حتی نمیدانستید وجود دارند یا به آنها نیاز دارید.
توضیحات تکمیلی( product feedیک پلاگین است که به شما امکان میدهد تا اطلاعات محصولات خود را در فرمت مورد نیاز Google برای نمایش در فروشگاه آنلاین آماده کنید.)
تصور کنید ساعت همکارتان را اسکن کنید و غرق شوید در انبوهی مقایسه محصول!
در دنیاى تجارت الکترونیک مرحله دوم ، کافیست عکسی از ساعت همکارتان را اسکن کنید تا با دنیایی بیپایان از مقایسهی محصول روبرو شوید؛ همه با اقلام مشابه و بهترین قیمتها! پلتفرمهایی مانند (Taobao) غول تجارت الکترونیک چین، “علی بابا”، از پیشگامان این مرحله بودند. آنها با ترکیب شخصیسازی، سرگرمی و جستجوی نامحدود، نحوهی خرید و پرداخت مردم را دستخوش تغییر کردهاند و بیشک غرب هم به زودی از این قافله عقب نخواهد ماند.
شرکتهایی که به دادههای خرید سطح SKU دسترسی دارند، مزیت قابل توجهی در ارائه تجربیات سفارشی دارند. در حال حاضر، تنها تعداد انگشت شماری از شرکتها دارای ترکیب کامل مورد نیاز برای موفقیت در این زمینه هستند. به عنوان مثال، کارتهای اعتباری سنتی ممکن است بدانند که مصرفکنندگان کجا خرید میکنند، اما دقیقاً نمیدانند چه چیزهایی را میخرند؛ پلتفرمهای رسانههای اجتماعی ممکن است بدانند که آیا مصرفکنندگان روی یک پیوند کلیک میکنند یا خیر، اما نمیدانند که خرید انجام شده است؛ و موتورهای جستجو ممکن است دادههایی ارائه دهند که منجر به خرید شوند، اما فاقد اختیار کامل و انتساب در فرایند خرید هستند.
در نهایت مسئله اعتماد مطرح میشود. به عنوان یک مصرفکننده، آیا هنگام جستجو برای یک محصول، واقعاً نتایج منصفانه و متناسب که بر اساس نیاز ما طراحی شده است را مشاهده میکنم، یا محتوای تبلیغاتی و الگوریتمهایی را میبینم که لینکها را برای درآمد تبلیغاتی بهینه میکنند؟ در همین حال، خردهفروشان هزینههای خود را برای رقابت نسیت به جایگاه شماره یک افزایش میدهند. این ممکن است یکی از دلایلی باشد که طبق Statista در سال 2023 52 میلیارد دلار صرف شبکههای رسانهای خردهفروشی خواهد شد.

تجارت الکترونیک نوع 3.0: اتصال و ارتباط کالا با مردم
اگر مرحله اول تجارت الکترونیکی را به روش جستجو در مرورگرها و مرحله دوم شخصیسازی محصولات در نظربگیریم ، مرحله سوم به خالقان و تولیدکنندگان اختصاص دارد. در حالی که اقتصاد خالقان امروز زنده و پررونق است، هنوز به پتانسیل کامل خود نرسیده است. امروزه، خردهفروشان و فروشگاهها هنوز واسطههای اصلی بین مردم و محصولات هستند، اگرچه غرق در کمچین های هزینه بر اینفلوئسنرها شدهاند.
برندهایی مانند Burberry ، فروشگاههای فیزیکی آینده را با عناصر تعاملی اجتماعی بیشتر برای مصرفکنندگان بازآفرینی میکنند، در حالی که دیگر برندها مانند برند محصولات آرایشی لانکوم به دنبال گسترش مخاطبان خود با همکاری با اینفلوئنسرها مانند امیلی چمبرلین هستند. در آینده، برندها و فروشگاهها بخشی از این ترکیب خواهند بود، اما خالقان و تولیدکنندگان به عنوان بازیگران کلیدی در اتصال کالاها و مردم پیشگام خواهند شد تا شیوه خرید فعلی را که مبتنی بر معاملات است به تجربیات معنادارتر، مرتبطتر و سرگرمکنندهتری تبدیل کنند.
بر اساس گزارش اخیر Klarna در مورد آینده خردهفروشی، 26 درصد از نسلهای Z و میلنیال آمریکایی آیندهای را تصور میکنند که تجربه خرید به قدری سفارشیسازی شده و توسط هوش مصنوعی هدایت میشود که اگر نخواهند اصلاً نیازی به خرید ندارند. هوش مصنوعی ترجیحات، سلیقهها و خواستههای منحصر به فرد آنها را با چنان دقتی درک میکند که میتواند به صورت خودکار فرآیند کشف و خرید را طی کند. در آینده، اکوسیستمی همانند این طرح با خالقان محتوا و اشکال مختلف رسانه ترکیب خواهد شد تا محصولات را به روشهای لذتبخشتر برجسته کرده و تجربه خرید کلی را روانتر کند.هنگامی که به تجارت الکترونیکی 3.0 برسیم، الهام و اشتیاق یک خرید دیگر از روند پرداخت و تراکنش جدا نخواهد بود. موتورهای توصیه مبتنی بر هوش مصنوعی که با دادههای سطح SKU تغذیه میشوند، فرصتهای بینظیری را برای تعامل بین مصرفکنندگان، خردهفروشان، خالقان و محصولات خود ایجاد خواهند کرد. شرکتهایی که این روندها را پذیرفته و در فناوریهای مناسب سرمایهگذاری میکنند،خود را برای موفقیت های روزافزون آماده میکنند.
چهار رکنِ تحولآفرین در صنعت خرده فروشی در سال ۲۰۲۴
جهان خرده فروشی در آستانهی تحولات چشمگیری قرار دارد. در سال ۲۰۲۴، شاهد ظهور روندهای کلیدی متعددی خواهیم بود که نحوهی خرید و تعامل مشتریان با برندها را به طور اساسی تغییر خواهند داد. در حالی که این دگرگونی چالشهایی را به همراه خواهد داشت، فرصتهای بینظیری را نیز برای رشد و پیشرفت کسبوکارهای کوچک فراهم میکند.
سال ۲۰۲۳ با چالشهای متعددی در صنعت خرده فروشی همراه بود. کاهش اعتماد مصرف کننده، افزایش قیمت سوخت و کاهش درآمد اختیاری، از جمله این چالشها بودند. با این وجود، گزارش «گلدمن ساکس» در مورد چشمانداز اقتصادی بریتانیا برای سال ۲۰۲۴، نویدبخش آیندهای روشنتر است. این گزارش پیشبینی میکند که موانع پیش رو در حال کاهش هستند و اعتماد مصرف کننده به آرامی در حال افزایش است. این امر، امیدواری به رونق صنعت خرده فروشی در سال آینده را افزایش میدهد.
با وجود اینکه این روندها کلی هستند،اما بر کوچکترین استارتآپها نیز تأثیر خواهند گذاشت. صاحبان مشاغل باید در حال حاضر و در دوازده ماه آینده، نگاهی دقیق به این روندها داشته باشند و استراتژیهای خود را بر اساس آنها تنظیم کنند.در حقیقت این روندها صرفاً ترندهای زودگذرِ محصولات نیستند، بلکه نشاندهندهی تغییرات بنیادی در نحوهی خرید مصرف کنندگان و تعامل آنها با صاحبان مشاغل هستند. درک این روندها و همچنین نحوه رفتار مشتریان در سال ۲۰۲۴، برای موفقیت کسبوکار شما در سال آینده ضروری است. هنگام ایجاد اهداف تجاری و اولویتهای کاری، این موارد را نیز در نظر داشته باشید. در غیر این صورت، خطر عقب ماندن از قافلهی پیشرفت را به جان میخرید.
در ادامه، به بررسی چهار مورد از مهمترین روندهای سال ۲۰۲۴ میپردازیم که انتظار میرود صنعت خرده فروشی و کسبوکار شما را دگرگون کنند:

-پایداری و فرسودگی سبز
نظرسنجیهای معتبر نشان میدهند که بخش قابل توجهی از مشتریان، هنگام خرید به پایداری محصولات و خدمات توجه میکنند. اما با افزایش این آگاهی، ظن و تردیدهایی نیز در مورد صداقت و تعهد واقعی کسبوکارها به پایداری زیستمحیطی به وجود آمده است: آیا آنها به دنبال راهحلهای واقعی برای بحران زیستمحیطی هستند یا صرفاً با شعارهای فریبندهی «سبزشویی» سعی در پنهان کردن سهم خود در آلودگی محیط زیست دارند؟
گزارشی از Euromonitor”“ با عنوان «روند کالاهای مصرفی در ۲۰۲۴» نشان میدهد که مشتریان خواهان گامهای مؤثرتر از سوی سازمانها و ارائه اسنادی دال بر تعهدات زیستمحیطی آنها هستند. گزارش سفید اخیر آژانس تبلیغاتی Ogilvy نیز بیان میکند کسانی که طرفدار یک یا چندین برند هستند بسیار محتاطتر شدهاند، موارد «سبزشویی» را افشا میکنند و ادعاهای هر دو برند و افراد اینفلوئنسر را به دقت زیر نظر میگیرند. به عبارت دیگر، در سال ۲۰۲۴، شاهد پدیدهای به نام «فرسودگی سبز» در میان مصرفکنندگان هستیم. با وجود نگرانیهای جدی در مورد فجایع اقلیمی، حس انکارناپذیری وجود دارد که انتخابهای خرید آنها ممکن است تأثیر واقعی بر مسائل موجود نداشته باشد. با این حال، آگاهی از عظمت این معضل و مفهوم واقعی «پایداری» در برابر «بازاریابی سبز فریبکارانه» بیش از هر زمان دیگری افزایش یافته است. گزارش «Mintel» نشان میدهد که ۶۰ درصد از مصرفکنندگان بر این باورند که شرکتها به سادگی ادعاهای سبز خود را جعل میکنند و حرفهای غولهای تجارت را در مورد سازگاری با محیط زیست باور نمیکنند.
خریداران امروزی به دنبال راهحلهای واقعی برای بحران زیستمحیطی هستند و تمایل دارند از فروشگاههایی خرید کنند که صادقانه برای احیای محیط زیست تلاش میکنند. در نگاه اول، این موضوع ممکن است به معنای افزایش چالشها برای کسبوکارها در سال ۲۰۲۴ باشد.اما از سوی دیگر، فرصتی برای کسبوکارهای کوچک به وجود میآورد تا با تمرکز بر پایداری، خود را از رقبا متمایز کنند.
کسبوکارهای کوچک موفق در سال ۲۰۲۴، نه تنها شعارهای توخالی در مورد محیط زیست سر نمیدهند، بلکه با تعهدی واقعی، به طور شفاف اقدامات عملی خود را در راستای پایداری به اطلاع مشتریان میرسانند.تمرکز بر زنجیرهی تأمین، تولیدکنندگان و صرف زمان و تلاش برای اطمینان از پایداری محصولات، از جمله اقدامات کلیدی در این زمینه خواهد بود. تاکید بر عدم بهکارگیری «سبزشویی» و گفتگوی شفاف با مشتریان در مورد اقدامات زیستمحیطی، از دیگر ضرورتهای موفقیت در این مسیر خواهد بود. به عبارتی، بهبود مستمر اقدامات در راستای پایداری، کلید حفظ اعتماد و وفاداری مشتریان در دنیای پویای سال ۲۰۲۴ خواهد بود.
-رشد فزاینده هوش مصنوعی
بیتردید، هوش مصنوعی یکی از سریعترین روندهای رو به رشد در دنیای امروز است. با وجود اینکه این فناوری پدیدهای نوظهور نیست، شاهد پیشرفتهای چشمگیری در سالهای اخیر بودهایم.ظهور ابزارهای تولید خودکار متون، مانند Chat GPT، فرصتهای جدیدی را برای کسبوکارهای کوچک فراهم کرده است، به عنوان مثال، این پلتفرمها میتوانند در عرض چند ثانیه، متنی خلاقانه و متناسب با نیازهای شما در زمینههای مختلفی مانند خبرنامههای فروش، بیانیههای مطبوعاتی و ایمیلهای تبلیغاتی تولید کنند این پلتفرم، به عنوان سریعترین اپلیکیشن در حال رشد در تمام دوران شناخته شد و در عرض دو ماه، حدود ۱۰۰ میلیون کاربر ماهانه جذب کرد. این آمار نشاندهندهی رشد تصاعدی این تکنولوژی نوین است.به نظر میرسد این روند در سال ۲۰۲۴ نیز با قدرت و نفوذ بیشتری به فعالیت خود ادامه دهد.بدیهی است که مصرفکنندگان از این برنامههای کاربردی استقبال کردهاند. اکنون، کسبوکارهای کوچک باید ضمن در نظر گرفتن آگاهی و اعتماد فزایندهی مشتریان به این برنامهها، به چگونگی بهرهمندی از ابزارهای هوش مصنوعی به نفع خود و کسب وکارشان نیز آگاهی کسب کنند. در واقع، این امر مستلزم آن است که خرده فروشان به دو موضوع کلیدی توجه داشته باشند: ارتقای کارایی و فرآیندها که منجر به صرفهجویی در زمان، هزینه و افزایش کارایی خواهد شد و از همه مهمتر، حفظ وجههی انسانی. میتوان گفت که با وجود مزایای هوش مصنوعی، تعامل انسانی همچنان برای مشتریان اهمیت زیادی دارد.خردهفروشان کوچک میتوانند از هوش مصنوعی برای تقویت تعاملات انسانی، مانند ارائه خدمات مشتری شخصیسازیشده،به درستی بهره ببرند.به عبارت دیگر، در سال ۲۰۲۴، استفادهی هوشمندانه از هوش مصنوعی، شامل به حداکثر رساندن کارایی و همزمان تقویت تعامل انسانی خواهد بود.صرفهجویی در زمان، هزینه و انرژی از طریق استفاده از هوش مصنوعی برای تولید توضیحات محصول،و ادغام با ابزارهایی مانند Gmail،Shopify و Canva، که در حال حاضر در حال گسترش دستیارهای هوش مصنوعی قدرتمندترهستند، از جمله مزایای این فناوری برای کسبوکارهای کوچک است.
-تجارت اجتماعی( بستری برای فروش در شبکه های اجتماعی)
تجارت اجتماعی، پدیدهای نوظهور در دنیای تجارت الکترونیک است که به واسطه آن، رسانههای اجتماعی نقشی تسهیلکننده در فرآیند خرید و فروش ایفا میکنند. در این رویکرد، کشف محصول، تصمیمگیری برای خرید و نهایی کردن فرآیند خرید، همگی در یک پلتفرم اجتماعی واحد اتفاق میافتند. در واقع، تجارت اجتماعی، تلفیقی از تجارت الکترونیک و سرگرمی است که تجربهای جذاب و کارآمد را برای مشتریان به ارمغان میآورد.
طبق گزارشی که توسط Influencer Marketing Hub منتشر شده است، ۹۸ درصد از مشتریان قصد دارند حداقل یک بار در سال ۲۰۲۴ خرید خود را از طریق شبکههای اجتماعی انجام دهند، این آمار، حکایت از رشدی قابل توجه در مقایسه با سال گذشته دارد، بهطوری که در سال ۲۰۲۳، تنها ۶۸ درصد از مشتریان از این روش برای خرید استفاده میکردند. شرکت تبلیغاتی Saatchi & Saatchi همچنین به درستی بیان میکند که برندها در حال حاضر بر تعریف داستانهایی در پلتفرمهای اجتماعی تمرکز دارند که با لحظهی خرید مصرف کنندگان این داستان به پایان میرسد.
با توجه به این گرایش رو به رشد، پیشبینی میشود که تجارت اجتماعی سالانه بیش از ۲۸ درصد رشد کند. یکی از فرصتهای کلیدی در این زمینه، همکاری با تولیدکنندگان محتوا در شبکههای اجتماعی است، بازاری که با سرعتی سرسامآور در حال رشد است اما هنوز به طور کامل مورد بهرهبرداری قرار نگرفته است.
تخمینها حاکی از آن است که تنها 2 درصد از تولیدکنندگان محتوا میتوانند از این طریق به عنوان تنها منبع درآمد خود، کسب درآمد کنند. این بدان معناست که 98 درصد از تولیدکنندگان محتوا، هنوز موفق به کسب درآمد از طریق تولید محتوا برای کار خود نشدهاند. در سال ۲۰۲۴، تجارت اجتماعی و اقتصاد تولیدکنندگان محتوا رابطهای همزیستی ایدهآل را به نمایش میگذارند.
مصرف کنندگان خواهان سرگرمی هستند و تولیدکنندگان محتوا، این سرگرمی را برای آنها فراهم میکنند.طبق مطالعات انجام شده، 37 درصد از مصرف کنندگان به اینفلوئنسرها بیش از برندها اعتماد دارند. بنابراین، کسبوکارهای کوچک دو فرصت بزرگ برای رشد در این زمینه دارند:تبدیل شدن به تولیدکنندگان محتوا در شبکههای اجتماعی و همکاری با تولیدکنندگان محتوا برای دسترسی به مخاطبان هدف.
به طورکلی، سال ۲۰۲۴، تمرکز بر خلق لحظات شاد و سرگرمکننده برای مشتریان، کلید موفقیت در تجارت اجتماعی خواهد بود. این لحظات شاد، در نهایت به “لحظهی خرید” منجر شده و به رشد و رونق کسبوکارهای کوچک کمک خواهد کرد.
-ارتباطات شخصیسازیشده: کلید وفاداری مشتری در سال ۲۰۲۴
بدون شک، عصر ارسال تبلیغات انبوه در شبکههای اجتماعی به پایان رسیده است. در سال ۲۰۲۴، کسبوکارها باید تعاملات شخصیسازیشده با مشتریان خود را در اولویت قرار دهند .درواقع، این همان چیزی است که مشتریان خواهان آن هستند.تحقیقات نشان میدهد که ۹۱ درصد از مشتریان مورد بررسی، تمایل دارند از برندهای مورد علاقه خود پیامک های شخصی سازی شده دریافت کنند. نرخ ارسال پیامهای بازاریابی از طریق واتساپ نیز بین ۹۸ تا ۹۹ درصد نشان داده شده است. همراه با این روند، شاهد ظهور و رشد بازاریابی با چتباتها هستیم. ارزش این بازار از یک میلیارد پوند در سال ۲۰۲۳ به ۱.۲ میلیارد پوند در سال ۲۰۲۴ رسیده است و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۳۲ به ۴.۹ میلیارد پوند برسد. این نوع ارتباط هدفمند به کسبوکارها امکان برقراری ارتباط با مشتریان وفادار خود را بهطور مجزا میدهد، بدون اینکه نیازی به ارسال عمومی و کلی پستهای تخفیفی، به عنوان مثال، در شبکههای اجتماعی داشته باشند.
رسیدن به این هدف تنها از طریق شخصیسازی برای مشتریان امکانپذیر است.کاربران خواهان پیامهایی هستند که با آنها و رفتار خریدشان مطابقت داشته باشد، نه اینکه با پیامهای بازاریابی عمومی بمباران شوند.
درمجموع، سال ۲۰۲۴ نویدبخش آیندهای روشن برای صنعت خرده فروشی است.کسبوکارهای کوچک با در آغوش گرفتن روندهای کلیدی، میتوانند در این دنیای پویا به موفقیت دست پیدا کنند.تمرکز بر پایداری، استفاده از هوش مصنوعی و ایجاد ارتباطات شخصیسازیشده و ترکیب آن با تجارت اجتماعی، چهار رکن اصلی برای درخشش در سال ۲۰۲۴ و پس از آن خواهد بود. با در نظر گرفتن این موارد، کسبوکارهای کوچک و خرده فروشان میتوانند در سال ۲۰۲۴ خود را برای آیندهای روشن در این صنعت آماده کنند.
هایپرمی ، برگزیده برتر چهاردهمین اجلاس سراسری رعایتمندی مشتری برای دومین سال
فروشگاه های زنجیره ای هایپرمی با ایجاد ارتباط موثر و شخصی سازی خدمات ، باشگاه مشتریان را توسعه داده است.
هایپرمی همواره در تلاش است با ارائه کالا و خدمات متنوع و با کیفیت انتخاب اول مشتریان تمایز جو باشد.
هایپرمی
اینجابهجایهمهجا
سبز کردن سبد خرید: آینده بستهبندیهای سازگار با محیط زیست
صنعت بستهبندی در سالهای اخیر، شاهد تحولی چشمگیر بوده است. علت اصلی این دگرگونی، افزایش تقاضای مصرفکنندگان برای راهکارهای پایدار (sustainable) است. دوران سلطهی پلاستیکهای یکبار مصرف و ضایعات بستهبندی رو به افول است و جای خود را به رویکردی نوین میدهد: “بستهبندی سازگار با محیط زیست”
امروزه، مصرفکنندگان آگاه به محیط زیست و مشکلات پیش رو، به دنبال برندهایی هستند که بر شیوههای دوستدار محیط زیست تأکید دارند. این امر، بستهبندی پایدار را به عاملی حیاتی برای موفقیت کسبوکارها تبدیل کرده است.
قابل ذکر است که بنده به عنوان رئیس و مدیر ارشد عملیات “سپلايکدی” (SupplyCaddy)، یک تولیدکننده و تأمینکننده جهانی راهکارهای بستهبندی سفارشی برای صنعت خدمات غذایی، مشغول به فعالیت هستم. بسیاری از بزرگترین و شناختهشدهترین رستورانزنجیرهای، خطوط هوایی و خردهفروشان جهان، از جمله مشتریان ما میباشند.
همکاری نزدیک با این زنجیرههای بزرگ و مشاهدهی تأثیر انتخابهای بستهبندی آنها بر عملکرد کسبوکار و محیط زیست، به من این امکان را داده است تا دانش ارزشمندی در حوزهی پایداری به دست آورم و درک کنم که چگونه میتوان برندها را به انتخاب راهکارهای بستهبندی سازگارتر با محیط زیست تشویق کرد.در حقیقت درک عمیقی از چالشهای ویژهی زنجیرههای تأمین در حوزهی پایداری پیدا کردهام. برقراری تعادل میان نیاز به راهکارهای بستهبندی کارآمد و با قیمت مناسب، با تقاضای روزافزون برای جایگزینهای سازگار با محیط زیست، وظیفهی چالش برانگیزی است. با این حال، برندها میتوانند از طریق استراتژیهای نوآورانه و تلاشهای مشترک، به سمت شیوههای پایدارتر حرکت کنند.

*
انتخاب مواد اولیهی سازگار با محیط زیست
با افزایش نگرانیها در مورد تغییرات آب و هوایی و آلودگی پلاستیکی، بستهبندی پایدار راهحلی قانعکننده ارائه میدهد. کسبوکارها میتوانند با استفاده از مواد قابل بازیافت، تجدیدپذیر یا ساخته شده از منابع تجدیدشونده، ردپای زیستمحیطی خود را به میزان قابل توجهی کاهش دهند.
مواد سنتی بستهبندی، مانند پلاستیک و استیروفوم، در حال جایگزینی با گزینههای سازگار با محیط زیست هستند، از جمله کاغذ بازیافتی، مقوا، پلاستیکهای گیاهی و مواد قابل کمپوست. این مواد نه تنها ردپای کربنی را کاهش میدهند، بلکه با بستن حلقهی مصرف از طریق فرایندهای بازیافت و کمپوستسازی، از اقتصاد چرخشی (دورانی)حمایت میکنند.
درواقع بستهبندی پایدار با ارزشهای مصرفکنندگان همسو است و مشتریانی را جذب میکند که به دنبال محصولاتی هستند که متعهد به آیندهای سبزتر باشند.
*
رویکردهای نوآورانه در طراحی بستهبندی پایدار
بستهبندی پایدار صرفاً به مواد اولیهی بهکار رفته محدود نمیشود، بلکه رویکردهای نوآورانه در طراحی را نیز در بر میگیرد که کارایی بستهبندی را بهینه میسازد. به عنوان مثال، بستهبندی مینیمالیستی، لایههای غیرضروری را حذف کرده و بر سادگی و کارایی تمرکز میکند. این امر نه تنها باعث کاهش ضایعات میشود، بلکه زیبایی کلی برند را نیز ارتقا میدهد.
علاوه بر این، شرکتها از فناوریهای بستهبندی هوشمند، مانند برچسبهای هوشمند و کدهای QR، برای ارائه اطلاعات محصول به مصرفکنندگان و ترویج شیوههای بازیافت استفاده میکنند. علاوه بر این، شرکتها از فناوریهای بستهبندی هوشمند، مانند برچسبهای هوشمند و کدهای QR، برای ارائه اطلاعات محصول به مصرفکنندگان و ترویج شیوههای بازیافت استفاده میکنند.
*
بهینهسازی زنجیرهی تأمین: فراتر از محصول نهایی
بستهبندی پایدار فراتر از محصول نهایی است و شامل بهینهسازی کل زنجیرهی تأمین نیز میشود. شرکتها در حال بررسی روشهایی برای به حداقل رساندن انتشار آلایندههای ناشی از حملونقل هستند که این امر از طریق بهینهسازی اندازه و شکل بستهبندی، کاهش مصرف سوختهای فسیلی و اتخاذ شیوههای لجستیکی پایدارتر قابل دستیابی است. این رویکرد جامع تضمین میکند که پایداری در تمامی جنبههای فرآیند بستهبندی نهادینه شده باشد.
بر اساس تجربهی من، هنگام بهینهسازی زنجیرهی تأمین برای ارتقای پایداری در بستهبندی، اقدامات زیر بسیار مؤثر هستند:
تمرکز بر همکاری و شفافیت: ایجاد مشارکتهای قوی و تقویت ارتباطات باز با تأمینکنندگان، تولیدکنندگان و شرکتهای لجستیکی امری کلیدی است. کسبوکارها میتوانند با به اشتراک گذاشتن اهداف و انتظارات پایداری در سراسر زنجیرهی تأمین، به طور مشترک برای شناسایی زمینههای بهبود و اجرای شیوههای دوستدار محیط زیست تلاش کنند. همکاری همچنین امکان تبادل ایدهها و بهترین شیوهها را فراهم میکند و به بررسی تمام اجزا با دیدگاههای مختلف و تخصصهای گوناگون منجر میشود.
بهینهسازی طراحی بستهبندی: کاهش ضایعات بستهبندی و بهینهسازی اندازه و شکل بستهها میتواند به طور قابل توجهی انتشار آلایندههای ناشی از حملونقل را به حداقل برساند. رهبران کسبوکار با ارزیابی مجدد مواد بستهبندی، میتوانند فرصتهای استفاده از مواد سبکتر یا جایگزینهایی با تأثیر کمتر بر محیط زیست را شناسایی کنند. علاوه بر این، طراحی بستهبندی که حداکثر استفاده از فضا را در طول حملونقل تضمین کند، میتواند تعداد محمولههای مورد نیاز را کاهش داده و در نتیجه انتشار کربن را پایین بیاورد.
در عین حال که به دنبال بهینهسازی زنجیرهی تأمین هستیم، برای اجتناب از موانع احتمالی، توجه به نکات کلیدی زیر ضروری است:
غفلت نکردن از فرصتهای تأمین داخلی: در حالی که تأمین جهانی ممکن است مزایای هزینهای به همراه داشته باشد، اغلب به معنای حملونقل مسافتهای طولانی و در نتیجه انتشار کربن بالاتر است. با تمرکز بر تأمینکنندگان محلی، کسبوکارها میتوانند ردپای زیستمحیطی خود را به میزان قابل توجهی کاهش دهند.
اجتناب از راهحلهای کوتاهمدت: هنگام بهینهسازی زنجیرهی تأمین برای پایداری، تفکر بلندمدت ضروری است. به جای راهحلهای مقطعی، بر اجرای راهکارهایی تمرکز کنید که منافع ماندگاری به همراه داشته باشند. رویکردهای کوتاهمدت ممکن است در آینده منجر به عواقب ناخواسته یا شیوههای غیرقابل دوام از لحاظ زیستمحیطی شوند.
با تکیه بر تجربهی مستقیم خود، شاهد تغییرات مثبت قابل توجهی در زنجیرهی تأمین به واسطهی این اقدامات بودهام که منجر به ارتقای پایداری در بستهبندی شده است.
غفلت نکردن از فرصتهای تأمین داخلی: در حالی که تأمین جهانی ممکن است مزایای هزینهای به همراه داشته باشد، اغلب به معنای حملونقل مسافتهای طولانی و در نتیجه انتشار کربن بالاتر است. با تمرکز بر تأمینکنندگان محلی، کسبوکارها میتوانند ردپای زیستمحیطی خود را به میزان قابل توجهی کاهش دهند.
اجتناب از راهحلهای کوتاهمدت: هنگام بهینهسازی زنجیرهی تأمین برای پایداری، تفکر بلندمدت ضروری است. به جای راهحلهای مقطعی، بر اجرای راهکارهایی تمرکز کنید که منافع ماندگاری به همراه داشته باشند. رویکردهای کوتاهمدت ممکن است در آینده منجر به عواقب ناخواسته یا شیوههای غیرقابل دوام از لحاظ زیستمحیطی شوند.
*

بستهبندی پایدار فراتر از مسئولیت اجتماعی برای فروشگاههای زنجیره ای و تامین کنندگان
بستهبندی پایدار نه تنها با ارزشهای مصرفکنندگان همسو است، بلکه مزایای ملموسی برای کسبوکارها نیز به همراه دارد. شرکتها با پذیرش رویکردهای پایدار میتوانند شهرت برند خود را ارتقا دهند، خود را از رقبا متمایز کنند و مشتریان دغدغهمند محیط زیست را جذب نمایند. علاوه بر این، شیوههای پایدار اغلب از طریق کاهش مصرف مواد اولیه، بهینهسازی لجستیک و بهبود کارایی عملیاتی، منجر به صرفهجویی در هزینهها میشوند.
برای مدیران شرکتهایی که به دنبال تغییر به سمت بستهبندی پایدار هستند، چندین عامل مهم برای گذر موفقآمیز از این مسیر وجود دارد:
ملاحظات مربوط به قیمت و هزینه: در حالی که ممکن است تصور شود بستهبندی پایدار گرانتر است، داشتن دیدگاهی بلندمدت ضروری است. با در نظر گرفتن عواملی مانند صرفهجویی در مواد، کارایی عملیاتی و مزایای بالقوه بازاریابی، به ارزیابی کل هزینه بپردازید.
مواد و طراحی: بازنگری مواد بستهبندی فعلی، گامی اساسی است. جایگزینهای سازگار با محیط زیست مانند مواد زیستتخریبپذیر یا قابل کمپوست، مواد بازیافتی یا قابل بازیافت، یا منابع تجدیدپذیر را در نظر بگیرید. علاوه بر این، بهینهسازی طراحی بستهبندی برای کاهش مصرف مواد و ضایعات میتواند تأثیر قابل توجهی بر پایداری داشته باشد.
چالشها و راهکارها: تغییر به سمت بستهبندی پایدار ممکن است با چالشهایی مانند پیچیدگیهای زنجیرهی تأمین، ملاحظات هزینهای یا اطمینان از سازگاری با فرآیندهای تولید موجود همراه باشد. برای غلبه بر این چالشها، اتخاذ رویکردی مرحلهای ضروری است. قبل از اجرای راهحلهای بستهبندی پایدار در مقیاس بزرگ، با پروژههای آزمایشی برای آزمایش و اصلاح این راهحلها آغاز کنید. کارکنان و ذینفعان را درگیر کنید و فرهنگ پایداری را در درون سازمان تقویت نمایید.
*
صنعت بستهبندی در حال گذراندن تحولی چشمگیر است که محرک اصلی آن نیاز به پایداری و تقاضای مصرفکنندگان برای راهحلهای سازگار با محیط زیست میباشد. شرکتها با اولویت دادن به پایداری، نه تنها میتوانند تأثیر زیستمحیطی خود را کاهش دهند، بلکه در بازاری که به سرعت در حال تغییر است، از مزیت رقابتی نیز برخوردار شوند.
اکنون زمان روی آوردن به بستهبندی پایدار است و آن دسته از شرکتهایی که این رویکرد را در پیش بگیرند، میتوانند در عین حال که از مزایای برخورداری از یک پایهی قوی از مصرفکنندگان آگاه و مسئول بهرهمند میشوند، آیندهای سبزتر را رقم بزنند.
Bradley Saveth,Jun 23, 2023
آینده صنعت خرده فروشی(مواد غذایی)
در ماههای ژوئن و جولای ۲۰۲۳، شرکت دیلویت (Deloitte) از ۱۰۰ مدیر ارشد خرده فروشان زنجیرهای برتر ایالات متحده با بیش از ده هزارکارمند، در مورد آیندهی خرده فروشی نظرسنجی کرد
ادامه مقاله قبل
پیامدها برای خرده فروشی مواد غذایی
همانند فناوری، هر یک از شش نیروی محرکی که پیشتر شرح داده شد(مقاله پیشین)، به تنهایی قدرتی بهسزا دارند. لیکن، در همپیوستگی، آنها میتوانند به چیزی فراتر از مجموع خویش، پدیدهای غیرخطی بدل شوند که پیامدهای عمیقی بر بازارها، مدلها و سازوکارهای این صنعت برجای میگذارد.
بازارها
خرده فروشان بایستی بازارهای آیندهی خود را تعریف کنند. چه چیزهایی فروخته میشود، به چه کسانی فروخته میشود، و چه محصولات و خدماتی ارزش آفرینی میکنند. با وجود پایگاه مصرفکنندهی متنوعتر و متمایزتر و نوآوریهای فناورانهای که این امر را محقق میسازد، آیندهی مواد غذایی را به گونهای متصور میشویم که از انبوه به خرد (میکرو) گذر کند. افزون بر این، «مسئولیتپذیری» را لازمهی برقراری اعتماد، شکلگیری حس ارزشهای مشترک، و مشارکتهای مثبت اجتماعی میدانیم که بازار آن را مطالبه خواهد کرد.

گذر از فروش انبوه به خرد
فروش به «مصرفکنندهی متوسط(میانگین)» تا حدودی یک فریبِ کارآمد بود، اما تا همین اواخر، خرده فروشان چارهی دیگری نداشتند. آنها در دورهای به دنبال میانگینِ توزیع نرمال (منحنی زنگولهای) بودند که در آن زمان، مشتریانشان همگنتر بودند و دادههای اندکی دربارهی این مشتریان که عمدتاً با وجه نقد خرید میکردند، در دسترس بود. اما در آیندهی صنعت خرده فروشی، میانگین ممکن است از سهولت و کاربرد خود فاصله بگیرد.مصرفکنندگان در اینکه چه کسانی هستند و چه چیزی از خرده فروشان میخواهند، از یکدیگر متمایز میشوند و این امر صنعت را به سمت تغییر پارادایم خود از انبوه به خرد سوق میدهد.
این سوال که خرئه فروشان به «چه کسی» باید بفروشند، تبدیل به «فردیت» میشود .همانطور که تبلیغات و بازاریابی به طور فزایندهای هدفمند شدهاند، بسیاری از فرآیندهای دیگر (مانند چیدمان کالا، توزیع، مدلهای خدمات، خروج از صندوق و غیره) همچنان بر رویکرد انبوه متمرکز هستند. توجه داشته باشید که تجار مواد غذایی به طور سنتی بیش از 30000 واحد کالایی (SKU) را مدیریت میکنند، در حالی که متوسط مشتریان مواد غذایی تنها حدود 300 محصول خریداری میکنند. برخی بر این باورند که با ماندن مشتریان در فروشگاه برای مدت طولانیتر، ارزش آفریده میشود. اما چرا باید آنها را مجبور کرد هزاران محصول را رد کنند، در حالی که تنها به تعداد محدودی از آنها نیاز دارند؟
روی آوردن به رویکرد خرد، دربارهی خلق تجربهی مناسب برای هر مشتری و شیوهی خدمترسانی در هر کانال است. انتظار میرود که مجموعهی اقلام ارائه شده، ترکیبی از تجربیات دیجیتال و فیزیکی باشد که به طور دقیقتری با نیازهای فردی (و خانوادگی) مطابقت داشته باشد. راهروهای بیپایان اقلام موجود در بخش مرکزی فروشگاه میتوانند با رویکردی با حداقل تماس فیزیکی ارائه شوند، در حالی که کالاهای تازه و متمایزتر، به قلب تجربهی درون فروشگاهی تبدیل شوند. بدین ترتیب، فروشگاه به پلتفرم یا صحنهای تبدیل میشود که برای تطبیق سریع با نیازها و تجارب در حال تغییر، قابل بازآرایی است.
“گذر از انبوه به خرد” همچنین به این معناست که نباید فقط یک فرمت موفق وجود داشته باشد. آمیختهای از فرمتهای دیجیتال و فیزیکی، تحویل ازفروشگاه وخرید درون فروشگاهی، اقلام خاص و حجم بالا میتواند حول حداکثرهای محلی برای مصرفکنندگانی که اولویتهای متفاوتی برای کیفیت، ارزش، انتخاب و راحتی قائل هستند، پیکربندی شود. شاید بعضی از فروشگاهها، اما به احتمال زیاد همهی آنها، ظاهری آیندهنگرانه نداشته باشند. با این حال، حتی کمدرآمدترین مصرفکننده نیز همچنان خواهان همهچیز است، البته متناسب با شرایط خود، و میتواند به عنوان یک فرد، خدمات بهتر و شخصیتری از سوی خرده فروش دریافت کند.

مسئولیتپذیری به مثابه یک ضرورت
تغییر اقلیم واقعیتی است که صنعت خرده فروشی باید با آن مقابله کند. این صرفاً به تعیین اهداف و مقابله با کاهش محصول و اختلالات خلاصه نمیشود. با بارزتر شدن اثرات تغییر اقلیم و تبدیل «پایداری» به عاملی محوریتر در تصمیمگیریهای خرید، این امر همچنین به معنای ایجاد پیشرفت اصیل و ادعاهای قابل دفاع است. مسئولیتپذیری اقلیمی به طور مداوم از یک عملکرد عمدتاً مجزا در حوزهی روابط عمومی و انطباق مقرراتی، به الزامی ناشی از مطالبات ذینفعان، سهامداران و کارکنان تبدیل میشود، الزامی که باید در فرآیند تصمیمگیری کلانِ کسبوکار گنجانده شود
با این حال، میتوانیم استدلال کنیم که پیامد این امر برای بازارهای خرده فروشان قابل تعمیمتر است. مصرفکنندگان مجموعهی بزرگتری از مسائل را در نظر میگیرند و از شرکتهایی که با آنها تجارت میکنند، میخواهند که مشارکت فعالانهای در حمایت از ارزشها و هویت آنها داشته باشند. کارکنان و سرمایهگذاران شما احتمالاً احساس مشابهی دارند و ممکن است سکوت و عدم اقدام را به منزلهی نوعی بیانیه تلقی کنند؛ به این معنا که شرکتها دیگر گزینهی ماندن در حاشیهی سکوت را نخواهند داشت. صرف نظر از اینکه رویکرد ارتباطی شما چقدر آرام یا پر سر و صدا باشد، پیامد این است که شرکتها همچنین باید ارزشها و حس هدف خود را به طور کلی در تمامی کارکردها درک کنند و به آنها وفادار باشند.
اجتناب از واکنش منفی و کاهش فروش، تنها یک روی سکهی این پیامد است. اما اگر مشتریان باور کنند که شما به دنبال منافع آنها هستید و ارزشهای مشترکی دارید، این امر میتواند فرصتهای جدیدی را ایجاد کند، از جمله رقابت بر سر جنبههایی فراتر از قیمت. بحثهای زیادی در مورد «حق بیمه پایداری» وجود دارد، اما به سلامت و تندرستی شخصیسازیشده، از جمله غذا به عنوان دارو، توجه کنید. از هر چهار مصرفکننده، سه نفر به طور فعال به دنبال تغذیهی شخصیسازیشدهتر هستند که این رقم نسبت به سال گذشته ۱۳ درصد افزایش یافته است. علاوه بر این، ۵۵ درصد از مصرفکنندگان میگویند که حاضرند برای غذاهای مناسب که به سلامتی و تندرستی آنها کمک میکند، حق بیمه پرداخت کنند.
به نظر میرسد شرایط برای صنعت خرده فروشی مهیا است تا از طریق اپلیکیشنهای دیجیتالی که به کمک آنها به سمت تصمیمات خرید سالم کمک میکند، با مصرفکنندگان تعامل داشته باشند.
اما برای اینکه چنین سیستمی به درستی کار کند، بهویژه به روشی فوقالعاده شخصیسازیشده، مصرفکنندگان باید به خرده فروش خود در مورد دادههای حساس بهداشتی و پزشکی (مانند وزن، وضعیت دیابت، آلرژی، داروهای تجویزی و غیره) اعتماد کنند. به احتمال زیاد، تنها خرده فروشانی که مسئول و قابل اعتماد تلقی میشوند، از جمله در حوزههای حریم خصوصی، امنیت سایبری و استفاده اخلاقی از فناوریهایی مانند هوش مصنوعی (AI)، میتوانند به دادههایی برای ارائه این نوع خدمات ترکیبی دیجیتال دست پیدا کنند و از وفاداری و فروش بیشتر بهرهمند شوند.
مدلها
خرد ه فروشان باید برای اینکه کسبوکارشان چگونه سازماندهی و پیکربندی شود تصمیم گیری کنند و همچنین مشخص کنند که چگونه قابلیتهایشان تأمین خواهد شد و مدلهای جدیدی را برای خلق ارزش توسعه دهند. با توجه به تغییر تقاضای مصرفکنندگان و فشارهای رقابتی جدیدی که از طریق دگرگونی صنعت ایجاد شده است، ما شاهد یک «بازپیکربندی بنیادین صنعت» در خرده فروشی مواد غذایی هستیم، زیرا این صنعت با واقعیتهای رقابتی جدید مواجه میشود و مرزهای سنتی بازار قابل دسترس را تحت فشار قرار میدهد. کشیدگی و جداسازی روابط تجاری جهانی و نظام جهانی مواد غذایی که از تغییرات آب و هوایی رنج میبرد، به احتمال زیاد حاکی از یک «تحول لرزهآور در زنجیرهی تأمین» است که میتواند بخش بیشتری از زنجیرهی تأمین را به منابع محلی، از جمله تولید در محل، انتقال دهد.
بازپیکربندی بنیادین صنعت
بسیاری از موانع رقابتی سنتی در صنعت مصرفکننده در حال فرو پاشی هستند، چرا که قابلیتهای بیشتری را میتوان به عنوان یک سرویس ارائه داد. اینکه قبلاً پرسش «ساخت در مقابل خرید» مطرح بود، به احتمال زیاد دیگر پرسش درستی نیست. رقیب جدید صنعت خرده فروشی لزوماً نیازی به مالکیت فروشگاهها یا انبارها ندارد و حتی نیازی به داشتن کارمند هم نیست. رقابت میتواند از سوی بازیگران بیرونی حوزهی دیجیتال (مانند اپلیکیشنهای خرید شخص ثالث) یا از پویاییهای در حال تغییر درون زنجیرهی ارزش کنونی حاصل شود.
در مورد زنجیرهی تأمین، توجه داشته باشید که مدل غالب خرده فروشی امروز تا حدودی بر ستونهای برندهای ملی بنا شده است، و وابستگی زیادی به شرکتهای CPG برای شکلدهی و حمایت از استراتژیهای مجموعهی محصولات، قیمتگذاری و تبلیغات دارد و اعتبار نام این برندها و تخفیفهای مداوم آنها، انتخاب را برای مصرفکنندگان هدایت میکند. اما به نظر میرسد که این رابطه ممکن است نشانههایی از فشار رقابتی را نشان دهد. چندین شرکت CPG اقدامات مقدماتی را برای ورود به مدلهای مستقیم به مصرفکننده انجام دادهاند و در حال ساخت اپلیکیشنهای وفاداری مشتری شخص ثالث هستند یا با آنها همکاری میکنند که به طور مستقیم با خرده فروشان ارتباط ندارند. خرده فروشان نیز در حال ورود به قلمروی سنتی CPG هستند و در نظرسنجی مدیران ما، تقریباً نیمی از مدیران خرده فروشی مواد غذایی بر این باورند که مشارکت با CPG های برند ملی به مرور زمان کماهمیتتر میشود. خرده فروشان از روابط و دادههای مشتریان خود برای افزودن محصولات با نشان تجاری فروشگاه استفاده میکنند. این «برندهای اختصاصی» به فروشگاهها کمک میکند تا تمایز ایجاد کنند و سودآوری خود را افزایش دهند و ۹۲ درصد از مدیران خرده فروشی مواد غذایی در نظرسنجی ما فکر میکنند که این امر به یک منبع درآمد عمده و رو به رشد تبدیل خواهد شد. این پویاییها و بسیاری موارد دیگر به احتمال زیاد نحوهی مشارکت خرده فروشان و شرکتهای CPG برای برآوردن نیازهای جدید مصرفکنندگان را بازتعریف میکند و در نهایت، اینکه خرده فروشان در چه نقطهای از کل زنجیرهی ارزش خود باید به سود برسند.بازپیکربندی همچنین میتواند فرصتهای جدیدی ایجاد کند. طی قرن گذشته، خرده فروشان برای سهمی از سبد خرید مشتریان با یکدیگر رقابت میکردند. اما پایین آمدن موانع رقابتی و قابلیتهایی که به عنوان یک سرویس ارائه میشوند، از دو جهت عمل میکنند. آنها میتوانند به خرده فروشان کمک کنند تا بازارهای قابل دسترسی خود را برای دستیابی به «سهم بزرگتری از زندگی» گسترش دهند. خرده فروشان میتوانند با افزودن خدمات جدید، به نوعی «مرکز راهحلهای زندگی» تبدیل شوند و با نوید صرفهجویی در وقت و هزینه خریداران، همراه با طعم، سلامتی و تجربهی بهتر خرید، با حاشیهی سود بالاتر از مدل سنتی، به آنها خدمترسانی کنند. دیگر لزومی ندارد که مالکیت داشته باشند، بنابراین میتوانند فرآیند افزودن این قابلیتهای گستردهتر را تسریع بخشند.خرده فروشان همچنین میتوانند ارزشهایی را به کسبوکارهای دیگر ارائه دهند. به ظهور «رسانههای خردهفروشی» توجه کنید، جایی که فناوری خرده فروشی با دسترسی به مخاطبان بسیار هدفمند، درآمد هدفمند از بازاریابی را جذب میکند. برخی چشماندازهای غذا به عنوان دارو، شامل دریافت بیمهنامه یا یارانهی کارفرما برای وعدههای غذایی متناسب با نیازهای پزشکی است که اکوسیستم جدیدی از شرکای تجاری را معرفی میکند که قابلیتهای بخش خرده فروشی میتواند به آنها خدمات ارائه دهد. درآمد و سود آتی بخش این صنعت ممکن است از منابع جدیدی حاصل شود.
لرزشی بنیادین در زنجیرهی تأمین
مصرفکنندگان عاشق این هستند که در تمام فصول سال و بدون توجه به فصل یا عرض جغرافیایی محل زندگی خود، به انواع تازهترین محصولات با کیفیت بالا، از جمله محصولات عجیب و غریب، دسترسی داشته باشند. آنها همچنین تمایل دارند برای مواد غذایی بستهبندیشده و لوازم خانگی ساختهشده از کالاهایی که از اقتصادیترین کشورهای جهان تهیه و تولید میشوند، قیمت پایینتری پرداخت کنند. اما سیستمی که از این رویکرد جهانی پشتیبانی میکند، پیچیدهتر میشود تنشهای سیاسی و تعرفهها، اغلب باعث میشوند تأمین جهانی پرمخاطرهتر و گرانتر شود. همهگیری، نقاط ضعف حملونقل و کشتیرانی در سراسر جهان را آشکار کرد. شرایط رشد و مسافت طیشدهی مواد غذایی تحت نظارت فزایندهای قرار میگیرد. در واقع، غذا میتواند قبل از مصرف هزاران مایل سفر کند، به همراه همهی کربنی که با خود حمل میکند. چنین مسافتهایی برای مشتریانی که علاقهمند به خرید محلی، آگاهی از منشأ غذای خود و چگونگی رسیدن آن به دستشان هستند، خوشایند نیست. «فرا-شخصیسازی» همچنین به معنای تطبیق موجودی با ترجیحات خاص هر جامعه است. به احتمال زیاد، همیشه یک زنجیرهی تأمین جهانی غذا وجود خواهد داشت، اما در نحوهی عملکرد تأمین مواد غذایی خرده فروشی، یک تغییر لرزهآور رخ خواهد داد. خوشبختانه، فناوریها و رویکردهای جدیدی برای تأمین بیشتر محصولات به صورت محلی وجود دارد. برای نمونه، ظهور کشاورزی در محیط کنترلشده (CEA) را در نظر بگیرید که میتواند از هوش مصنوعی برای تنظیم عوامل محیطی مانند دما، طیف نور، آب (H2O) و دیاکسید کربن (CO2) برای هدایت و مقیاسگذاری نوآوریهای جدید محصولاتی که در محیطهای کشتِ مزرعه امکانپذیر نیست، استفاده کند. تولید منطقهای بیشتر میتواند خرده فروشان را قادر سازد تا به زنجیرههای تأمین سریعتر با غذای تازهتر که بر اساس تقاضا تولید میشود، دسترسی داشته باشند و بدین ترتیب، مسافت طیشدهی مواد غذایی، ضایعات و منابع را محدود کنند. هفتاد درصد از مدیران خرده فروشی مواد غذایی در نظرسنجی ما میگویند که به احتمال زیاد، تأمین مواد غذایی را از سطح جهانی به محلی تغییر خواهند داد. گوشتهای گیاهی و کشتشده و سایر منابع جدید کالری و مواد مغذی ممکن است چشمانداز را بیشتر تغییر دهند. پیشرفتهای صورتگرفته در وسایل نقلیهی خودران نیز ممکن است نقشی ایفا کند، بهویژه از آنجایی که بیش از نیمی از مدیران این صنعت،انتظار تحویلهای مکررتر به فروشگاهها را در سالهای آینده دارند.
یک سیستم غذایی کاملاً شخصیسازیشده باید سیستمی کاملاً یکپارچه باشد که خطوط سنتی بین تولیدکننده و خرده فروش را محو میکند. برای مثال، یک مزرعهی عمودی که در کنار یک فروشگاه مواد غذایی قرار گرفته باشد، میتواند محلیترین منبع غذا تا به امروز باشد و قابلیتهای ارائهی «برند اختصاصی» را گسترش دهد. برای ایجاد شفافیت و ردیابی بیشتر در تمام بخشهای زنجیرهی تأمین، چه جهانی و چه محلی، یکپارچگی بیشتری نیز مورد نیاز است. شرکتهایی که در چشمانداز صنعت ۲۰۲۳ ما برای رشد سودآور آماده شدهاند، دو برابر بیشتر احتمال دارد که برای افزایش سطح شفافیت ارائهشده به مصرفکنندگان و سایر ذینفعان سرمایهگذاری کنند.
مکانیزمها
در واقع خرده فروشان باید نحوهی اجرا، بهکارگیری نیروی کار و اولویتبندی تصمیمات عملیاتی را برای خلق ارزش انتخاب کنند. فناوری به مراتب قدرتمندتر میتواند مزایای قابل توجه و فرصتهای جدیدی ایجاد کند، به اندازهای که نویدبخشِ «عصر الگوریتمها و اتوماسیون» باشد، حتی برای صنعت خرده فروشی که گاهی اوقات نسبت به فناوری بیمیل است. این فناوریها همچنین میتوانند تقاضا و اقتصاد نیروی کار را تغییر دهند. تغییرات اجتماعی و فرهنگی، خواستههای نیروی کار از کارفرمایان را تغییر میدهد. به احتمال زیاد «افراطهای جدیدی در نیروی کار» پدیدار خواهد شد.
عصر دادهها، الگوریتمها و سهولت در خرید
درک زندگی مصرفکنندگان و بهترین راههای حمایت از نیازهای آنها، کلیدی برای افزایش سودآوری است. گذر از انبوه به خرد، به دادههای زیادی نیاز دارد، به احتمال زیاد حتی بیشتر از آنچه فروشگاهها در حال حاضر تولید میکنند. تقریباً هشتاد درصد از مدیران خرده فروشی مواد غذایی بر این باورند که برای شناخت بهتر مشتریان خود، باید دادههای بیشتری از طرف ثالث وارد شود. استفاده از تمام این دادهها نیازمند تجزیه و تحلیل پیشرفته و هوش مصنوعی است تا پیچیدگی آن را کاهش دهد. حتی در آن صورت، به احتمال زیاد تصمیمات زیادی وجود خواهد داشت که باید به سرعت گرفته شود و انجام آنها توسط انسان ممکن نخواهد بود. خردهن باید بخشهایی از دفاتر اداری و فروش خود را با رویکردی بدون دخالت مستقیم انسان اداره کنند. این بدان معناست که خرده فروشان باید بر الگوریتمها و اتوماسیون تکیه کنند.
آیندهی خرده فروشی به احتمال زیاد از دادهها، الگوریتمها و اتوماسیون برای هدایت کسبوکارهای جدید با کارایی بالا، دقت، چابکی و توانایی درک و پاسخ به نشانههای جزئی تغییر تقاضای مصرفکننده استفاده خواهد کرد.
این امر بر تجربهی خرید و مدلهای خاص فروشگاهها تأثیرگذار خواهد بود و میتوان آن را به نوسان یک آونگ تشبیه کرد. سالهاست که خرده فروشان از مشتریان میخواهند بیشتر کارهای مربوط به خرید را خودشان انجام دهند، از قفسهها خرید کنند، اجناس خود را اسکن کنند، کیسههای خریدشان را پر کنند و غیره. اما با ظهور الگوریتمها و اتوماسیون، این پتانسیل وجود دارد که فناوری به گونهای نامحسوس و یکپارچه عمل کند و بر اساس نیازها و ترجیحات فردی مصرفکنندگان، کارهای بیشتری را برای آنها انجام دهد. این رویکرد میتواند تجربهی خرید آنلاین یا تجربهی خرید با استفاده از ابزارهای دیجیتال، از جمله مواردی که توسط هوش مصنوعی نسل جدید تسهیل میشود، را با بهترین تجربههای خرید سنتی که بر لمس کردن کالاها تأکید داشت، ترکیب کند. مدیران خرده فروشی مواد غذایی در نظرسنجی ما انتظار دارند که برخی از این تغییرات در 5 تا 10 سال آینده رخ دهد.
الگوریتمها و اتوماسیون در پشت صحنه نیز نقش ایفا میکنند. انبارهای تاریک با عملیات برداشت و بستهبندی تحت کنترل رباتیک، و همچنین وظایف سادهتری مانند ارزیابی موجودی و تازگی کالاها. اکثر مدیران خرده فروشی مواد غذایی در نظرسنجی ما بر این باورند که فناوری در 5 تا 10 سال آینده، امکان داشتن موجودی لحظهای با دقت بالا را فراهم خواهد کرد (77٪). همچنین نمونههایی از خردهفروشان وجود دارد که از هوش مصنوعی برای مدیریت مذاکرات با تامینکنندگان خود استفاده میکنند.
نیروی کاری که در لبهی پرتگاه قرار داد!
خرده فروش آینده باید نیروی کاری داشته باشد که در آن همه، «سازنده» باشند. یعنی توانایی ایجاد راهحلهایی را داشته باشند که از نیازهای به سرعت در حال تغییرِ مصرفکننده پشتیبانی کند و در عین حال، تحویل کالا با هزینه کم و سود بالا را حفظ نماید. اما افرادی با چنین مجموعهمهارتهایی لزوماً به دنبال کار درفروشگاههای زنجیره ای خرده فروشی نیستند و اغلب شرکتهای فناوری بزرگ و مطرح را ترجیح میدهند. در عین حال، این صنعت وظایف کممهارت زیادی دارد که دستکم تا حدی میتوانند خودکار شوند یا با فناوری پشتیبانی شوند. خرده فروشی محلی به طور سنتی، کارفرمای قابل توجهی در جامعه بوده است، بنابراین استراتژیهای فناوری و استخدام باید تأثیرات بر حسن شهرت خرده فروش در بازار را در نظر بگیرند. در همین حال، کارکنان از هر نوعی به دنبال نقشهایی با انعطافپذیری و رضایت شغلی بیشتر هستند. این امر به معنای صنعتی است که به احتمال زیاد با «افراطهای نیروی کار» روبرو خواهد شد.
از برخی جهات، این چالش «آینده» هماکنون وجود دارد. مدیران خرده فروشی مواد غذایی در نظرسنجی ما میگویند که در حال حاضر مهمترین چالشهای نیروی کار آنها شامل در دسترس بودن نیروی کار بااستعداد (41٪)، حفظ نیروی کار بااستعداد (40٪) و جذب مهارتهای نوظهور و مورد تقاضا (36٪) است. تعداد مدیران این صنعت که میگویند تأمین و مدیریت نیروی کار جایگزین (مانند دورکاری، پروژهای) چالش مهمی است، تقریباً نسبت به سال ۲۰۲۱ چهار برابر شده است. این چالش همچنین در تغییر نحوهی ارزشگذاری خرده فروشان بر مهارتهای نیروی کار غیرمدیریتی آنها مشهود است. آنها میگویند مهارتهایی که به احتمال زیاد در طول سه سال آینده ارزش بیشتری پیدا میکنند، مهارتهای دیجیتال (۸۷٪)، انطباقپذیری (۸۵٪)، رهبری (۸۱٪) و تفکر انتقادی/حل مسئائل پیچیده (۷۹٪) هستند. در عین حال، مهارتهایی که به احتمال کمتری ارزش آنها افزایش مییابد، مهارتهای فیزیکی و دستی هستند. با تلاشخرده فروشان برای بازآفرینی تجربهی مشتری، آنها باید تجربهی کارکنان را نیز بازآفرینی کنند تا بر برخی از این موانع غلبه کنند. نیروی کار میخواهد فناوری از شغل آنها، که به احتمال زیاد شامل نقشهای متعددی است، پشتیبانی کند. برای مثال، از کارکنان درونفروشگاهی ممکن است خواسته شود تا از طریق تکمیل خدمات «چندکاناله» به خریداران آنلاین و حضوری کمک کنند. انعطافپذیری مورد نظر نیروی کار میتواند با سیستمهای زمانبندی شبیه کار پروژهای و مشوقهای بیشتر تأمین شود. همین سیستمها ممکن است به خرده فروشان کمک کند تا به جای صرفاً ساعت کاری، برای وظایف و بهرهوری پرداخت کنند. در حقیقت خرده فروشان باید برای کارکنانی که شغل خود را از دست دادهاند، نقشی فعال در بازآموزی و ارتقای مهارتها داشته باشند، چه برای اشتغال در فروشگاههایشان و چه برای کار در جای دیگری از جامعه.
*
تحول و انتخاب (سخن پایانی)
آگاهی از نیروهایی که بر صنعتخرده فروشی تأثیر میگذارند و پیامدهای آنها برای بازارها، مدلها و سازوکارهای این بخش، نقطهی شروع است، اما آیندهی خرده فروشی مواد غذایی به احتمال زیاد به گفتگویی مستمر نیاز خواهد داشت. و این آینده میتواند برای شرکتهای مختلف، متفاوت رقم بخورد.
برخی از شرکتها برای ایجاد این تغییرات، شاید ابتدا نیاز داشته باشند تا با فرهنگ، مالکیت یا ساختار سازمانی خود دست و پنجه نرم کنند. برخی دیگر شاید نیاز داشته باشند تا با واقعیتِ ردپای فیزیکی فعلی خود مواجه شوند. چگونگی انجام سرمایهگذاریهای مورد نیاز با وجود حاشیهی سود کم، در عین حال پرداختن به اولویتهای کوتاهمدت، برای بسیاری بهعنوان یک مانع در نظر گرفته میشود.
نمیتوانیم آینده را پیشبینی کنیم و رسیدن به آن آسان نخواهد بود. اما همه ما در ساختن آن نقش داریم. به احتمال زیاد ترکیبات مختلفی از عناصر مورد بحث در اینجا وجود دارد که به موفقیت میرسند، اما مهم است که بهترین موارد متناسب با خود و مشتریانتان را انتخاب کنید. همچنین، روی آیندهای که دوست دارید ببینید سرمایهگذاری کنید. این آینده میتواند بهتر و سودآورتر از آنچه امروز داریم باشد. درست مانند مصرفکنندگان، شما هم حق انتخاب دارید.
پایان
Deloitte
جشنواره چهلدانه هایپرمی
فروشگاه زنجیرهای هایپرمی، با هدف ارائه خدماتی شایسته به مشتریان وفادار خود، مفتخر است از برگزاری جشنواره “چهل دانه” خبر دهد. این رویداد استثنایی از تاریخ 15 آبان لغایت 15 دی ماه، فرصتی طلایی را برای شما فراهم میآورد تا با خرید از گسترهای وسیع از محصولات برندهای معتبر، از تخفیفات ویژه و جوایز ارزندهای بهرهمند گردید.
برندهای معتبر، محصولاتی متنوع
در این جشنواره، طیف گستردهای از برندهای معتبر و شناخته شده از جمله :
اوه -گلرنگ- سافتلن- مریدنت-گلدنت-پاستیل دکتر بن- آدامسهای بایودنت واکشن -لواشک مادلین-انرژی زا (تیرکس)- بهداشتی سافتکس-پوشک مرسی ) پلیمری (برند هوم پلاس- گلرنگ-HI)- حبوبات (برند آذوقه).مالشعیر (افس) سلولزی (دستمال کاغذی سافتلن- نوار
پلیمری یکبار مصرف کوالا
منجمدی تانیس
اسکلاره-نایس
بیول- هندولوژی-ژک ساف-بی بی لند-دارکوب-ویتیو-ریجوی-آلوایت-لاترات
منجمدی نوبر سبز
روغن اسکارلت و سلانترو
مولتی کافه
روغن توسکا
ناژوان
انرژی زا نایت ولف-کافی محمود
روغن کامجد
غزال پلاستیک
الیت-کوپا-آماده لذیذ
روغن سمن
پریل-پرسیل-تاژ-صاف
202
پرسیکا
الیو
شیر رضا
ونز
گلستان-هاتی کارا
می ماس
پرمیس
لادن-بهار-پچ پچ
خوشبخت -مکنزی-لایف استار
مانی-کاریز-رستنی
پپسی-هی جئ-استرانگ بر
نبات و زعفران و دمنوش نوین زعفران
شکلات و تنقلات فرمند
ایزی پیک
کافی و سرلاک و بیسکوییت نستله
گلشن
کینوفیت
عروس
هپی نس
گلنوش
کاردینال
مش مش
بارک
با محصولاتی باکیفیت و متنوع حضور خواهند داشت.
با هر 500 هزار تومان خرید از فروشگاههای هایپر می در طول مدت جشنواره، شما یک امتیاز ویژه کسب خواهید نمود. جمعآوری این امتیازات، شانس شما را برای برنده شدن به طور چشمگیری افزایش خواهد داد.
هایپرمی
اینجا بهجای همهجا
آینده صنعت خرده فروشی( مواد غذایی)
در ماههای ژوئن و جولای ۲۰۲۳، شرکت دیلویت از ۱۰۰ مدیر ارشد خرده فروشان زنجیرهای برتر ایالات متحده با بیش از ده هزارکارمند، در مورد آیندهی خرده فروشی نظرسنجی کرد.
صنعت خرده فروشی ، عرصهای به شدت رقابتی و به طور فزایندهای پیچیده است. فروشگاههای کوچک و ساده که برای رفع نیازهای یک جامعه محلی ساخته شده بودند، اکنون به زنجیرههای بینالمللی عظیم با بیش از ۳۰۰۰ فروشگاه تبدیل شدهاند که ۵۰ تا ۱۰۰ هزار محصول از سراسر جهان را عرضه میکنند و به میلیونها خانوار از طریق چندین کانال (فیزیکی و دیجیتال ) و همگی با حاشیه سود ناچیز، خدمات ارائه میدهند.
شکلگیری صنعت خردهفروشی به این شیوه دلایل خاص خود را دارد. این صنعت توانست از طریق موارد زیر به صرفهجویی در مقیاس دست پیدا کند:
صرفه جویی ناشی از مقیاس با تکیه بر یک پایگاه مصرفکننده نسبتاً همگون: با گسترش طبقه متوسط و مهاجرت به مناطق جغرافیایی در حال توسعه، پایگاه مصرفکنندگان نسبتاً یکسانی شکل گرفت. این موضوع، امکان صرفهجویی ناشی از مقیاس را برای صنعت خرده فروشی فراهم کرد.
پاسخگویی به تقاضای مصرفکنندگان برای کیفیت، ارزش و حق انتخاب: فروشگاههای بزرگ با برندهای معتبر که تمامی اقلام را زیر یک سقف ارائه میدادند، به خوبی توانستند نیاز مصرفکنندگان به کیفیت، ارزش و حق انتخاب را برآورده سازند. در چنین فضایی، رویکرد «یک سایز برای همه» کارآمد بود، چرا که فروشگاه همه چیز را در اختیار داشت.
سلطه توزیعکنندگان و تامینکنندگان: در دورهای که صنعت خواربار عمدتاً تحت کنترل عرضه بود، خردهفروشانی که توانایی توزیع و انبارداری گستردهتری داشتند، بر بازار حاکم بودند.
اما با افزایش چشمگیر تنوع مصرفکنندگان در ابعاد مختلف، دستیابی به رشد پایدار دشوارتر شده است. چرا که نیازها و ترجیحات مصرفکنندگان به طور فزایندهای خاص و متمایز شدهاند. فناوری و ظهور رقبای جدیدحق انتخاب بیشتری را برای مصرفکنندگان به ارمغان آورده است. صنعت خرده فروشی در تلاش برای پاسخ به این نیازها و دستیابی به رشد سودآور، خلاقیت به خرج داده و گاهی اوقات ابتکارات جالبی ارائه کرده است. با این حال، به نظر میرسد آینده خرده فروشی مواد غذایی، نیازمند تغییراتی اساسیتر باشد.

به عنوان مثال، یک فناوری به مراتب قدرتمند، از نیروهای اصلی تغییر شکل دهنده صنعت است. فروشگاههای کم نور (بدون نور طبیعی) با سیستمهای رباتیک برداشت و بستهبندی اجناس، خرید با راهنمایی اپلیکیشن و واقعیت مجازی و افزوده (VR/AR)، محتوای شخصیسازی شده با هوش مصنوعی تولیدکننده (Gen AI)، مزارع عمودی درون فروشگاهی، گوشت آزمایشگاهی، کامیونهای خودران، ردیابی و شناسایی پیشرفته، تحویل کالا در آخرین مرحله (مبدأ به مقصد) و صندوق بدون توقف، تنها تعداد محدودی از ابتکاراتی هستند که برای متحول کردن این صنعت و تجربه خرید با هم رقابت میکنند.
اما نباید آیندهنگری را با آینده اشتباه بگیریم. شيفته شدن به فناوری و تمرکز بر آن، امری آسان است. با این حال، علاوه بر چالشهای کوتاهمدت، مانند تورم، کمبود کارکنان و اختلالات زنجیره تأمین، ممکن است نیروهای وجودی دیگری وجود داشته باشند که درک آنها امروز دشوارتر است، اما به احتمال زیاد به همان اندازه ملموس خواهند شد. دامنه و مقیاس این نیروها رقابتی، جمعیتی، فرهنگی، سیاسی و حتی سیارهای است. بنابراین، با در نظر گرفتن این نیروهای عظیم، چه ترکیبی از تجربه خرید، کانالهای فروش، فرمتهای فروشگاه، برندها و مدلهای اعجاب انگیزخدمات فناوری، میتواند بهترین عملکرد را برای مشتریان شما داشته باشد و همچنان سودآور باشد؟ پاسخ به این سؤال آسان نیست و ترکیب مناسب به احتمال زیاد برای هر خرده فروشی متفاوت خواهد بود. امیدواریم با درک عمیقتر این مسائل، خرده فروشان بتوانند گزینههای پیش روی خود را بهتر درک کنند.
آنچه می دانیم، این است که در هر کسب و کار موفق، مشتری، به عنوان یک فرد، باید در قلب آن قرار گیرد.
با تغییر رویکرد صنعت از مدل عرضه محور به تقاضا محور، درک عمیق خواسته ها، نیازها و رفتارهای مصرف کننده، باید همچون ستاره ای راهنما عمل کند. ساختن آینده، مستلزم تصویری کامل از دنیای نوظهوری است که در حال شکل گیری است. بدین معنا که درک مجموعهای کامل از نیروهای محرک و پیامدهای آنها بر بازارها، مدلها و سازوکارهای صنعت، ضروری است. این پیامدها می توانند عمیق باشند، چرا که شش نیرویی که شناسایی کرده ایم، در صورت عمل همزمان، می توانند منجر به تغییراتی غیرخطی شوند. تلاقی این نیروها (و مشتقات دوم و سوم آنها) به احتمال زیاد جایی است که فرصت ها در آن نهفته است. شاید اساساً این امر مستلزم انتخاب هایی باشد، از جمله انتخاب هایی که ممکن است این صنعت را بازتعریف کند. هیچ آینده واحدی برای همه وجود نخواهد داشت. اما امیدواریم این گفتگوی مستمر، خرده فروشان را برای مدیریت تغییر و دستیابی به پیروزی مجهز سازد.
شش نیروی محرک تغییر
در طی 18 ماه گذشته، با بیش از 800 متخصص، کارشناس صنعت، مشتری و افراد مطلع در حوزه مصرف کننده برای کاوش در مورد آینده مصرف کننده همکاری داشته ایم. همچنین به منظور دستیابی به درکی جامع تر، با اقتصاددانان، جامعه شناسان، سیاست گذاران و سایر افراد با دیدگاه های منحصر به فرد و چشم انداز بلند مدت نیز مشورت کرده ایم. این تلاش ها منجر به شناسایی شش نیروی محرک شد که معتقدیم برای درک تحولات یک دهه آینده و زیربنای چشم انداز ما نسبت به آینده صنعت مصرف کننده، حائز اهمیت هستند.
این نیروها، ماهیت کسبوکار مواد غذایی را نیز دستخوش تحول قرار میدهند. به نکات زیر توجه کنید:
1.تغییر در الگوی مصرف کننده: همانطور که گفته میشود، سرنوشت در گرو عوامل جمعیتی است. الگوی خانوادهها همانند قبل، با محوریت مرکزی پدر، مادر و 2 تا 3 فرزند در حومه شهر، تردد به محل کار و خرید مواد غذایی در آخر هفته، معرف اکثر خانوارهای آمریکایی یا غربی نیست. ما به طور فزایندهای از نظر سن، اندازه خانواده، ترکیب خانوار، میراث قومی، و هویت جنسی، متنوعتر میشویم. دنیایی که به سمت آن حرکت میکنیم به احتمال زیاد از نظر نژادی و قومی متنوعتر و به دلیل کاهش نرخ زاد و ولد، مهاجرت، و افزایش طول عمر، سالخوردهتر خواهد شد. نابرابری درآمدی در حال افزایش است، همانطور که چاقی مفرط نیز رو به افزایش است. دیگرنمیتوان تنها یک فرمت خاص، ارزش پیشنهادی یکسان و کانالی واحد برای خدمت به مصرفکننده را در نظر گرفت. درک و هدف قرار دادن تغییرات در برنامهریزی وعدههای غذایی، مکانها، خرید و مأموریتهای مصرفکنندگان، به احتمال زیاد برای رشد صنعت مواد غذایی اهمیت خواهد داشت.
2.تکامل جامعه و فرهنگ:
مردم، نه تنها به عنوان یک فرد بلکه به صورت جمعی، در حال تجربه دگرگونی عظیم فرهنگی و اجتماعی هستند. دگرگونیای که میتواند نه تنها خرید مواد غذایی بلکه نیروی کار خردهفروشی را نیز تحتتأثیر قرار دهد. آن دستاوردهای اجتماعی که بسیاری از مردم بر اساس آنها رفتارهای خرید خود را شکل میدهند (مانند تحصیلات، ازدواج، فرزندآوری یا مالکیت خانه) دیگر یک روند قابل پیشبینی به شمار نمیروند. در عوض، شاهد ظهور مجموعهای پیچیدهتر از رفتارها، نیازها و مسیرهای متفاوت زندگی هستیم. مردم، به ویژه جوانان، به دنبال معنا و همسو شدن با کسبوکارهایی هستند که باورها و ارزشهای آنها را به اشتراک میگذارند. اما آنها با تردید و اعتمادی رو به کاهش نسبت به نهادها به این موضوعات نزدیک میشوند.
نحوهی اشتغال مردم نیز در حال تغییر و کارهای پروژهمحور در حال افزایش است و همچنین نقشهای سنتی کاری در حال تکامل هستند، این امر موجب میشود تا زنان بیشتری وارد نیروی کار شوند، در عین حال، شاهد خروج گروههای بزرگی از مردان از این عرصه هستیم. طبیعتاً، نحوهی سازماندهی فروش توسط خرده فروشان بر اساس مناسبتها و اینکه آنها برای خدمترسانی در این مناسبتها به چه افراد و مهارتهایی نیاز دارند، در حال تغییر است.
3.فناوریهای تصاعدی (xTech):
در حقیقت امروزه هر شرکتی در حال تبدیل شدن به یک شرکت فناوری است. تکرار این جمله، اهمیت یا صحت آن را کم نمیکند. در صنعت خرده فروشی، پردازش پیشرفتهی زبان طبیعی (NLP) و هوش مصنوعی مولد (Gen AI) به احتمال زیاد نحوهی توسعهی محتوای بازاریابی و جستجوی خریداران برای معاملات را تغییر خواهد داد. تحلیلهای پیشگویانه در صنعت خرده فروشی کاربرد دارند، از مدیریت زنجیره تأمین گرفته تا تعیین استراتژیهای موثر بازاریابی وقیمت گذاری. فناوریهای دیگر، مانند تشخیص چهره همراه با شبکههای پرسرعت، دنیای دیجیتال را به فروشگاه فیزیکی وارد کرده و امکاناتی مانند خروج بدون نیاز به صندوق را فراهم میسازند. کامیونهای خودران یا حتی پهپادها، نویدبخش بستن شکاف در مسیر نهایی (مشتری نهایی) هستند و کشاورزی عمودی درون فروشگاه ممکن است برخی از فروشندگان مواد غذایی را به تولیدکنندگان مواد غذایی به محلیترین شکل ممکن تبدیل کند.

4.دگرگونی بنیادین صنعت:
این روزها صنایع در حال همگرایی هستند و مصرفکنندگان طیف وسیعتری از شرکتها و محصولات را در اختیار دارند که برای سهم محدودی از بودجهی آنها رقابت میکنند. از یک نظر، صنعتخرده فروشی در وضعیتی ایدهآل قرار دارد، چرا که صرف نظر از اینکه خدمات دیجیتال یا سایر خدمات چقدر هیجانانگیز شوند، مردم همچنان به غذا خوردن نیاز دارند. با این حال، حتی در صنعت مواد غذایی، به دلیل کاهش موانع ورود، رقبای جدیدی در حال ظهور هستند. اولویت یافتن راحتی در کنار گزینههای تحویل کالا، به این معناست که موقعیت جغرافیایی اهمیت کمتری پیدا میکند، و این امر برتری سنتیِ مکان فروشگاه را تضعیف میکند. پلتفرمهایی که میتوانند با بهرهگیری از اقتصاد گیگ، منابع جدیدی از نیروی کار را تأمین کنند، به رقبای دیجیتال (مانند خدمات سفارش و تحویل آنلاین مواد غذایی از فروشگاههای دیگر) این امکان را میدهند تا قفسههای فروشگاه شما را خالی ، کسبوکار خود را راهاندازی و همزمان دادههای مشتری را به دست آورند. در حالی که بسیاری ازخرده فروشان با عرضه محصولات با برند اختصاصی، فرصتهایی پیدا میکنند و مرزهای صنعت را مخدوش میسازند، برندهای بزرگ کالاهای مصرفی بستهبندیشده (CPG) نیز میخواهند بر مصرفکننده تسلط داشته باشند و اقدام به فروش مستقیم میکنند. دوگانگی مالی نیز مشتریان را به سمتهای مختلف سوق میدهد. برای مثال، به نظر میرسد گروهی از مشتریان بر تجربه تمرکز دارند و خواهان این هستند که امور به سادگی و با رویکردی همهکانالهاي مشابه با کسبوکارهای دیجیتال مورد علاقهشان انجام شود. در همین حال، گروه دیگری که از نظر مالی در وضعیت نامطلوبی به سر میبرند، ممکن است برای به حداقل رساندن قیمت پرداختی به فروشگاههای تخفیفی و سایر فرمتها روی بیاورند.
5.سیارهای که به پایان خود نزدیک است!
حتی محیط زیست در حال تغییر است و اثرات آن هم اکنون نیز بر ما آشکار شده است. جولای ۲۰۲۳ گرمترین ماهی بود که در طول تاریخ ثبت شده است. گرمایش زمین و بالا آمدن سطح آب دریا ممکن است بر محل کشت مواد غذایی تأثیر بگذارد و زمینهای قابل کشت را کاهش دهد. افزایش وقوع بلایای طبیعی ناشی از رویدادهای آب و هوایی میتواند حملونقل را مختل کرده و کل محصولات را از بین ببرد؛ همینطور ویروسها، قارچها و آلودگیهایی که در محیطهای گرمتر مکانهای جدیدی برای خود پیدا میکنند، میتوانند تاثیرات مخربی داشته باشند. به طور کلی، صنعت خرده فروشی و مواد غذایی ممکن است مجبور شوند که سهم خود را در جنگلزدایی، مصرف انرژی و زبالههای مصرفکننده مورد بازنگری قرار دهند و به دنبال رویکردهای پایدارتری برای کسبوکار باشند.
6.دگرگونیهای اقتصادی، سیاسی و قدرت:
جهان از برخی جهات، در حال تکه تکه شدن است. تعرفهها، محدودیتهای حملونقل و جنگ، زنجیرههای تأمین بینالمللی مواد غذایی را مختل کردهاند. جرایم سایبری بینالمللی، خرده فروشانی را که عملیات آنها به طور فزایندهای به دادههای مصرفکننده وابسته است، تهدید میکند. تصمیمات بانکهای مرکزی در سراسر جهان، ممکن است پایان دورهای با نرخ بهره پایین و سرمایه ارزان را نشان دهد. در داخل کشور، برخی از کسبوکارها در تلاشند تا مسئولیت اجتماعی بیشتری را در محیط سیاسی جناحی ایالات متحده بر عهده بگیرند، جایی که هم اقدام و هم عدم اقدام ممکن است مورد انتقاد قرار گیرد. سیاستهای دولت ایالات متحده، مانند سیاستهای مرتبط با مهاجرت، با مسائل کشاورزی و کارگری تلاقی پیدا میکند.
Deloitte.
ادامه دارد…
 
			 
			

 
			 
			 
			 
			 
			 
			
 
			